کتاب فن تحلیل فیلم
معرفی کتاب فن تحلیل فیلم
کتاب فن تحلیل فیلم نوشتهٔ روبرت صافاریان است. نشر گیلگمش این کتاب را منتشر کرده است. این اثر از مجموعهٔ «کانون» و در باب نقد سینما به همراه بررسی نمابهنمای فیلمهای «ماجرا» و «سایهٔ یک شک» است.
درباره کتاب فن تحلیل فیلم
روبرت صافاریان در کتاب فن تحلیل فیلم از نقد فیلم سخن گفته و فیلمهای «ماجرا» و«سایهٔ یک شک» را نمابهنما بررسی کرده است. دو فیلمی که در این کتاب مورد بررسی قرار گرفتهاند، به دو سنت سینمایی متفاوت تعلق دارند. این انتخاب کوششی بود برای نشان دادن اینکه هر فیلمی را فارغ از جایگاه تاریخی و تعلقش به این یا آن مکتب سینمایی، میتوان زیر ذرهبین نقدِ نمابهنما قرار داد. سینمای کلاسیک و سینمای مدرن اصطلاحات چندان دقیقی نیستند، اما مشخص است که فیلم «سایهٔ یک شکِ» ساختهٔ هیچکاک که سال ۱۹۴۳ ساخته شده با ماجرای آنتونیونی، ساخت ۱۹۶۰، دورانی که همهجا صحبت سینمای مدرن اروپا بود، در سبک و اندیشه تفاوتهای اساسی دارند. به عقیدهٔ نویسنده هر فیلمی، این قابلیت را داردد که روی میز تشریح قرار گیرند و کالبدشکافی شوند. به این ترتیب دقیقتر میتوان دربارهی فیلمها سخن گفت.
تحلیل فیلم متمایز از نقد فیلمِ معمول در مطبوعات است. در نقد فیلم نویسنده در یکی دو صفحه به مهمترین نکات فیلم اشاره میکند و دربارهٔ ارزش زیباییشناختی یا مسائل تماتیک آن به داوری میپردازد. اشارات او به صحنههای جداگانهی فیلم اندک است. در تحلیل فیلم، نویسنده به بررسی یکبهیک صحنههای فیلم یا تعدادی از مهمترین و نمونهوارترین آنها میپردازد و براساس این نگاه دقیق دربارهی سبک کارگردان و تم فیلم به نتایجی میرسد. تکنگاریهای تحلیل فیلم ابزار کار دانشجویان سینما در کلاسهای تحلیل فیلم هستند. تحلیلهای فیلم به خاطر دقتنظر در جزئیات آثار برجستهٔ سینما به کار کسانی که به وجه عملی کار فیلمسازی نظر دارند نیز میآیند.
خواندن کتاب فن تحلیل فیلم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ نقد فیلم و سینما پیشنهاد میکنیم.
درباره روبرت صافاریان
روبرت صافاریان دانشآموختهٔ رشتهٔ کارگردانی و عضو هیئتداوران انجمن مستندسازان در سال ۱۳۷۶، هیئت انتخاب دومین جشنوارهٔ مستند کیش ۱۳۷۹، هیئت انتخاب سومین جشنوارهٔ مستند کیش ۱۳۸۰، هیئت داوری چهارمین جشنوارهٔ مستند کیش ۱۳۸۱، هیئت انتخاب بیستمین و بیستویکمین دورههای جشنوارهٔ فیلم کوتاه تهران و عضو هیئتتحریریهٔ نشریهٔ ادبی و هنری ارمنیزبان «هاندس» بوده است. او مسئول بخش «سینمای مستند در جهان» نشریهٔ «سینما - حقیقت» (تخصصی سینمای مستند) و مدرس «تحلیل فیلم» در مؤسسهٔ آموزش عالی سوره (اصفهان) از ۱۳۸۰ تا ۱۳۸۲ بوده است. روبرت صافاریان نگارش و ترجمهٔ دهها نقد و مقاله دربارهٔ سینما و سینمای مستند، در نشریات سینمایی کشور و شرکت در برنامههای سینمایی رادیو و تلویزیون بهعنوان منتقد فیلم و کارشناس سینمای مستند را در کارنامهٔ فعالیتهای حرفهای خود دارد. کتابهای «مصاحبه در فیلم مستند» و «تناقضات نابازیگری» از آثار مکتوب او است.
بخشی از کتاب فن تحلیل فیلم
«زیبایی و پول
کلودیا: تو میتونی چیزهای زیبایی بسازی!
ساندرو: نمیدونم… تازه این روزها کی به چیزهای زیبا احتیاج داره؟ اونها چهقدر دووم میآرن؟ یه وقتی اونها قرنها پیشِ رو داشتند، اما حالا حداکثر ده بیست سال…
بخشی از گفتوگوی کلودیا و ساندرو در فصل برج ناقوس. (قطعهی ۶۱) که در آن ساندرو برای نخستینبار از زیبایی معماری بناهایی که در میدان روبهروی برج ناقوس قرار دارند تعریف میکند، از حرفهی خود ــ معماری ــ میگوید و اظهار نارضایتی میکند که به جای کار خلاقهی هنری، برای درآوردن پول بیشتر به کارهای محاسباتی اتوره پرداخته است. این دگرگونیِ حال ساندرو هم معلول رابطهی خوبش با کلودیاست و هم فضای روحانی برجها و زیبایی خیرهکنندهی بناهای پیرامون میدان. در این فصل زیبا همهی وجوه مثبت شخصیت ساندرو بروز میکنند. ساندرو به کلودیا پیشنهاد ازدواج میدهد. کلودیا از میل او به انجام کار خلاقه استقبال میکند و از این پس، هرگونه تزلزل ساندرو در این تصمیم به مثابهی خیانت به رابطهاش با کلودیا فهمیده است که تقابل زیبایی ـ پول نیز تقابل دیگری میشود به موازات تقابلهای احساسات ـ واقعبینی و زن ـ مرد در فیلم وجود دارد.
شخصیت نقاش نوجوان و رابطهی او با جولیا جای دیگری است که آنتونیونی بهتفصیل به مسئلهی هنر میپردازد. کار هنری برای این نوجوان وسیلهی اغوای زنان است و این از نظر آنتونیونی با غرض زیباییشناختیِ واقعی تضاد دارد. اگر توجه کنیم که آثار نقاش جوان عمدتاًکارهای مدرنیاند و این موضوع را در مقابل تعریفهای ساندرو از آثار هنری قرنهای گذشته بگذاریم، شاید بتوان چنین نتیجهگیری کرد که آنتونیونی هنر مدرن را همانند زندگی مدرن تهی و بیحاصل تلقی میکند. اشارهی کوچکی در اوایل فیلم هست که این گمان را تقویت میکند. وقتی کلودیا در میدان جلوِ خانهی ساندرو وارد یک گالری میشود که تعدادی نقاشیهای مدرن در آن به نمایش گذاشته شده، اظهارنظرهای متناقض تماشاگران لبخند بر لب او میآورد. و چنین نگاهی از جانب آنتونیونی، کسی که هنرش بیتردید از سرچشمههای هنر مدرن سیراب میشود، حیرتانگیز است. آنتونیونی در مصاحبههایش مدام تکرار میکرد که کار هنرمند موعظه نیست، بلکه نشان دادن چیزهاست، اما تردیدی نیست که او در این تقابلها، با بیحسی، رابطهی جسمانی تهی از عاطفه یا واقعیبینیهایی از جنس واقعبیین ساندرو مخالف است و در عوض از حساسیت کلودیا و از حس رأفت و عاطفهای که در پایان فیلم بین کلودیا و ساندرو پدید میآید جانبداری میکند.»
حجم
۴۰۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه
حجم
۴۰۶٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۱۲ صفحه