دانلود و خرید کتاب پنج داستان جلال آل احمد
تصویر جلد کتاب پنج داستان

کتاب پنج داستان

نویسنده:جلال آل احمد
انتشارات:نشر ارس
امتیاز:
۵.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پنج داستان

کتاب پنج داستان نوشتهٔ جلال آل احمد است. نشر ارس این مجموعه داستان کوتاه، معاصر و ایرانی را روانهٔ بازار کرده است.

درباره کتاب پنج داستان

کتاب پنج داستان که در سال ۱۳۵۰ منتشر شده، حاوی پنج داستان به قلم جلال آل احمد است. سه داستان اول در واقع مجموعهٔ اپیزودگونه‌ای است و هر کدام به چند ماجرا از زندگی راوی داستان که پسربچه‌ای به نام «عباس»، پسر یک آخوند است، اشاره دارد. این مجموعه دارای طرحی است پررنگ از حوادث اجتماعی دو دهه‌ٔ اول قرن چهاردهم. آل‌احمد در زمان نوسازی رضاشاه پهلوی و در سنین کودکی و نوجوانی به سر می‌برد و ازآنجاکه روحانی‌زاده و با این حوادث درگیر بود، آن‌ها را به‌خوبی در ذهن خود نگاه داشته و در کتاب حاضر نوشته است.

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

خواندن کتاب پنج داستان را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایران و قالب داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره جلال آل احمد

سید جلال‌الدین سادات آل‌احمد در ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در خانواده‌ای مذهبی و روحانی در محلهٔ سید نصرالدین شهر تهران به دنیا آمد. او نویسنده، روشنفکر سوسیالیست، منتقد ادبی و مترجم ایرانی، پسرعموی سید محمود طالقانی و همسر سیمین دانشور بود. در دههٔ ۱۳۴۰ به شهرت رسید و در جنبش روشنفکری و نویسندگی ایران تأثیر بسزایی گذاشت. دانش‌آموختهٔ رشتهٔ زبان و ادبیات فارسی در دانشسرای عالی تهران بود. تحصیل را تا دورهٔ دکترای ادبیات فارسی ادامه داد، اما سرانجام از ادامهٔ آن صرف‌نظر کرد. در جوانی (با حفظ گرایش‌های مذهبی)، به‌نوعی به روحانیت پشت کرد و نیز به جریان توده پیوست. تأثیری گسترده بر جریان روشنفکری دوران خود داشت و افزون بر نگارش داستان، به نوشتن مقالات اجتماعی، پژوهش‌های مردم‌شناسی، سفرنامه‌ها و ترجمه‌های متعدد می‌پرداخت. می‌توان مهم‌ترین ویژگی ادبی آل‌احمد را نثر او دانست؛ نثری فشرده، موجز و درعین‌حال عصبی و پرخاشگر که نمونه‌های خوب آن را در سفرنامه‌های «خسی در میقات» یا ناداستان «سنگی بر گوری» می‌توان دید و خواند.

نخستین مجموعهٔ داستان او «دیدوبازدید» نام داشت. در سال ۱۳۲۶ دومین کتابش، «از رنجی که می‌بریم» را هم‌زمان با کناره‌گیری از حزب توده چاپ کرد؛ کتابی که بیانگر داستان‌های شکست مبارزاتش در این حزب است. پس از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ به‌عنوان ضربه‌ای سنگینی بر پیکر آزادی‌خواهان، آل‌احمد نیز افسرده شد. در این سال‌ها، کتابی را تحت‌عنوان «سرگذشت کندوها» به چاپ رساند. کتاب‌های «اورازان»، «تات‌نشین‌های بلوک زهرا» و «مدیر مدرسه» در همین دوران نوشته شدند. جلال آل‌احمد را ادامه‌دهندهٔ راهی می‌دانند که پیش از او، محمدعلی جمالزاده و صادق هدایت در ساده‌نویسی و استفاده از زبان و لحن عموم مردم در محاوراتْ آغاز کرده بودند؛ استفاده از زبان محاوره‌ای به‌وسیلهٔ جلال به اوج رسید و گسترش یافت.

برخی از داستان‌های آل احمد:

پنج داستان (۱۳۵۰)، نفرین زمین (۱۳۴۶)، سنگی بر گوری (نوشتهٔ ۱۳۴۲، چاپ ۱۳۶۰)، نون والقلم (۱۳۴۰)، مدیر مدرسه (۱۳۳۷)، سرگذشت کندوها (۱۳۳۷)، زن زیادی (۱۳۳۱)، سه تار (۱۳۲۷)، از رنجی که می‌بریم (۱۳۲۶)، دید و بازدید (۱۳۲۴) و...

مقاله‌ها:

«گزارش‌ها» (۱۳۲۵)، «حزب توده سر دو راه» (۱۳۲۶)، «هفت مقاله» (۱۳۳۲)، «غرب زدگی» (۱۳۴۱)، «کارنامه سه ساله» (۱۳۴۱)، «ارزیابی شتاب‌زده» (۱۳۴۳)، «یک چاه و دو چاله» (۱۳۵۶)، «در خدمت و خیانت روشنفکران» (۱۳۵۶)، «اسرائیل، عامل امپریالیسم» و...

مشاهدات و سفرنامه‌ها:

اورازان (۱۳۳۳)، تات‌نشین‌های بلوک زهرا (۱۳۳۷)، جزیرهٔ خارک درّ یتیم خلیج فارس (۱۳۳۹)، خسی در میقات (۱۳۴۵)، سفر به ولایت عزرائیل (۱۳۶۳)، سفر روس (۱۳۶۹) و...

ترجمه‌ها:

تشنگی و گشنگی اثر اوژن یونسکو (۱۳۵۱ - با همکاری منوچهر هزارخانی)، چهل طوطی، قصه‌های کهن هندوستان (با سیمین دانشور، ۱۳۵۱)، عبور از خط اثر ارنست یونگر (با محمود هومن، ۱۳۴۶)، مائده‌های زمینی اثر آندره ژید (با پرویز داریوش، ۱۳۴۳)، کرگدن اثر اوژن یونسکو (۱۳۴۵)، بازگشت از شوروی اثر آندره ژید (۱۳۳۳)، دست‌های آلوده اثر ژان پل سارتر (۱۳۳۱)، سوءتفاهم اثر آلبر کامو (۱۳۲۹)، بیگانه اثر آلبر کامو (با خبره‌زاده، ۱۳۲۸)، قمارباز اثر فئودور داستایوفسکی (۱۳۲۷)، محمد و آخرالزمان اثر پل کازانوا (۱۳۲۵) و... .

از میان خدمات دیگرِ این نویسنده و متفکر به ادبیات فارسی می‌توان به موارد زیر اشاره کرد: معرفی آلبر کامو به جامعهٔ ادبی، معرفی بیشتر شعر نو نیمایی و کمک به گسترش آن، حمایت از شاعرانی چون احمد شاملو و نصرت رحمانی، ایجاد جهشی بی‌سابقه در نثر فارسی با نثر خودش، ایجاد تشکل‌های ادبی و صنفی (از جمله کانون نویسندگان ایران و انتشار مقالات گوناگون).

جلال آل احمد ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ درگذشت.

بخشی از کتاب پنج داستان

«بدیش این بود که گلدسته‌های مسجد بدجوری هوس بالارفتن را به کله آدم می زد. ما هیچکدام کاری به کار گلدسته‌ها نداشتیم؛ اما نمی‌دانم چرا مدام توی چشممان بودند. توی کلاس که نشسته بودی و مشق می‌کردی یا توی حیاط که بازی می‌کردی و مدیر مدام پاپی می‌شد و هی داد می‌زد که: «اگه آفتاب می‌خوای این ور، اگه سایه می‌خوای اون ور.»

و آن وقت از آفتاب که به سمت سایه می‌دویدی یا از سایه به طرف آفتاب، بازهم گلدسته‌ها توی چشمت بود. یا وقتی عصرهای زمستان می‌خواستی آفتابه را آب کنی و ته حیاط، جلوی ردیف مستراح‌ها را در یک خط دراز آب بپاشی تا برای فردا صبح یخ ببندد و بعد وقتی که صبح می‌آمدی و روی باریکه یخ سر می‌خوردی و لازم نداشتی پیش پایت را نگاه کنی و کافی بود که پاها را چپ و راست از هم باز کنی و همان جور درازکش داشتی خستگی درمی‌کردی تا ازنو بلند شوی و دورخیز کنی برای دفعه بعد و در هر حال دیگر که بودی، مدام گلدسته‌های مسجد توی چشم‌هات بود و مدام به کله‌ات می زد که ازشان بالا بروی.

خود گنبد چنگی به دل نمی زد. لخت و آجری با گله به گله سوراخ‌هایی برای کفترها، عین تخم مرغ خیلی گنده‌ای از ته بر سقف مسجد نشسته بود؛ نخراشیده و زمخت. گنبد باید کاشیکاری باشد تا بشود بهش نگاه کرد؛ عین گنبد سیدنصرالدین که نزدیک خانه اولیمان بود و می‌رفتیم پشت بام و بعد می‌پریدیم روی طاق بازارچه و می‌آمدیم تا دوقدمیش و اگر بزرگتر بودیم، دست که دراز می‌کردیم، بهش می‌رسید؛ اما گلدسته‌ها چیز دیگری بود.»

معرفی نویسنده
عکس جلال آل احمد
جلال آل احمد
ایرانی | تولد ۱۳۰۲ - درگذشت ۱۳۴۸

جلال الدین سادات آل احمد، معروف به جلال آل احمد، نویسنده و مترجم، در سال ۱۳۰۲ پس از هفت دختر در تهران متولد شد و نهمین فرزند پدر و دومین پسر خانواده بود.

hossein_sh82
۱۴۰۲/۱۰/۰۲

داستان ها کوتاهه و باعث خستگی خواننده نمیشه. همیشه یه سوالی برات ایجاد میکنه تا جلوتر جواب بده که مجذوب داستان میشی و تا تمومش نکنی بیخیال نمیشی.

فهمیدم که معلممان تو اتاق اول دالان مدرسه می‌خوابد و تریاک می‌کشد و اگر صبح‌ها اخلاقش خوب است، یعنی کیفور است و اگر بد است، یعنی خمار است
s.gol

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۷۶ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۴۰۲

تعداد صفحه‌ها

۷۶ صفحه

قیمت:
۲۴,۰۰۰
تومان