دانلود و خرید کتاب صوتی بچه مردم
معرفی کتاب صوتی بچه مردم
«بچه مردم» داستان کوتاهی از نویسنده و متفکر معاصر، جلال آل احمد است که با صدای معصومه عزیزی میشنوید. زن جوانی که بچهای سه ساله دارد، از شوهر اولش جدا شده و با مرد دیگری ازدواج کرده است. شوهر دوم زن در روز سوم ازدواج با این استدلال که دوست ندارد فرزند یک مرد دیگر سر سفره اش بنشیند، زن را وادار میکند تا بچه را از خانه او ببرد. تنها فکری که به ذهن زن میرسد. این است که فرزندش را سر راه بگذارد: خوب من چه میتوانستم بکنم؟ شوهرم حاضر نبود مرا با بچه نگهدارد. بچه که مال خودش نبود. مال شوهر قبلیام بود، که طلاقم داده بود و حاضر هم نشده بود بچه را بگیرد. اگر کس دیگری جای من بود چه میکرد؟ خوب من هم میبایست زندگی میکردم. اگر این شوهرم هم طلاقم میداد چه میکردم؟ ناچار بودم بچه را یک جوری سر به نیست کنم. یک زن چشم و گوش بسته، مثل من، غیر از این چیز دیگری بهفکرش نمیرسید، نه جایی را بلد بودم، نه راه و چارهای میدانستم.
این کتاب و چندین کتاب صوتی فارسی رایگان دیگر را در طاقچه میتوانید بشنوید.
زمان
۱۷ دقیقه
حجم
۱۶٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۱۷ دقیقه
حجم
۱۶٫۹ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
نشان دهنده ی واقعیت تلخ جامعه، و قرار گرفتن یک مادر در موقعیتی بسیار سخت . به نظر من اگر آن مادر دست و پا چلفتی نبود و جسارتش در نجات دادن زندگی خود و کودکش بیشتر از جسارتش در
خیلی تلخ بود همش دارم حال اون بچه رو تصور میکنم وقتی دنبال به اصطلاح مادرش میگرده و چه حسی داره اون موقع؟ یبارم یه مستند خارجی دیدم که یه بچه دو ساله تو سرما با پای برهنه داشته میرفته یه راننده
حقیقتی تلخ و عبرت آموز ، بهتر این که انسانها قبل از ادواج یا طلاق بیشتر فکر کنن و به سرنوشت بچه ها بیاندیشن ، چی میشد شوهر دوم فرزند سه ساله طرف رو، امانت خدا بدونه و مثل بچه
غم انگیز بود، نمیتونم هیچ وقت همچین مادری رو درک کنم، گور بابای همچین شوهری،،،
استقلال مالی اون خانم میتونست جلوی برده شدنشو به امید روزی که جیب همه مخصوصا خانم ها پرپول باشه.
داستان کوتاه مادری که در میان اهرم فشار همسر و ناچاری، تردید در انجام عمل و توجیهات خود ساخته راندن فرزند خردسال خوشزبانش مردد است! محاورات عامیانه مادر و فرزند و بیان کودکانه فرزند، در کنار صدای خوب گوینده برایم لذتبخش
واقعا اشکمو در آورد .بی سوادی با آدم چه ها نمیکنه. همانطور که اون زمان به این نتیجه رسید و این کارو کرد و از نظر ما خیلی ابلهانه است ببین ما چه کارهایی در زمان حال میکنیم به دلیل
دردناک بود. نباید به اینها بگیم عقبماندگی فرهنگی، این تفکر اشتباه، حاصل جمع بستن «شرایط ما» در «زمان حال» + «شرایط آنها» در «زمان گذشته» هست. قانونی نبوده که زن رو حمایت کنه، اگر قانونی بوده اطلاع نداشتن، اگر اطلاع داشتن و
مثل همیشه عالیه نوشته های جلال ال احمد
عجب صبری خدا دارد. ... باور اینکه زمانی مردم از فرط فقر اینقدر بیرحم بودند سخته...... هم اون شوهر اول و هم شوهر دوم و هم مادربزرگ بچه و از همه مهمتر مادر بچه,,,,,,,,,, چطور ممکنه. ما با شنیدن داستان بچه