دانلود و خرید کتاب صوتی دید و بازدید
معرفی کتاب صوتی دید و بازدید
کتاب صوتی دید و بازدید مجموعه داستانهای کوتاه نوشته جلال آل احمد است که با صدای مهدی صفری میشنوید. این کتاب، شرحی است بر دید و بازدیدهای یک جوان در ایام عید نوروز و ماجراهایی که بعد از آن برایش رخ میدهد.
درباره کتاب صوتی دید و بازدید
دید و بازدید اولین مجموعه داستانهای کوتاه جلال آلاحمد است. این اثر اولین بار در سال ۱۳۲۴ منتشر شد و ده داستان داشت. اما زمانی که به چاپ هفتم رسید، بر تعداد داستانهای آن افزوده شد. نام کتاب برگرفته از اولین داستان کتاب است.
دید و بازدید شرحی است از دید و بازدیدهای یک جوان. او در ایام عید نوروز وارد مجلسی میشود و در این مجلس، شاهد حوادث جالبی است. جلال موفق شده تا با قلم روان و ساده خود، کتابی بیافریند که دیدگاه طنز اما سطحینگر قهرمان داستان را بازتاب میدهد و از مسائل اجتماعی و یا باورهای قومی، انتقاد میکند.
کتاب صوتی دید و بازدید را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
شنیدن کتاب صوتی دید و بازدید را به تمام دوستداران ادبیات داستانی ایران و علاقهمندان به داستان کوتاه پیشنهاد میکنیم.
درباره جلال آل احمد
جلال آل احمد در تاریخ ۲ آذر ۱۳۰۲ و بر اساس روایتی دیگر در تاریخ ۱۱ آذر ۱۳۰۲ در تهران متولد شده است، روشنفکر، نویسنده، منتقد ادبی و مترجم ایرانی است. او همسر سیمین دانشور بود. آل احمد در دهه ۱۳۴۰ به شهرت رسید و در جنبش روشنفکری و نویسندگی ایران تأثیر بسزایی گذاشت. نویسندگانی چون نادر ابراهیمی و غلامحسین ساعدی از او تأثیر گرفتند.
جلال آل احمد در در خانوادهای مذهبی در محله سیدنصرالدین شهر تهران بهدنیا آمد. او پسرعموی سید محمود طالقانی بود. پدرش او را به نجف فرستاد تا علوم دینی بیاموزد اما کمی بعد به تهران بازگشت و به حزب توده پیوست. جلال آثار و نوشتههای بسیاری دارد که از میان آنها میتوان به مدیر مدرسه، نون والقلم، سهتار، از رنجی که میبریم، نیما چشم جلال بود و خسی در میقات اشاره کرد.
جلال آل احمد ۱۸ شهریور ۱۳۴۸ در اَسالِم، گیلان چشم از دنیا فروبست. هرچند که برخی مرگ او را مرگی مشکوک میدانستند اما سیمین به صراحت اعلام کرد که همسرش به دلیل زیاده روی در مصرف نوشابهای الکلی از دنیا رفته است.
هرساله جشنوارهی ادبی به نام و یاد او برگزار میشود و جایزهی ادبی جلال آلاحمد با صد و ده سکه بهارآزادی، گرانترین جایزه ادبی ایران است.
بخشی از کتاب صوتی دید و بازدید
شب هفتم ماه مبارک بود. آمیز رضا که سر افطار تا توانسته بود هندوانه خورده و آب یخ سر کشیده بود، زودتر از همه به پشت بام آمده، در پرتو ضعیف ماه دراز کشیده بود و شکم نفخ کرده خود را باد می زد.
فکر می کرد: چطور این ماه مبارک را خواهد توانست بی کم و کاست روزه بگیرد. الان شش روز از اول ماه می گذشت و او که یک روز هم احتیاطا پیشواز رفته بود، تنها هفت روز بود که روزه می گرفت و به همین زودی پاتیلش در رفته بود.
گرسنگی برایش هیچ اهمیت نداشت ولی تشنگی!.. امان! امان! او یک دلال خرده پا بیش نبود و می بایست صبح تا غروب در میان آفتاب این روز های دراز پرسه بزند، چطور می تواند عطش خود را فرو بنشاند؟
نه از این دلاله ای گردن کلفت بازار بود که در بازارهای گرم، بار چند سال خود را می بندند تا بتواند از ساعت ده صبح تا سه بعدازظهر در یک گوشه خنک چهل ستون مسجد جامع بخزد و در آنجا نماز ودعا بخواند، وبعد هم یکراست به زیر زمین خنک خانه خود فرو برود و اول افطار از آنجا بیرون بیاید، و نه یک تاجر صاحب حجره معتبر بود که نزدیک ظهر با ماشین خود سری به حجره بزند و بعد هم دوباره به شمیران برگردد و در گوشه باغ خنک خود زیر درختهای گردوی بزرگ وروی مبل های تابستانی نرم در کنار سو گلی تازه عقد کرده خود بلمد، و نه یکی از این بی دین های خدا نشناس بود که به هر بهانه شده از زیر روزه ماه مبارک در می روند.
آمیز رضا یک دلال بی مایه و خداشناس بود که هرگز راضی نشده بود مثل دیگر همکارانش درین چند ساله بلبشو بار خود را ببندد. و هنوز برای نان و آب روزانه خود و عیال و اولادش محتاج به این هم دوندگی بود. روزها در حالی که از خیابانهای تهران می گذشت هرگز وقت این را نداشت که فکر کند چرا مردم از سال های پیش بی دین تر شده اند. ولی هرگز نمی توانست ببیند یک نکره بیدین میان کوچه و بازار چیز بخورد و سیگار بکشد، واو تحمل کند.
زمان
۴ ساعت و ۱۴ دقیقه
حجم
۳۵۳٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
زمان
۴ ساعت و ۱۴ دقیقه
حجم
۳۵۳٫۰ مگابایت
قابلیت انتقال
ندارد
نظرات کاربران
سوای اینکه در اعماق مفاهیم داستانها، میتونیم ردی از عقاید آقای آل احمد، زمان عضویت در حزب توده رو ببینیم؛ "دید و بازدید" اثر بسیار بسیار دلنشین و زیبایی هست و به خوبی تونسته وضع فرهنگی و اقتصادیِ جامعه رو بازتاب بده و خرافات، تعصبها و
مرضیه جمالی