کتاب خون ناپاک
معرفی کتاب خون ناپاک
کتاب خون ناپاک نوشتهٔ آرنالدور ایندیرداسون و ترجمهٔ زهرا زارعی است. نشر قطره کاوشگریهای «کارآگاه ارلندور» را در قالب رمانی پلیسی روانهٔ بازار کرده است.
درباره کتاب خون ناپاک
این اثر حاوی نخستین عنوان از مجموعهٔ «کارآگاه ارلندور» بوده که بعدها به زبان انگلیسی ترجمه شد؛ اتفاقی که در سال ۲۰۰۴ رخ داد و پیرو آن مخاطبان گستردهتری توانستند با نویسندهٔ خوشقریحهای از کشوری کوچک آشنا شوند. کتاب خون ناپاک حاوی یک رمان معاصر ایسلندی و پلیسی است که در ۴۵ فصل نوشته شده است. در این رمان میخوانیم که در یکی از آپارتمان های ریکیاویک، جسد مردی پیدا میشود. هیچ سرنخ واضحی از قاتل وجود ندارد؛ جز یک یادداشت رمزآلود و عکسی از قبر یک دختر. «کارآگاه ارلندور» مجبور میشود از تمام منابع پزشکی قانونی موجود برای یافتن هر گونه سرنخ استفاده کند. سرانجام جستوجوها، این کارآگاه را به مرکز تحقیقات ژنتیک هدایت میکند تا پاسخ های مبهم این رمزوراز را پیدا کند. گفته شده است که این رمان به قلم آرنالدور ایندیرداسون بهشکل هوشمندانهای گذری به اسطورههای ایسلندی دارد؛ اسطورههایی که امروزه نیز در سطح ملی و اجتماعی، مابهازاهای خارجی دارند. سیری در مفاهیمی چون بیگناهی و گناه، عدالت و مجازات در فضای پیرامون از درونمایههای اصلی این رمان است. این رمان در سال ۲۰۰۲ جایزهٔ «کلید شیشهای نویسندگان جنایی اسکاندیناوی» را برای بهترین رمان داستانی جنایی نوردیک دریافت کرد.
خواندن کتاب خون ناپاک را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر ایسلند و قالب رمان پلیسی پیشنهاد میکنیم
درباره آرنالدور ایندیرداسون
آرنالدور ایندیرداسون در ۸ ژانویهٔ ۱۹۶۱ به دنیا آمد. او نویسندهای ایسلندی است که در سال ۱۹۹۶ در رشتهٔ تاریخ از دانشگاه ایسلند فارغالتحصیل شد؛ سپس بهعنوان یک روزنامهنگار مشغول به کار شد و پس از آن، بهعنوان نویسندهای مستقل به فعالیت روی آورد. او مدتی در روزنامهٔ Morgunblaðið نقد فیلم مینوشت. اولین کتاب او در سال ۱۹۹۷ به انتشار رسید. رمان «سرمای قطبی» یکی از آثار او است. او را برجستهترین پلیسینویس ایسلند و یکی از محبوبترین نویسندگان این کشور دانستهاند. شخصیت اصلی بیشتر رمانهای این نویسنده «کارآگاه ارلندور»، مأمور پلیسِ ریکیاویک است که در ۱۹۹۷ با رمان «پسران غبار» زاده شد. ایندیرداسون بیش از ۱۰ رمان از ماجراهای این کاوشگر محبوب نوشته است. او در ۲۰۰۲ و ۲۰۰۳ موفق به کسب جایزهٔ «کلید شیشهای» شده بود. او با چهارمین رمانش به نام «سکوت قبر» جایزهٔ پراعتبار «دشنهٔ زرین انجمن نویسندگان ادبیات جنایی» را به دست آورد. در ۲۰۱۳، رمان «گذر سایهها» برایش «جایزهٔ بینالمللی آر.بی.اِی. ویژهٔ نوشتار جنایی» را به ارمغان آورد. در ۲۰۱۷ رمان «زنی در سایه» جایزهٔ «قطرهٔ خون» برای بهترین رمان پلیسی ایسلندی را نصیبش کرد. فهرست جوایز او بسیار بلندبالا است. آثار آرنالدور ایندیرداسون تاکنون به ۴۰ زبان ترجمه شدهاند.
بخشی از کتاب خون ناپاک
«ارلندور به خود گفت، چقدر همهچیز عوض شده است.
الینبورگ پیشاپیش با مسئولان زندان هماهنگ کرده و گفته بود که میخواهند با کدامیک از زندانیها صحبت کنند. رئیس زندان به آنها خوشامد گفت و بهسمت اتاقش راهنماییشان کرد. از آنها خواست قبل از حرف زدن با زندانی موردنظر، قدری اطلاعات دربارهٔ او در اختیارش بگذارند. آنها در بدترین زمان ممکن رسیدند. زندانی را به انفرادی برده بودند، چون با دو نفر دیگر به یک نوچهٔ وفادار حمله کرده و او را تا دم مرگ برده بودند. منتظر زندانی موردنظر ماندند.
اسمش اِلیدی بود و پنجاهوشش سال سن داشت. ارلندور او را میشناخت. یک بار خودش تا زندان لیتلا هراون همراهیاش کرده بود. الیدی در طول زندگی فلاکتبارش دست به کارهای مختلفی زده بود: سوار بر کشتیهای ماهیگیری و بازرگانی، الکل و مواد مخدر قاچاق میکرد که آخر سر هم بهخاطرش محکوم شد. یک بار هم کلاهبرداری بیمهای کرد. قایقی بیست تنی را آتش زد و در دریا غرق کرد. سه خدمهٔ کشتی جان سالم به در بردند. نفر چهارم داخل موتورخانه گیر افتاد و با قایق غرق شد. وقتی غواصها در پی لاشهٔ کشتی به اعماق آب رفتند، کاشف به عمل آمد که همزمان در سه جای کشتی آتشسوزی شده. اِلیدی بهخاطر کلاهبرداری بیمهای، قتل و چندین خلاف دیگر به چهار سال حبس در زندان لیتلا هراون محکوم شد. دو سال و نیمش را گذرانده بود.
الیدی بهخاطر حملات جسمانی خشونتبارش معروف بود. ارلندور یکی از پروندههایش را به یاد آورد و در راه که بودند، راجع به آن با سیگوردور حرف زد. قرار بود اِلیدی حساب مرد جوانی را کف دستش بگذارد؛ در خانهای واقع در اسنورا براوت. لحظهای که پلیس به صحنه رسید، چنان به مرد آسیب رسانده بود که چهار روز تحت مراقبتهای ویژه بود. مرد بیچاره را به صندلی بسته و با شیشهٔ شکسته صورتش را خراش داده بود. قبل از اینکه بتوانند دستگیرش کنند، به یکی از پلیسها مشت زده و دست پلیس دیگر را نیز شکسته بود. قاضیهای ایسلند به نحو بارزی آسانگیر بودند. بهخاطر این جرم و جرمهای قبلیاش دو سال برایش حکم بریدند. وقتی حکم را خواندند، اِلیدی ریشخند زد.»
حجم
۱۹۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه
حجم
۱۹۰٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۶۴ صفحه