کتاب طرز فکر
معرفی کتاب طرز فکر
کتاب طرز فکر؛ تغییر طرز فکر برای تحقق توانمندیها نوشتهٔ کارول اس دوک و ترجمهٔ نازنین فیروزی است و انتشارات میلکان آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب طرز فکر
کتاب طرز فکر برای بهبود زندگی ما نوشته شده است. تحقیقات کارول اس دوک بخشی از مکتبی در روانشناسی است که نشاندهندهٔ قدرت باورهای افراد است. ممکن است از وجود چنین باورهایی آگاه یا بیخبر باشیم؛ اما در هر حال بهشدت بر خواستههای ما و موفقیتمان در رسیدن به آن خواستهها تأثیرگذارند. این مکتب همچنین نشان میدهد تغییر باورهای افراد، حتی سادهترین باورها، تأثیرات عمیقی میگذارد.
در این کتاب میآموزید چگونه باوری ساده دربارهٔ خودتان هدایت بخش بزرگی از زندگیتان را به دست گرفته و در واقع در تمام بخشهای زندگیتان رخنه کرده است. بخش اعظم آنچه فکر میکنید شخصیت شماست، در واقع از این «طرز فکر» نشئت میگیرد. بسیاری از چیزهایی که ممکن است مانع تحقق توانمندیهایتان شوند، نتیجهٔ همین طرز فکرند.
تاکنون هیچ کتابی این طرز فکر را توضیح نداده و به افراد نگفته چطور از آن در زندگیشان استفاده کنند. بهیکباره بزرگان علم و هنر، ورزش و تجارت و نیز آنهایی را که میتوانستند فرد بزرگی شوند، درک خواهید کرد. همسر، رئیس، دوستان و فرزندانتان را درک خواهید کرد. پی خواهید برد چگونه قابلیتهای خود و فرزندانتان را از بند رها کنید.
هر فصل کتاب طرز فکر پر از ماجراهایی است هم برگرفته از اخبار و هم بر اساس زندگی و تجربههای نویسنده؛ بنابراین میتوانید طرز فکر را در عمل ببینید.
در پایان هر فصل و در فصل آخر، راههایی برای اجرای این درسها ارائه شده، راههایی برای شناخت طرز فکر هدایتکنندهٔ زندگیتان، درک نحوهٔ کارکرد آن و تغییر آن در صورت تمایل.
خواندن کتاب طرز فکر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر میخواهید پی به طرز فکرتان ببرید این کتاب را حتما بخوانید.
بخشی از کتاب طرز فکر
«وقتی محقق جوان و تازهکاری بودم، اتفاقی افتاد که زندگیام را تغییر داد. فکروذکرم این بود که بفهمم مردم چگونه از پسِ شکستها بر میآیند و تصمیم گرفتم با مشاهدهٔ نحوهٔ دستوپنجهنرمکردن دانشآموزان با مشکلات سخت، این موضوع را بررسی کنم. بنابراین روزی بچهها را یکییکی به اتاقی در مدرسهشان بردم. کاری کردم که راحت باشند و بعد تعدادی معما دادم تا حل کنند. معماهای اول نسبتاً آسان اما بعدیها سختتر بودند. همان طور که دانشآموزان غرغر میکردند، عرق میریختند و سخت تلاش میکردند، راهکارهایشان را مشاهده و افکار و احساساتشان را بررسی میکردم. انتظار داشتم بچهها برای برآمدن از پس این سختی روشهای متفاوتی در پیش گیرند؛ اما شاهد چیزی بودم که اصلاً انتظارش را نداشتم.
پسری دهساله وقتی به معماهای سخت رسید، صندلیاش را جلو کشید، دستهایش را به هم مالید، با لبهایش صدایی درآورد و فریاد زد: «من عاشق چالشم!» دیگری که سخت درگیر معماها بود، با خشنودی سرش را بالا آورد و با قلدری گفت: «میدونین، امیدوار بودم چیز بهدردبخوری باشه!»
با خودم گفتم اینها چهشونه؟ همیشه فکر میکردم آدم یا از پس شکست برمیآید یا از پس شکست برنمیآید. اصلاً فکر نمیکردم کسی شکست را دوست داشته باشد. این بچهها آدمفضایی بودند یا به چیزی پی برده بودند؟
همه الگویی دارند، کسی که در لحظات حساس زندگی راه را نشانشان میدهد. این بچهها الگوی من بودند. مسلماً آنها چیزی میدانستند که من نمیدانستم. مصمم شدم از آن سر دربیاورم و طرز فکری را درک کنم که میتوانست از شکست ارمغانی پدید آورد.
آنها چه میدانستند؟ میدانستند که صفات انسانی مثلاً مهارتهای ذهنی را میتوان پرورش داد. و داشتند همین کار را میکردند: باهوشتر میشدند. نهتنها با شکست دلسرد نمیشدند، بلکه حتی فکر هم نمیکردند دارند شکست میخورند. فکر میکردند دارند یاد میگیرند.
در مقابل، من تصور میکردم صفات انسانی تغییرناپذیرند. آدمی یا باهوش است یا نیست و شکست یعنی باهوش نیست. به همین سادگی! اگر بتوانید موفق شوید و به هر قیمتی شکست نخورید، میتوانید باهوش باقی بمانید. تلاش و اشتباه و پشتکار جایی در این تصور نداشتند.
اینکه صفات انسانی پرورشیافتنیاند یا تغییرناپذیر، مسئلهای قدیمی است. مسئلهٔ جدید این است که این باورها چه معنایی برای شما دارند: این تصور که هوش یا شخصیت توسعهپذیر است یا خصیصهای ثابت و نهادینه چه پیامدهایی دارد؟ بیایید ابتدا بپردازیم به بحث قدیمی و بهشدت جنجالی دربارهٔ طبیعت انسان و سپس به این سؤال بازگردیم که این باورها برای شما چه معنایی دارند.»
حجم
۳۹۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۳۹۰٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
نظرات کاربران
چه کتاب خوبی، واقعا برای افرادی که در مسیر رشد هستن یا اهداف بزرگی دارن یا حتی داشتن عالیه. باورم نمیشه همچین کتاب خوبی رو تا حالا نخوندم