کتاب تنظیم فکر (خلاصه و تحلیل)

کتاب تنظیم فکر (خلاصه و تحلیل) نوشتهٔ کارول اس. دوک با ترجمهٔ زهرا مرادی در انتشارات زی چاپ شده است. کتاب تنظیم فکر، بر ایده‌های مطرح شده در نخستین کتاب خانم کارول دِوِک با نام نگرش‌های خودمان استوار است. وی در کتاب نگرش‌های خودمان، به نقش نگرش‌های فردی در انگیزه، شخصیت و رشد پرداخته است. در کتاب حاضر وی به تبیین دو دیدگاه متضاد از هوش می‌پردازد:

۱- دیدگاه ذاتی بودنِ هوش

۲- دیدگاه افزایشی بودنِ هوش

درباره کتاب تنظیم فکر (خلاصه و تحلیل)

بیل گیتس دربارهٔ این کتاب می‌گوید: «بزرگ‌ترین حُسنِ کتاب این است که مقاومت افراد در برابر پرسیدن برخی سؤالات از خودشان را از بین می‌برد. سوالاتی از این قبیل: «من مسائل مربوط به کدام حوزه را همیشه از دریچهٔ طرزِ فکر ثابت مورد بررسی قرار داده‌ام؟» و «از چه راه‌هایی به فرزندانم پیامی اشتباه در مورد طرزِ فکر و تلاش منتقل می‌کنم؟» به لطف مربیگری ماهرانهٔ دِوِک، مطمئناً شما با طرزِ فکری مبتنی بر رشد، خودتان را در معرض این سؤال‌ها قرار خواهید داد.»

در این کتاب شما با مثال‌های فراوان، روش کارکرد دو طرز فکر مبتنی بر رشد و طرز فکر ثابت را در حوزه‌های گوناگون آموخته و وجه تمایز آن دو را به درستی درک خواهید نمود. با خواندن کتاب «تنظیم فکر» دیدگاه شفافی نسبت به نگرشتان درخصوص اتفاقات و موقعیت‌های گوناگون پیدا خواهید کرد؛ که در تصمیم‌گیری‌های آگاهانة شما تأثیر به‌سزایی خواهد داشت و متعاقباً با تکرار و یادآوری، طرز فکر مبتنی بر رشد، به ضمیر ناخودآگاه شما نیز رسوخ خواهد کرد.

هر فصل به بخشی تحت عنوان «ذهنیت خود را رشد دهید» ختم می‌گردد که در آن از خواننده تقاضا می‌شود تا باورها و اقدامات خود در یکی از حوزه‌های زندگی را بررسی کند و با تمرین‌های ذهنی، طرزِ فکر خود را بهبود بخشیده و به طرزِ فکر مبتنی بر رشد تغییر دهد.

کتاب تنظیم فکر (خلاصه و تحلیل) را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به کتاب‌های روان‌شناسی و رشد فردی پیشنهاد می‌شود.

دربارهٔ کارول اس. دِوِک

کارول دِوِک در سال ۱۹۴۶ در نیویورک متولد شد. او فرزند دوم خانواده است و یک خواهر و یک برادر دارد. مادرش برخلاف عرف معمول آن زمان، در زمینه‌ای تبلیغاتی که غالباً مختص مردان بود، در بیرون از خانه کار می‌کرد. دِوِک علاقه‌اش به طرزِ فکرهای متفاوت را به معلم کلاس ششم خود نسبت می‌دهد. معلمی که دانش‌آموزان را بر اساس نمرهٔ به‌دست آمده از تست آی‌کیو، در کلاس در جایگاه‌های متفاوتی می‌نشاند. اگرچه دِوِک کودک با استعدادی بود، اما هرگز تلخی این رویداد تبعیض‌آمیز را از یاد نبرد.

در سال ۱۹۹۹، نخستین کتاب دِوِک یعنی نظریه‌های خود منتشر شد. این کتاب در خصوص نقش افراد در انگیزش، شخصیت و رشد بود و در مجلهٔ روانشناسی اجتماعی و بالینی مورد تحسین قرار گرفت. این کتاب شالودهٔ ایده‌هایی را پی‌ریزی نمود که بعدها در کتاب تنظیم فکر مورد بررسی قرار گرفتند. به عبارت دیگر، دیدگاهی که ما نسبت به خودمان و توانایی‌هایمان داریم، پیامدهای گسترده‌ای بر نحوهٔ تعامل ما با جهان بیرون دارد.

دِوِک در سال ۲۰۰۳ به عنوان یکی از اعضای آکادمی علوم و هنر آمریکا انتخاب شد. او در سال ۲۰۱۴ یک سخنرانی در تِد ارائه کرد که از آن زمان تاکنون به صورت آنلاین بیش از پنج میلیون بازدید داشته است. آثار دِوِک علاوه بر انتشار گسترده در مجلات دانشگاهی، در نیویورک تایمز، واشنگتن‌پست و بوستون گلوب نیز منتشر شدند. در سال ۲۰۰۸، او جایزهٔ برنامهٔ نوآورانهٔ سال را برای برگزاری دورهٔ مغزشناسی‌اش دریافت کرد. وی در کتاب تنظیم فکر نیز به آن برنامه اشاره می‌کند. در سال ۲۰۱۱ دِوِک از انجمن روانشناسی آمریکا جایزهٔ همکاری علمی برجسته را اخذ و در سال ۲۰۱۳ از انجمن علوم روان‌شناختی جایزهٔ دستاورد ابدی جیمز مک کین کتلِ را دریافت کرد.

کارل دِوِک در سال ۱۹۶۷ موفق به اخذ مدرک کارشناسی روان‌شناسی از دانشکدهٔ برنارد نیویورک شد و در سال ۱۹۷۲ دکترای روانشناسی اجتماعی و رشد خود را از دانشگاه ییل دریافت نمود. او در دانشگاه‌های ایلینویز، هاروارد و کلمبیا موقعیت‌های شغلی حرفه‌ای داشته است و در سال ۲۰۰۴ نقش فعلی خود به عنوان استاد روان‌شناسی لوئیس و ویرجینیا ایتون در دانشگاه استنفورد را عهده‌دار شده است.

بخشی از کتاب تنظیم فکر (خلاصه و تحلیل)

مطالعات دِوِک روی کودکان و نوجوانان بارها مؤید این ادعا بوده است که افراد معتقد به ثابت بودن هوش، از شرکت در آزمون‌هایی که ممکن است دشوار باشند روی‌گردانند و به همین دلیل به افرادی تبدیل می‌شوند که اشتیاقی به یادگیری ندارند. این افراد توقع دارند توانایی انسان خودبه‌خود و پیش از اینکه هرگونه یادگیری‌ای رخ دهد، بروز کند و ظهور یابد. افرادی که به تغییرپذیر بودن هوش باور دارند، بیش‌تر پذیرای چالش هستند.

این نگرش به فردی که به عنوان شریک زندگیمان انتخاب می‌کنیم نیز سرایت می‌کند: افراد با طرزِ فکر ثابت، به احتمال زیاد همسری می‌خواهند که آن‌ها را بی‌عیب و نقص بداند. در مقابل، فرد دارای طرزِ فکر مبتنی بر رشد، تمایل دارد همسری داشته باشد که همهٔ ضعف‌هایش را ببیند و در عین حال او را دوست داشته باشد. همسری که برای رشد دادنش، وی را به چالش بکشد.

طرزِ فکر ثابت می‌تواند از همان سنین کودکی موجب ناامیدی و سرخوردگی شود. دِوِک به کودکان کلاس پنجم جعبه‌ای نشان داد و به آن‌ها گفت: «این جعبه آزمونی است که بخش مهمی از توانایی‌های شما را اندازه‌گیری می‌نماید». سپس از آن‌ها سؤال کرد که: «آیا فکر می‌کنید این آزمون می‌تواند سطح هوشتان در زمان آینده (زمان بزرگ شدن) را اندازه بگیرد یا خیر؟» دانش‌آموزانی که طرزِ فکر مبتنی بر رشد داشتند گفتند خیر، این آزمون صرفاً توانایی‌های کنونی آن‌ها را می‌سنجد، اما پاسخ دانش‌آموزانِ با ذهنیت ثابت این بود که این آزمون سطح هوش فعلی و آتی آن‌ها را تعیین می‌نماید.