دانلود و خرید کتاب کارآگاه دهکده ویلیام فاکنر ترجمه احمد اخوت
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب کارآگاه دهکده اثر ویلیام فاکنر

کتاب کارآگاه دهکده

معرفی کتاب کارآگاه دهکده

کتاب کارآگاه دهکده نوشتۀ ویلیام فاکنر و ترجمۀ احمد اخوت است. این مجموعه داستان کوتاه را نشر افق منتشر کرده است.

درباره کتاب کارآگاه دهکده

کارآگاه دهکده شامل شش داستان به قلم ویلیام فاکنر در ژانر کارآگاهی است. پنج داستان از این شش داستان از مجموعهٔ «ترفند شوالیه» گرفته شده است. این داستان‌ها آثاری‌اند که با هم یک رمان را تشکیل می‌دهند، اما هر یک هویت مستقل خود را هم دارند و به یکدیگر وابسته نیستند.

می‌دانیم که داستان کوتاه به داستان‌هایی گفته می‌شود که کوتاه‌تر از داستان‌های بلند باشند. داستان کوتاه دریچه‌ای است که به روی زندگی شخصیت یا شخصیت‌هایی و برای مدت کوتاهی باز می‌شود و به خواننده امکان می‌دهد که از این دریچه‌ها به اتفاقاتی که در حال وقوع هستند، نگاه کند. شخصیت در داستان کوتاه فقط خود را نشان می‌دهد و کمتر گسترش و تحول می‌یابد. گفته می‌شود که داستان کوتاه باید کوتاه باشد، اما این کوتاهی حد مشخص ندارد. نخستین داستان‌های کوتاه اوایل قرن نوزدهم میلادی خلق شدند، اما پیش از آن نیز ردّپایی از این گونهٔ داستانی در برخی نوشته‌ها وجود داشته است. در اوایل قرن نوزدهم «ادگار آلن پو» در آمریکا و «نیکلای گوگول» در روسیه گونه‌ای از روایت و داستان را بنیاد نهادند که اکنون داستان کوتاه نامیده می‌شود. از عناصر داستان کوتاه می‌توان به موضوع، درون‌مایه، زمینه، طرح، شخصیت، زمان، مکان و زاویه‌دید اشاره کرد. تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در جهان «آنتوان چخوف»، «نیکلای گوگول»، «ارنست همینگوی»، «خورخه لوئیس بورخس» و «جروم دیوید سالینجر» و تعدادی از بزرگان داستان کوتاه در ایران نیز «غلامحسین ساعدی»، «هوشنگ گلشیری»، «صادق چوبک»، «بهرام صادقی»، «صادق هدایت» و «سیمین دانشور» هستند.

خواندن کتاب کارآگاه دهکده را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب برای علاقه‌مندان به مجموعه داستان‌های کوتاه خارجی نوشته شده است.

بخشی از کتاب کارآگاه دهکده

«خب بفرمایید این هم سوزان. مت می‌گفت آن‌ها حساب کردند دیدند روزی که خانم برچت با شلاق افتاده بود به جان سوزان که چرا سرخاب‌وسفیدآب کرده و ماتیک مالیده بیشتر از سیزده سال از سنش نگذشته بود. او همچنین گفت مردم همان سال دختره را با دو سه تا دختر دیگر دیده بودند که در ساعاتی که باید مدرسه باشند در خیابان‌ها ول می‌گشتند و غش‌غش می‌خندیدند و دختره همان جور لاغر با همان موها که نه طلاییِ یکدست بود و نه خرمایی، با صورتی چنان بزک‌کرده که فکر می‌کردی اگر بخندد الان است که مثل گِل خشک‌شده ترک بردارد همراه با لباس چیت سادهٔ راه‌راهی بر تن، تنگ و چسبان که یک دختر سیزده‌ساله می‌پوشد تا چیزهایی را که ندارد نشان بدهد، درست مثل دخترهای بزرگ‌تر که همین کار را با لباس‌های ابریشمی کرپ و مانند این‌ها می‌کنند.

مت گفت خودش یک روز این دختر را دید که از جلوی مغازه رد می‌شد و ناگهان توجه کرد که دختره جوراب نپوشیده. می‌گفت خوب که فکرش را کرده بود اصلاً به یاد نیاورده بود که سرتاسر تابستان آن سال دختر را جوراب‌پوشیده دیده باشد، بعد به این نتیجه رسید آنچه در آن موقع توجهش را به خود جلب کرد نه جوراب نپوشیدنِ سوزان بلکه این بود که او پاهایی زنانه داشت، آن هم در سیزده‌سالگی.

البته این را هم بگویم که دختره اصلاً دست خودش نبوده. یعنی این نه گناه او بوده و نه گناه برچت. چون که هیچ‌کس بهتر از مردها نمی‌تواند از پس این نوع دخترها برآید، حتی با آن بدهاشان، یعنی آن‌ها که چنان بدشانس‌اند که بدی‌شان قبل از موقع ظاهر می‌شود و آن‌ها را هوایی می‌کند. ببینید مردهای این شهر چطور با این هاک‌شاو رفتار کردند. حتی بعد از آنکه همه از جریان خبر داشتند و آن همه نَقل‌ها گفته شده بود، حتی یک نفر را نمی‌دیدید که جلوی هاک‌شاو حرف بزند. فکر کنم همه می‌دانستند که خود هاک‌شاو هم از موضوع خبر داشت و بعضی حرف‌ها را شنیده بود؛ اما هر وقت در مغازه سلمانی‌ها و مشتری‌ها حرف دختره را می‌زدند، وقتی بود که هاک‌شاو آنجا نبود. به گمانم بقیهٔ مردم هم همین‌طور بودند؛ چون کمتر کسی است که هاک‌شاو را در حال تماشای دختره ندیده باشد، وقتی او از پشت پنجره به سوزان نگاه می‌کرد یا در خیابان وقتی از جلوی مغازه رد می‌شد. مردم به این صحنه‌ها طوری نگاه می‌کردند انگار فیلم می‌دیدند و در رفت‌وآمدها دختره اغلب با یکی از جوان‌هایی بود که پیش از چهارده‌سالگی با آن‌ها دوست شده بود. مردم برایش صفحه می‌گذاشتند که دختره یواشکی از خانه‌شان می‌آید بیرون، با جوان‌ها بگوبخند می‌کند و تندی برمی‌گردد خانه. خانم برچت هم فکر می‌کند دختره به خانهٔ یکی از هم‌کلاسی‌هایش رفته است.»

معرفی نویسنده
عکس ویلیام فاکنر
ویلیام فاکنر

ویلیام فاکنر با نام کامل ویلیام کاتبرت فاکنر، رمان‌نویس و داستان‌کوتاه‌نویس بزرگ آمریکایی بود که در سال ۱۹۵۰، جایزه‌ی نوبل ادبیات را دریافت کرد و بر نویسندگان بسیاری تاثیر گذاشت. او در ۲۵ سپتامبر ۱۸۷۹ در می‌سی‌سی‌پی ایالات متحده به دنیا آمد. ویلیام فاکنر به خوبی از پیشینه‌ی خشن و رنگارنگ خانوادگی خود، به ویژه پدربزرگش، سرهنگ ویلیام کلارک فالکنر آگاه بود. پدربزرگ ویلیام شجاعانه در جنگ داخلی جنگیده بود، یک راه‌آهن محلی ساخته بود و همچنین یک رمان عاشقانه‌ی محبوب به نام رز سفید منتشر کرده بود.

آموزش پیشرفته کار با سایت TRADING VIEW
سیده سمیرا فاطمی وشیکاسوقی
تام سایر در غربت
مارک تواین
در ستایش بی سوادی
هانس ماگنوس انسنس برگر
عاشقانه واقعیت
بابی آذریان
معنویت های نوظهور
حمیدرضا مظاهری سیف
چگونه یک هکتیویست شوید
سیدعلی موسوی
همه چیز از یک شوخی شروع شد
عطیه كشاورز
کمی بی شعور باشیم
ناصر پروانی
جامعیت انسان کامل
محمدمهدی منادی
سیب
شکوه قاسم نیا
واژه نامه فشرده علوم اقتصادی
بهاره ملکی
خط به خط
علی محمد نظری
ایزد بانوان؛ چگونه زن کاملی باشیم (خانه‌ای بهتر)
الیزابت ویلسون
متاورس
ویلسون جی. دیویس
برندسازی به شیوه فولک‌لوریک
مینا صابونچی
در خرابه
مارجری واینمن شارمت
انسان معنوی شکوه هستی، لبخند خدا
سیدحسن الحسینی
جزیره پرستار اژدها
جاش لیسی
مفهوم دیالکتیک از نظر لوکاچ
ایستوان مزاروش
شازده کوچولو
آنتوان دوسنت اگزوپری
شرط‌بندی
آنتوان چخوف
بانو
زونا گیل
یک روز انتظار
ارنست همینگوی
شرط‌بندی
آنتوان چخوف
بچه مردم
جلال آل احمد
شهر آی قصه ـ قسمت اول: دایناماینا
پوریا عالمی
تهمت
آنتوان چخوف
زن زیادی
جلال آل احمد
بچه مردم
جلال آل احمد
گربه‌ی چکمه پوش
ریحانه ظهیری
فارسی شکر است
محمدعلی جمالزاده
می شکنم در شکن زلف یار
حسین سروقامت
سه پرسش
لئو تولستوی
آینه
محمود دولت‌آبادی
گربه‌ی لوبیا پز
اسماعیل پورکاظم
سه پرسش
لئو تولستوی
مغزنوشته‌های یک نوزاد
مهرداد صدقی
گلدسته‌ها و فلک
جلال آل احمد
آخرین برگ
او هنری
نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۴۹۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

حجم

۴۹۴٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۲۲۴ صفحه

قیمت:
۱۹,۰۰۰
تومان