کتاب تاملات
معرفی کتاب تاملات
کتاب تاملات نوشتهٔ مارکوس اورلیوس و ترجمهٔ عرفان ثابتی است و گروه انتشاراتی ققنوس آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب تاملات
مارکوس آئورلیوس (اورلیوس) آنتونیوس یا مارک اورل از امپراتوران بزرگ روم است. او تنها یک پادشاه نبود بلکه فیلسوفی رواقی هم بود. او در سال ۱۲۱ میلادی زاده شد و در ۱۸۰ میلادی از بیماری تیفوس درگذشت.
تاملات این فیلسوف و فرمانروای رواقی در طول تاریخ بر بسیاری از افراد اثرگذار بوده است. از این افراد میتوان به گوته، فردریک کبیر، جان استوارتمیل، بیل کلینتون و امیل چوران اشاره کرد. تأملات اثری شامل دوازده کتاب است که آئورلیوس اندیشههای خود را در آن در قالب کلمات بیان کرده است. این اثر که شامل متنهای کوتاه و یادداشت است، بسیار محبوب و پرطرفدار است.
خواندن کتاب تاملات را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
اگر میخواهید جملاتی گهربار از فیلسوفی را بخوانید که پیش از میلاد مسیح به دنیا آمده و توصیههایش حتی مناسب دوران ماست، این کتاب را از دست ندهید.
بخشی از کتاب تاملات
«۱. اگر نیروی درونی حاکم بر ما خود را با طبیعت هماهنگ کند، همواره بهسرعت خودش را با امکانات و فرصتهای حاصل از هر وضعیتی تطبیق خواهد داد. در این صورت، محتاج هیچ ماده خاصی نخواهد بود؛ اهدافش را به اقتضای اوضاع و احوال تعقیب خواهد کرد؛ و حتی موانع پیشرفت را به نیروی محرکه بدل خواهد ساخت؛ مثل آتشی که توده زبالهها را فراگیرد، همان تودهای که میتواند آتش ضعیفی را خاموش کند، ولی آتش شعلهور بهسرعت زبالهها را در کام خود فرومیبرد و میسوزاند و بیش از پیش زبانه میکشد.
۲. هیچ چیز را به دست تصادف مسپار، هیچ کاری را بیتوجه به اصول حاکم بر اجرای شایسته آن انجام مده.
۳. آدمیان در صحرا، کنار دریا، یا در کوهستانها عزلت میگزینند ــ رؤیایی که تو نیز همواره در سر میپروراندهای. ولی چنین خیالاتی به هیچ وجه در شأن فیلسوف نیست، زیرا که میتوانی هر وقت بخواهی در خود عزلت گزینی. برای آدمی کنج عزلتی آرامتر و راحتتر از روحش وجود ندارد؛ از همه مهمتر این که اگر فقط یک لحظه به امکانات دیگری که در خود دارد بیندیشد، بیدرنگ به آسودگی خاطر دست مییابد ــ آسایشی که صرفاًنام دیگری برای روح بسامان و هماهنگ است. پس همواره از این کنج عزلت استفاده کن، و دم به دم خود را تازه نما. قواعد زندگانیات را مختصر کن، ولی قواعد اساسی را از یاد مبر؛ در این صورت یادآوری آنها تمام ناراحتیهایت را از میان خواهد برد، و تو را با آسودگی به سراغ وظایفت خواهد فرستاد.
با این همه، چه چیزی تو را ناراحت میکند؟ رذیلتهای آدمیان؟ این آموزه را به یاد بسپار که تمام موجودات عاقل برای کمک بهیکدیگر آفریده شدهاند؛ مدارا بخشی از عدالت است؛ و انسانها عامدانه شرارت نمیکنند. چه بسیار کینهها، بدگمانیها، عداوتها و اختلافها که اکنون خاکستر شده و با همان انسانها از میان رفته است؛ پس دیگر ناراحت و رنجور مباش.
آیا از قسمت و نصیبی که در جهان داری ناراحتی؟ بار دیگر این برهان دوحدی را به یاد آر. «جهان یا از مشیت الهی به وجود آمده، یا از تودهای اتم»، و همه آن براهینی را در نظر آر که این جهان را به شهر تشبیه میکنند. آیا بیماریهای جسمانی تو را میآزارند؟ به خاطر آر که روح باید خود را فارغ سازد و به قوای خویش پی برد، و دیگر درگیر امور روزمره، خواه مطبوع خواه نامطبوع، نباشد. مختصر آن که همه آنچه را درباره درد و لذت شنیدهای و پذیرفتهای به یاد آر.
آیا شهرت واهی تو را پریشانخاطر میکند؟ ملاحظه کن که فراموشی و نسیان با چه سرعتی همه چیز را فرامیگیرد. ورطه ابدیتی را نظاره کن که پیش و پس از ما قرار دارد؛ ببین که این تحسین و تمجیدها تا چه اندازه پوچ و توخالی است، ستایندگانت چقدر دمدمیمزاج و بیفکرند، و دایره شهرتت تا چه حد تنگ است. زیرا کل زمین نقطهای بیش نیست، و محل سکونت تو گوشه کوچکی از آن است؛ چند نفر از ساکنان این گوشه کوچک تو را خواهند ستود، و از چه قماشی خواهند بود؟
پس به روح خود پناه ببر. تقلا مکن و مضطرب مباش؛ بر خود مسلط باش، و زندگی را از دریچه چشم مرد، انسان، شهروند و موجود فانی نگاه کن. از میان حقایقی که باید اغلب به آنها بیندیشی، این دو را از یاد مبر: نخست این که اشیا هرگز نمیتوانند روح را متأثر کنند، بلکه بیتأثیر از آن برکنار میمانند، به گونهای که تشویش و ناآرامی فقط ناشی از خیالات درونی است؛ و دوم این که همه اشیای مرئی در یک آن تغییر میکنند و از بین میروند. به یاد آور که خود تاکنون در چه تغییرات بیشماری نقش داشتهای. عالَم سراسر تغییر است و زندگی چیزی نیست جز معنایی که ما به آن میبخشیم!»
حجم
۱۳۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۳۱٫۲ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
نظرات کاربران
ذهن تب دار مرا آرامتر کرد. این مدل فلسفه زندگی واقعا جای تامل دارد.
وقتی میخونمش به این فکر میکنم که پشت این همه حرف آدم معتدل و آرومی وجود داره که فکر میکنه. و همه چیز رو با مرگ تمام میکنه به نوعی مرگ آرامش فلسفی
عالی
در عین اینکه خنثی ترین کتاب فلسفی بود که خوندم ولی یه طوری خنثی بود که انگار به سمت مثبت میل داشت یعنی دچار پوچ گرایی نمیشی بعد این کتاب