کتاب مستاجر وایلدفل هال
معرفی کتاب مستاجر وایلدفل هال
کتاب «مستاجر وایلدفل هال» نوشتۀ آن برونته و ترجمۀ رضا رضایی است و نشر نی آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب مستاجر وایلدفل هال
کتاب مستأجر وایلْدفِل هال رمانی ۳ بخشی است که در قالب نامه روایت میشود. نامههایی که گیلبرت مارکهام برای شوهرخواهرش هالفرد مینویسد. بخش اول نامههایی است که گیلبرت مارکهام مینویسد. بخش دوم صفحاتی از خاطرات هلن گراهام است که به گیلبرت داده است و درواقع بخش دوم را زن روایت میکند. بخش آخر هم بار دیگر از زاویه دید گیلبرت است.
داستان دربارۀ زنی به نام هلن گراهام است که بهتازگی همراه پسرش آرتور به وایلْدفِل هال آمده است و آنجا زندگی میکند. روزهای اول همه میخواهند بدانند که او کیست و او را زنی جوان که شوهر ندارد، زیبا، ساده، بیسروصدا، اسرارآمیز و البته غمگین توصیف میکنند. گیلبرت مارکهام عاشق او میشود اما شایعههایی مبنی بر ارتباط او با فردی به نام فردریک لارنس میشنود. گیلبرت به هلن میگوید که چه احساسی دارد اما هلن برگههای دفترچه خاطراتش را به او میدهد تا با این روش به او بگوید که چرا آنها نمیتوانند باهم باشند. اولین حقیقتی که روشن میشود این است که او شوهر دارد و فرار کرده است.
کتاب مستأجر وایلْدفِل هال به جنبههای منفی زندگی میپردازد ان برونته واقعیتهای زندگی را به خشنترین شکل بیان میکند و با شخصیتهای منفیاش بخش تلخ زندگی را به خواننده نشان میدهد. او درواقع تلاش کرده است تا بیاخلاقیها را نشان دهد تا مردم زندگی اخلاقی و پایبندیهای اخلاقی را به یاد بیاورند. یکی از موضوعاتی که داستان به آن میپردازد ازدواج است اما او ازدواج را بیشتر یک معامله میبیند تا اتفاقی که ناشی از عشق باشد و اکثر شخصیتهای داستان به جنبۀ اقتصادی ازدواج توجه دارند. موضوع مهم دیگر که داستان به آن اشاره دارد این است که هویت زن تنها با ازدواج شناخته میشود. او باید یا همسر مردی باشد یا مادر و طور دیگری تعریف نمیشود.
خواندن کتاب مستاجر وایلدفل هال را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران رمانهای کلاسیک و عاشقانه پیشنهاد میکنیم.
درباره آن برونته
آن برونته ششمین فرزند خانواده و خواهر کوچک نویسندگان مشهور یعنی امیلی و شارلوت برونته در ۱۷ ژانویه ١۸۲۰ در تورنتن، شمال انگلستان متولد شد. او برخلاف خواهران خود به مدرسه نرفت و در خانه درس خواند و دو سال هم در یک آموزشگاه تحصیل کرد. آن برونته سالها بهعنوان معلمسرخانه فعالیت کرد و اولین رمانش در سال ۱۸۴۷به نام «اگنس گری» منتشر شد. انتشار این رمان چند هفته بعد از انتشار «جِین اِیر» اثر شارلوت برونته و همزمان با انتشار «بلندیهای بادگیر» اثر امیلی برونته بود. او یک سال بعد از انتشار رمان دومش «مستأجر وایلْدفِل هال» در سال ۱۸۴۸ بر اثر بیماری سل از دنیا رفت.
بخشی از کتاب مستاجر وایلدفل هال
« آخرین بار که با هم بودیم، مهمترین اتفاقهای دوره جوانیات را که به قبل از زمان آشناییمان برمیگشت خیلی دقیق و جالب برایم شرح دادی، و بعد خواستی که من هم تو را محرم اسرارم بدانم. من که آن موقع حال وحوصله قصه گفتن نداشتم به تو گفتم چیزی ندارم که تعریف کنم، و برای طفرهرفتن هم عذر و بهانههایی تراشیدم که از نظر تو به کلی غیرقابل قبول بود، چون با آنکه بلافاصله موضوع صحبت را عوض کردی حالت آدمهایی را داشتی که گله و شکایتی نمیکنند اما عمیقاً آزرده شدهاند، و به صورتت سایهای افتاد که تا آخر دیدارمان ادامه یافت و فکر میکنم هنوز هم ادامه داشته باشد. بله، از آن به بعد، در نامههایت نوعی خشکی و خودداری محترمانه و نسبتاً محزون دیده میشود که بسیار متأثرکننده میبود اگر وجدانم مرا مستحقش میدانست.»
حجم
۵۴۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۶۱۶ صفحه
حجم
۵۴۱٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۶۱۶ صفحه
نظرات کاربران
واقعا نمی دونم چرا این کتاب اینقدر آند ریتده فوق العادست ، در کل به نظرم استعداد آن تحت تاثیر دو خواهر بزرگترش دیده نشده ،من این کتاب رو حتی از جین ایر و بلندی های بادگیر بیشتر دوست داشتم
این کتاب واقعا بی نظیر بود. آن برونته نویسنده ی مورد علاقه ی منه! یه جوری با شخصیتا ساختم که انگار حزوی از منن. از دست گیلبرت خیلی حرص خوردم فکر کنم تنها کسیم که از شخصیت اصلی مرد متنفره:))