کتاب ولپن
معرفی کتاب ولپن
کتاب ولپن نوشتهٔ بن جانسون و ترجمهٔ عبدالحسین نوشین است. نشر قطره این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی یک نمایشنامهٔ پنجپردهای.
درباره کتاب ولپن
کتاب ولپن نمایشنامهای است با تعداد زیادی شخصیت. کشمکش میان شخصیتها و کیفیت ارتباط آنها عامل اصلی در پیشبردن ماجراهای این نمایشنامه است. ولپن، شخصیت محوری نمایشنامه سرشار از مکر، حیله، خصلتها و صفتهای رذیلانه است. بن جانسون با پرداختن به این شخصیت، نگاه انتقادی خود را به جامعه و آدمهایش آشکار کرده است. بن جانسن در این نمایشنامه راوی جامعه و آدمهایی است که برای رسیدن به منافع بیشتر دست به هر کاری میزنند. عبدالحسین نوشین، این نمایشنامه را در آغاز دههٔ ۱۳۲۰ شمسی ترجمه کرد و آن را در فروردین ۱۳۲۳ بهعنوان برنامهٔ افتتاحیه «تئاتر فرهنگ» (خیابان لالهزار) روی صحنه برد. گفته شده که اجرای این نمایش تأثیر شگرفی بر فضای فرهنگی پایتخت گذاشت و گروهی از تماشاگران نخبهگرا که میانهای با تماشاخانههای لالهزار نداشتند، به دیدن این نمایش ترغیب شدند. شخصیتهای این نمایش عبارتاند از وُلپن، «مسکا»، «ولتر»، «کروینو»، «کرباچیو»، «لئون»، دادرس، سرپاسبان، «کلمبا»، «کانینا»، نوکران ولپن، کارمندان دادگاه و پاسبانها.
نمایشنامه متنی است که برای اجرا بر روی صحنه و یا هر مکان دیگری نوشته میشود. هر چند این قالب ادبی شباهتهایی به فیلمنامه، رمان و داستان دارد، شکل و فرم و رسانهای جداگانه و مستقل محسوب میشود. نخستین نمایشنامههای موجود از دوران باستان و یونان باقی ماندهاند. نمایشنامهها در ساختارها و شکلهای گوناگون نوشته میشوند، اما وجه اشتراک همهٔ آنها ارائهٔ نقشهٔ راهی به کارگردان و بازیگران برای اجرا است. بعضی از نمایشنامهها تنها برای خواندن نوشته میشوند؛ این دسته از متنهای نمایشی را کلوزِت (Closet) نامیدهاند. از مشهورترین نمایشنامهنویسهای غیرایرانی میتوان به «آیسخولوس»، «سوفوکل»، «اوریپید» (یونان باستان)، «شکسپیر»، «هارولد پینتر» (انگلستان)، «مولیر» (فرانسه)، «هنریک ایبسن» (نروژ)، «آگوست استریندبرگ» (سوئد)، «برتولت برشت» (آلمان)، «ساموئل بکت» (ایرلند) و «یوجین اونیل» (آمریکا) اشاره کرد. نام برخی از نمایشنامهنویسهای ایرانی نیز «بهرام بیضائی»، «عباس نعلبندیان»، «اکبر رادی»، «غلامحسین ساعدی»، «بهمن فُرسی»، «محسن یلفانی»، «نغمه ثمینی»، «محمد رضایی راد»، «علیرضا نادری»، «محمد یعقوبی»، «محمد رحمانیان» و «محمد چرمشیر» بوده است.
خواندن کتاب ولپن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات نمایشی و نمایشنامههای خارجی پیشنهاد میکنیم.
درباره بن جانسون
بن جانسون، زادهٔ ۱۵۷۲ و درگذشتهٔ ۱۶۳۷ هنرپیشه، شاعر و نمایشنامهنویس انگلیسی بود. جانسون در لندن به دنیا آمد. او در اصل اسکاتلندی بود و پدرش ثروتی داشت که بعدها در درگیریهای مذهبی در دورهٔ سلطنت ملکه «ماری تئودور» در انگلستان، آن را از دست داد و به مسلک کشیشان درآمد. پس از مرگ پدر، جانسون برای ورود به مدرسه ناچار بود با ناپدریاش کار کند و درآمد اندک خود را برای خرج تحصیلات پسانداز کند. او در آموزشگاهی خصوصی در کلیسای «سن مارتین»، تحصیلات ابتدایی را فرا گرفت و سپس به آموزشگاه «ست مینستر» رفت. او در آنجا به تحصیل در حوزهٔ ادبیات یونان و روم پرداخت و در سال ۱۵۸۹ برای کمک به خانواده ناگزیر شد درس را رها کند و با ناپدری خود به کار بنایی بپردازد. او هیچوقت شغل بنایی را دوست نداشت و به سپاهی از سربازان انگلیسی که عازم جبهههای فلاندر بودند، پیوست، اما خیلی زود از آنجا هم خسته شد و به لندن بازگشت. آشنایی جانسون با گروه بازیگران تئاتر، مسیر زندگی او را تغییر داد. او مدتی به عنوان بازیگر در گروههای سیار تئاتر شروع به فعالیت کرد و با نمایشنامهنویسان آن زمان آشنا شد. جانسون سپس به اصلاح و تصحیح نمایشنامههای گوناگون پرداخت تا این که یکی از دستاندرکاران تئاتر، به نام «توماس ناش»، به او پیشنهاد کرد که در نوشتن نمایشنامه با او همکاری کند. «ولپن» و «کیمیاگر» از جمله آثار این نمایشنامهنویس انگلیسی هستند.
درباره عبدالحسین نوشین
سید عبدالحسین نوشین خراسانی در ۲۱ بهمن ۱۲۸۵ به دنیا آمد و در ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۰ درگذشت. او نمایشنامهنویس، کارگردان تئاتر و شاهنامهپژوه ایرانی و از مصححان شاهنامهٔ مشهور بهتصحیح مسکو بود. عبدالحسین نوشین از نخستین افرادی بود که دستاوردهای تئاتر غرب را با خود به ایران آورد و نسلی را آموزش داد که باقیماندههای آن نسلهای بعد تئاتر ایران را تربیت کردند. در سال ۱۳۹۸ فیلم مستندی تحتعنوان «پرندهٔ آبی» بهکارگردانی «فرزاد فرهوشی» منتشر شد که گفته شده است اقدامات عملی عبدالحسین نوشین در راستای تحول جدی تئاتر نوی ایران را بررسی کرده است. در این فیلم اصغر همت، داریوش اسدزاده، جعفر والی، انور خامهای و غلامحسین دولتآبادی حضور دارند. از ترجمههای نوشین میتوان به کتابهای «ولپن» (بن جانسون) «پرندهٔ آبی» (موریس مترلینک)، «بانو با سگ ملوس» (آنتوان چخوف)، «عشق بیپایان» (لئو تولستوی)، «روسپی بزرگوار» (ژان پل سارتر) و «مانیفست حزب کمونیست» (مارکس و انگلس) اشاره کرد.
بخشی از کتاب ولپن
«لئون: (بسیار خشمگین) بیصدا! خفه شو!... چی میگفتم؟... نه، من پنهانی به خانهٔ او رفتم برای اینکه این آدم ناکس رذل (مسکا را نشان میدهد.) که در حضور شماست...
ولتر: من اینجا لازم میدانم دقت دادگاه را به این موضوع جلب کنم که به نظر این آقا بیشتر مردم ناکس و رذل هستند.
لئون: این شخص به من افشا کرد ـ البته در مقابل پول که پدر پیر احمق من مرا از ارث محروم کرده.
ولتر: آقای دادرس، خواهش میکنم دقت کنید با چه لحنی راجع به پدر خودش حرف میزند. از شنیدن این سخنها انسان به زحمت میتواند از غلبهٔ تنفر و انزجار خود جلوگیری کند.
لئون: راستی راستی همچو پدری رحمت خداست. پدر احمقی که از راه حرص و طمع به مال دیگران فریب اشخاص حیلهگری مانند شما را بخورد و یگانه پسر خودش را از ارث محروم کند.
ولتر: البته این کار او بیعلت نبوده و بسیار حق داشته است.
لئون: خفه شو! بدجنس! نمیگذارد من حرف بزنم... موقعی که من آنجا در کمین بودم که خیانت پدر را به چشم خود ببینم و با گوش خود بشنوم در اتاق پهلو صدا بلند شد. اول صدای زنی را شنیدم که میگفت: «من نمیخواهم اینجا بمانم.» بعد صدای مردی را شنیدم که به او اصرار میکرد. بعد از مدتی داد و فریاد زن بلند شد و کمک میخواست...
ولتر: چون در این موقع از حالت طبیعی خارج بوده. البته، تمام اینهایی را که میگوید به نظرش آمده و جز وهم و خیال چیز دیگری نیست.
لئون: همان دم من خودم را به اتاق انداختم. موقعی رسیدم که زن را در رختخواب خودش انداخته بود. (سروصدا بین حضار)
ولتر: یک ناخوش که دم مرگ است چطور میتواند زن جوان نیرومندی را به زور و جبر چنانکه ادعا میکند ـ در رختخواب بیندازد؟
لئون: من با شمشیر به او حمله کردم و تا میتوانستم او را کتک زدم.
ولتر: (با شتابزدگی) خواهش میکنم اعترافش را یادداشت کنید! یادداشت کنید! اولین سخن راستی است که از دهنش بیرون میآید.
لئون: آنوقت مردم را به کمک خواستم.»
حجم
۱۰۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه
حجم
۱۰۲٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۱۴۰ صفحه