کتاب رهایی از اضافه وزن
معرفی کتاب رهایی از اضافه وزن
کتاب «رهایی از اضافه وزن» نوشتۀ جوزف سیاروچی، راس هریس، آن بیلی و ترجمۀ سحر محمدی است و انتشارات سایه سخن آن را منتشر کرده است. این کتاب نهتنها راهی برای تناسباندام، بلکه کلیدی برای دستیابی به یک زندگی رضایتمند و ارزشمند است. این کتاب شما را تشویق میکند تا در همین لحظه، زندگیای را که همیشه آرزو داشتید، آغاز کنید.
درباره کتاب رهایی از اضافه وزن
کتاب رهایی از اضافهوزن اثری تحولآفرین در زمینهٔ کاهش وزن و دستیابی به سبک زندگی سالم است. این کتاب برخلاف بسیاری از آثار مشابه، تنها بر رژیمهای غذایی تمرکز نمیکند، بلکه بر جنبههای روانشناختی و عاطفی مرتبط با غذاخوردن و اضافهوزن تأکید دارد. نویسندگان کتاب با بهرهگیری از رویکرد مبتنی بر پذیرش و تعهد (ACT)، راهی جامع و عملی برای مدیریت وزن و افزایش کیفیت زندگی پیشنهاد میکنند.
کتاب رهایی از اضافهوزن نشان میدهد که رژیمهای غذایی سخت و کوتاهمدت راهحل مؤثری برای کاهش وزن نیستند. بهجای آن، غذاخوردن آگاهانه و ایجاد تغییرات پایدار در سبک زندگی راهکاری بلندمدت برای مدیریت وزن است. نویسندگان توضیح میدهند که چگونه افکار و باورهای منفی میتوانند مانعی بر سر راه دستیابی به اهداف ما باشند. با شناسایی و غلبه بر این موانع، میتوان مسیر موفقیت را هموار کرد. کاهش وزن تنها بخشی از زندگی است. این کتاب به افراد کمک میکند ارتباط عمیقتری با آنچه واقعاً برایشان اهمیت دارد برقرار کنند و بهسوی زندگیای غنی از هدف و عشق حرکت کنند
برخلاف بسیاری از کتابها که تنها بر نکات تغذیهای یا ورزش تأکید دارند، رهایی از اضافهوزن به ماهیت انسانی و روانشناختی مشکلات مرتبط با وزن میپردازد. نویسندگان باور دارند که: تناسباندام نباید شرط آغاز زندگی باشد: شما میتوانید همین حالا، بدون انتظار برای رسیدن به وزن ایدئال، زندگیای شاد و معنادار داشته باشید. سلامتی بخشی از کل زندگی است: این کتاب به شما کمک میکند سلامتی را بهعنوان یک هدف جامع در کنار دیگر اهداف ارزشمند زندگی ببینید
کتاب رهایی از اضافهوزن به خوانندکان میآموزد که چگونه با تغییر نگرش خود، بدون رژیمهای سخت به وزن ایدئال برسند، چگونه با استفاده از اصول ACT موانع ذهنی و عاطفی را که مانع از تحقق اهداف میشوند، شناسایی و برطرف کنند. چگونه غذاخوردن آگاهانه و تمرکز بر لحظۀ حال میتواند به مدیریت طولانیمدت وزن و کاهش استرس کمک کند و چگونه با ساختن زندگیای معنادار، احساس رضایت و شادی بیشتری داشته باشند.
خواندن کتاب رهایی از اضافه وزن را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به افرادی که از رژیمهای غذایی مکرر خسته شدهاند، کسانی که به دنبال راهی علمی و عملی برای مدیریت وزن هستند و آنها که میخواهند زندگی سالم، هدفمند و بانشاط داشته باشند، پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب رهایی از اضافه وزن
«چند کتاب دیگر در موضوع رژیم لاغر ی باید بخریم تا متوجه شویم که آنها سودی برایمان ندارند؟ چند سال دیگر باید چرخهٔ رژیمگرفتن، کم کردن وزن و دوباره برگشتن به وزن قبلی را تکرار کنیم... بعد هم خودمان را سرزنش کنیم که چرا نتوانستهایم وزنمان را پایین نگهداریم؟ آیا میخواهیم این روند در زندگیمان برقرار باشد؟ آیا همچنان بر این عقیدهایم که یک کتاب دیگر در مورد رژیم لاغری مشکلاتمان را حل خواهد کرد؟
راهنماهای رژیم غذایی همهجا یافت میشود؛ از قفسههای کتابفروشیها و مجلهها تا آگهیهای تلویزیونی، از وبگاههای اینترنتی تا توصیههای اقوام و دوستان. همهٔ ما میدانیم که باید سبزیجات و میوههای بیشتری بخوریم، از مصرف افراطی نمک اجتناب کنیم و مصرف نوشیدنیهای شیرین و غذاهای پرکالری را کاهش دهیم. با این حال، دانستههایمان با عملکردمان کاملاً تفاوت دارد. بیش از ۶۰ درصد ما اضافهوزن داریم. اگر به همین سادگی بود که فقط از «کمتر خوردن و تحرک بیشتر» آگاهی داشته باشیم، آیا نباید تا الان تأثیر خود را میگذاشت؟ بین ما و اهدافمان در زمینهٔ فعالیت ورزشی و رژیم غذایی چیزی قرار گرفته است که «روانشناسی» نامیده میشود.
این کتاب در بارهٔ رژیم غذایی نیست، بلکه کتابی است در بارهٔ پُر کردن فاصلهٔ روانشناختی بین آنچه میخواهیم انجام دهیم و آنچه واقعاً انجام میدهیم. این کتاب روی سلامت و رژیم غذایی متمرکز است، اما اهمیت سلامت و رژیم غذایی را بخشی از زندگی کلیتر شما در نظر میگیرد. هدف از انتشار این کتاب کمک به شماست برای گام برداشتن بهسمت زندگیای معنادار و مهم.
اغلبِ ما بهنحوی زندگی میکنیم که انگار قرار است تا ابد زنده باشیم. منتظریم روزی «به اندازهٔ کافی خوب» باشیم یا روزی که آنقدر لاغر شده باشیم که بتوانیم به خودمان اجازهٔ زندگی دوباره بدهیم. چه میشود اگر مجبور نباشیم برای آغاز یک زندگی پربار در همین لحظه، تا رسیدن به وزن ایدهآل صبر کنیم؟
«زیستن در لحظه» ممکن است از سختترین کارها باشد. این کتاب، برای عملی کردن این ایدههای انتزاعی، داستانهای کوتاه زیادی دارد که برخی از آنها تجربههای شخصی خودمان است و برخی تجربهٔ افرادی است که با آنها کار کردهایم. با مطالعهٔ این داستانها درمییابید که چقدر به شما و مسائلی که با آنها درگیرید نزدیکند. شاید عیناً درگیر همین مسائل نباشید، اما آنقدر به زندگی شما شباهت دارد که میتوانید از آنها درس بگیرید. یکی از موارد این است:
داستان ساندرا: آشفتگی
ساندرا در سهسالگی نیازهای سادهای داشت. دوست داشت بازی کند و دیگران هم با او بازی کنند. میخواست دوستش بدارند و به او اهمیت دهند. از درختان بالا میرفت، روی کُندهٔ درختان میپرید و عاشق فوتبال بازی کردن با پدرش بود. کیک پنیری خیلی دوست داشت و از بستنی نعنایی متنفر بود. مرتب آواز میخواند و میرقصید. خیلی وقتها هم گریه میکرد. در راه رسیدن به خواستههایش موانع کمی وجود داشت. سهساله بود و مجموعهای کامل و پیچیده از هیجان، انرژی و حرکت. او مجموعهای کامل بود.
امروز در ۳۱ سالگی همچنان مجموعهای کامل است، اما خودش نمیداند. او از اندامش متنفر است و از ایستادن جلوی آینه اجتناب میکند. احساس میکند موقع راه رفتن رانهایش به هم ساییده میشود. با خشم از خودش میپرسد: «چرا موقع ناهار اینقدر غذا خوردم؟» خواهرش به او میگوید باید مراقب خودش باشد و یک کتاب جدید در بارهٔ رژیم لاغری به او پیشنهاد میدهد. ساندرا در فیلمها میبیند که بازیگران لاغر عاشق بازیگران لاغر دیگر میشوند.
درحالیکه تنها، خشمگین و در جستجوی عشق است، کتاب رژیم لاغری را باز میکند. به خودش میگوید: «میخواهم منضبط باشم. میخواهم لاغر شوم، حتا اگر باعث مرگم شود.»
دو ماه بعد، ساندرا ۱۱ کیلوگرم وزن کم میکند و ظاهرش عوض میشود. خواهرش به او میگوید: «وای چقدر عالی شدی! من دوستی دارم که فکر میکنم خیلی مناسب تو باشد.» اکنون ساندرا باید احساس شادمانی کند، اما در کمال تعجب خشمگین و سردرگم است. در طول هفته، اطرافیانش از تغییر او تعریف میکنند، اما اینها باعث خوشحالیاش نمیشود. اکنون، به جای آنکه از وزن خود راضی باشد، فکر میکند آنها پیش از این در بارهٔ من چطور فکر میکردند!
ساندرا رژیم لاغری را رها میکند. آن همه هیجان تمام شد. در دورهٔ رژیم نمیتواند دسر مورد علاقهاش (کیک پنیری) یا غذاهای محبوبش (برنج و سیبزمینی شیرین) را بخورد. رژیم لاغری او را گرسنه و بدخُلق کرده است. سختترین قسمت ماجرا هم این است که بعد از کم کردن این همه وزن همچنان تنهاست. درواقع، او حتا از قبل هم بیشتر احساس تنهایی میکند؛ زیرا الان او میداند که قبل از رژیم گرفتن همه فکر میکردند او چاق بوده است. رژیم غذایی زندگی او را بدتر کرده است. یک شب با خودش میگوید: «از اینکه دختر خوبی باشم خسته شدهام» و یک تکه کیک پنیری را میخورد. بهتدریج و پس از دو هفته، رژیم را رها میکند و دوباره پنج کیلو به وزنش اضافه میشود.»
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۰۷ صفحه
حجم
۲٫۸ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۸
تعداد صفحهها
۴۰۷ صفحه