دانلود و خرید کتاب از هر دری... محمود اعتمادزاده (م. ا. به آذین)
تصویر جلد کتاب از هر دری...

کتاب از هر دری...

امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب از هر دری...

کتاب الکترونیکی از هر دری... نوشتهٔ محمود اعتمادزاده (م. ا. به آذین) از انتشارات دوستان است. این کتاب دربارهٔ بخشی از زندگی سیاسی - اجتماعی «محمود اعتمادزاده» است.

درباره از هر دری...

کتاب از هر دری... دربارهٔ زندگی محمود اعتمادزاده (م. ا. به آذین)، فعال سیاسی، نویسنده و مترجم نامدار و معاصر ایرانی است. او بخشی از زندگی‌نامهٔ سیاسی و اجتماعی خود را از سال ۱۳۲۳ تا ۱۳۵۵ همراه با شرح کوتاهی از اندیشه و جهان‌بینی‌‌اش به رشتهٔ تحریر درآورده است. به‌آذین فعالیت‌های ادبی خود را از سال ۱۳۲۰ در آن زمان که قهرمان مجروح دوران جنگ بود، با انتشار داستان‌های کوتاه آغاز کرد. با ترجمهٔ آثار شکسپیر، «بالزاک»، «رومن رولان» و «شولوخوف» و نگارش خاطرات و تجربیاتش از زندان‌های دههٔ ۱۳۵۰، به خدمات ادبی خود ادامه داد. شهرت او از دوران سردبیری هفته‌نامهٔ «کتاب» و سپس ریاست «کانون نویسندگان» آغاز شد. کتاب حاضر را پس از یک حملهٔ قلبی و در پایان ترجمهٔ کتاب «جان شیفته» از «رومن رولان» که گوشه‌گیر و خانه‌نشین شد، نوشته است؛ دورانی که فکر و ذهن اعتمادزاده در مِه و تیرگی بود و برای وقت‌‌کُشی به مطالعهٔ کتاب روی آورد. او خاطراتش را از تجربهٔ ۲۲ سال زندگیش، نوشته است؛ در میان دروغ و تهمت و فریب با تهدید همیشگی بازخواست و شکنجه و زندان. او خود را یادگاری از نسلی که رو به خاموشی می‌رود و روزگارش به سر آمده، می‌داند و اصلاً دوست ندارد برای خوشایند دیگران، چهرهٔ قبلی‌اش را عوض کند.

اعتمادزاده در این اثر از حوادث دوران جنگ جهانی دوم و آشفتگی آن دوران می‌نویسد. او می‌گوید که هم‌سال جنگ و انقلاب است. پنج‌ساله بوده که سواران قیام جنگل را از پنجرهٔ خانه تماشا می‌کند؛ پس از آن شاهد ورود نیروهای بلشویک روسیه به ایران بوده و حوادث تلخ آذربایجان و جریان دموکرات‌ها که دم از پایداری می‌زده‌اند و در ادامهٔ آن سرکوب مردم آذربایجان را با گوشت و پوست خود احساس کرده است. او شاهد حوادث سهمناک و پی‌درپی در ایران بوده که باعث تحلیل‌رفتن سرمایه‌های مملکت، فرسودگی ارکان اقتصاد و کمیاب‌شدن بسیاری از کالاها مثل قند و شکر و قماش و نفت کمیاب شده است. هم‌زمان، آشوب‌های سیاسی به صورت‌های مختلف در ایران بالا می‌گیرد و زمینهٔ قدرت بین روسیه و انگلیس دست‌به‌دست می‌شود. اعتمادزاده می‌گوید که در این دوران پرالتهاب، زندگیش با آشوب و تباهی و جنگ و انقلاب همراه بوده و همیشه مرگ را در برابر خودش می‌دیده و همهٔ این‌ها باعث شده که بنیاد رفاه خانوادگیش همانند سایر مردم ایران از بین برود. انتشارات دوستان کتاب از هر دری... را که حاوی زندگی‌نامهٔ سیاسی - اجتماعی محمود اعتمادزاده (م. ا. به‌ آذین) نوشتهٔ خود او است، منتشر کرده است.

خواندن کتاب از هر دری را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن این کتاب را به دوستداران ادبیات فارسی برای آشناشدن با زندگی سیاسی و اجتماعی محمود اعتمادزاده (م. ا. به‌آذین) پیشنهاد می‌کنیم.

درباره محمود اعتمادزاده (م. ا. به آذین)

محمود اعتمادزاده یکی از چهره‌های پرتلاش و تأثیرگذار عرصه‌های مختلف ادبیات در ایران است. او در سال ۱۲۹۳ در شهر رشت به دنیا آمده، دورهٔ ابتدایی و‌ متوسطه را در رشت، مشهد و تهران گذراند. در سال ۱۳۱۱ به‌همراهی گروهی از دانشجویان به فرانسه رفت و در دانشکدهٔ مهندسی دریایی برست و دانشکدهٔ مهندسی ساختمان دریایی پاریس گواهی‌نامهٔ پایان تحصیلات دریافت کرد. ابتدا در نیروی دریایی جنوب و‌ سپس در نیروی دریایی شمال مشغول به کار شد. در شهریور ۱۳۲۰ در هنگام جنگ جهانی دوم، مجروح و دست چپش از ناحیهٔ سرشانه قطع شد. این حادثه در روحیه‌اش تأثیر منفی گذاشت و در دو داستان به نام «آن سوی دیوار» و «شهر خدا» به آن اشاره کرد.‌ در سال ۱۳۲۳ به‌عنوان دبیر به وزارت فرهنگ منتقل شد و از آن پس دوران تازهٔ زندگی به‌آذین آغاز می‌شود. او‌ به نوشتن داستان کوتاه، رمان، نقد و ترجمهٔ آثار ادبی و همکاری با نشریه‌های فرهنگ و ادبی پرداخت. او در سه بخش ادبیات داستانی، ترجمه و نقد بر ادبیات معاصر ایران تأثیرگذار بوده است.

داستان‌نویسی او با چاپ مجموعه داستان «پراکنده»، شامل شش داستان در سال ۱۳۲۳ شروع می‌شود. این‌ مجموعه حاوی مشکلات روحی و رفتاری شخصیت‌ها و انتقادهای اجتماعی است و نگرش خاصی ندارد. دومین مجموعه با نام «به‌سوی مردم» از ۹ داستان شکل گرفته و با به‌کارگرفتن روش واقع‌گرایی از مردم جامعه، کارگران و سربازان گفته است. در این مجموعه، زندگی و رنج و مبارزهٔ طبقات مختلف مردم بیان شده است. داستان «یک روز» باعث موفقیت نویسنده شد و رمان «دختر رعیت» مهم‌ترین اثر به‌آذین به شمار رفته است. در این داستان وقایع مهم تاریخی ایران از جمله «قیام جنگل» در خلال زندگی روستاییان بیان شده است. در سال ۱۳۴۴ مجموعه داستان «مهرهٔ مار»‌ شامل ۱۲ داستان کوتاه را نوشت که برخی رمزی و تمثیلی و برخی واقع‌گرا هستند. در سال ۱۳۵۱ «از آن سوی دیوار» را نوشت. آثار دیگر اعتمادزاده «نقش پرند»، «شهر خدا»، «خانوادهٔ امین‌زادگان» و... هستند.

اولین ترجمهٔ او‌ «باباگوریو» اثر بالزاک است. نویسندگان و آثاری که محمود اعتمادزاده برای ترجمه‌ انتخاب کرد، اسباب اندیشه‌سازی را در نسل جوان آن دوران و آشنایی ایرانیان با سبک‌های مختلف ادبی سراسر جهان طی چند دهه فراهم کرد. ترجمهٔ کتاب‌های «باباگوریو»، «زنبق دره»، «چرم ساغری»، «دختر عمو بت» از بالزاک، «اتللو» و «هملت» از شکسپیر، «ژان کریستف» و‌ «جان شیفته» از «رومن رولان»، «دُن آرام» و «زمین نو‌آباد» از «شولوخوف»، نمایشنامهٔ «استثناء و قاعده» از «برتولت برشت» از آثار ترجمهٔ اعتمادزاده هستند. در زمینهٔ نقد هم «قالی ایران» را در سال ۱۳۴۴ و «گفتار در آزادی» را در سال ۱۳۵۶ و مقاله‌های بسیاری دربارهٔ نقد ادبی و تاریخی در مجله‌های متعددی همچون «صدف»، «کتاب هفته»، «پیام نوین» و... به چاپ رساند.

بخشی از کتاب از هر دری

«کانون نویسندگان ایران، زیر شعار آزادی گفتار و قلم، نزدیک به شصت نویسنده و شاعر و مترجم را که بیشترشان جوان بودند گرد هم آورد. دو سال و اندی ما جلسه‌ها و سخنرانی‌ها داشتیم و در برابر دست‌اندازی‌های سانسور به شیوهٔ جنگ و گریز مقاومت‌هایی کردیم. ولی تنگ‌چشمی‌ها، دورویی‌ها، تندروی‌ها و‌کارشکنی‌ها، از درون و بیرون، کار را به بن بست کشاند. جایگاه موقت ما - تالار قندریز در خیابات شاهرضا - به روی ما بسته شد. آخرین اجتماع ما در دبیرستانی دورافتاده در تهرانپارس دم بریده ماند. رئیس جلسه -اسلام کاظمیّه- در گرماگرم بحث و گفتگو اعلام تنفس کرد و خود به بهانه‌ای بیرون رفت و دیگر برنگشت. حاضران، پس از ساعتی سرگردانی، پراکنده شدند. و دیگر ما هیچگاه جلسه همگانی نداشتیم. در فروردین ۴۹، اگر اشتباه نکنم، بازداشت فریدون تنکابنی پیش آمد. «یادداشت‌های شهر شلوغ» او را دستاویز کرده بودند. هنوز از همبستگی نویسندگی چیزکی باقی مانده شاید هم کم و بیش رودر واسیی در میان بود. تنی چند به چاره‌جویی در خانهٔ من گرد آمدند. پس از یکچند گفت‌و گو ، متن کوتاهی در اعتراض آماده کردم، به زبانی بسیار نرم و سنجیده که گزک به دست بدخواه ندهد. پذیرفتند و نسخه‌های ماشین شده را با خود بردند تا به امضای دوستان برسانند و برای نخست‌وزیر و دادستان کل و دیگر مقام‌ها بفرستند. این به گمانم، آخرین جنبش و آخرین نشانهٔ زندگی کانون بود. بر اثر آن ابتدا ناصر رحمانی نژاد و محمدعلی سپانلو، یکی کارگردان تئاتر و دیگری شاعر، بازداشت شدند و دو هفته‌ای در زندان ماندند. اندکی بعد نوبت من رسید و‌چهار ماه در قزل قلعه و زندان موقت و بندهای سه و چهار قصر بسر بردم. و چه لازم بود این‌گردش چهار‌ماهه در زندان‌های شاه! همهٔ چشم‌اندازهای سیاسی و اجتماعی روز در برابرم بود. و من می‌دیدم آنچه در بیرون جز سایه‌های دوری نمی‌توانستم دید. می‌شنیدم انچه تنها زمزمه‌های گسیخته‌ای از آن به گوشم می‌رسید. و نه همان دیدن و شنیدن، - با هم جوشیدن، بر یک سفره نشستن، شوخی و بازی و بحث کردن، درس خواندن. زندان زندگی جوشانی داشت. نمایندگان همهٔ جنبش‌ها و گرایش‌های اعتراضیِ کشور - بیشتر جوان و حتی نوجوان- با شورِ احساس و منطق درست یا نادرست، امّا در همه حال زنده و پویا، در چاردیواری زندان گرد آمده بودند. ایران تازه‌ای می‌دیدم که سربرمی‌آورد، دلیر و نابردبار و حق جو. امّا هنوز دستخوش اوهام، گوش به زنگ‌هر آواز فریبنده چنان که‌در خورِ خامیِ جوانی است. و با این همه نوید بخش فردای روشن. دیدار این جوانان براستی نوازشگر چشم و دل بود.اگر هم نه تک‌تک، در مجموع. و چه فرصتی! محک خوردن شخصیت‌ها. آشنایی و سایش اندیشه‌ها. و کاش این آشنایی به بیرون کشیده می‌شد، دیدار و گفت‌وگو و بحث در عرصهٔ پهناورتری ادامه می‌یافت، دست‌های کار یکدیگر را می‌جُست و گاه به هم می‌رسید.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۳٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۰۸ صفحه

حجم

۳٫۸ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۴۰۸ صفحه

قیمت:
۱۳۲,۰۰۰
تومان