کتاب مفهوم ساده روانکاوی
معرفی کتاب مفهوم ساده روانکاوی
کتاب مفهوم ساده روانکاوی نوشتهٔ زیگموند فروید و ترجمهٔ فرید جواهرکلام است. انتشارات علمی و فرهنگی این کتاب را منتشر کرده است؛ کتابی حاوی *.
درباره کتاب مفهوم ساده روانکاوی
کتاب مفهوم ساده روانکاوی یکی از آثار زیگموند فروید است. با مطالعهٔ این اثر میتوان با عقیدهٔ فروید بهعنوان پدر علم روانکاوی دربارهٔ این علم و حدومرز و اصول کلی آن آشنا شد. فروید این کتاب را در قالب مکالمه نگاشته است. خواندن این اثر حتی برای مخاطب عام که با روانشناسی و روانکاوی آشنایی گستردهای ندارد، ساده است و میتواند کتاب مناسبی برای شروع مطالعهٔ آثار فروید و تحقیق در زمینهٔ روانکاوی باشد.
زیگموند فروید در این کتاب با این عقیده که روانکاوی یکی از زیرشاخههای علم پزشکی است و برای درمان روانکاوانه باید تحصیلات پزشکی داشت، به مبارزه برخاسته است. او مخالفان زیادی از طرف مخاطبان آمریکایی خود داشت و در کتاب خود تلاش کرد دیدگاههای مختلف را در این زمینه بررسی کند و به پاسخ این پرسش بپردازد که چه کسی را میتوان روانکاو نامید.
خواندن کتاب مفهوم ساده روانکاوی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ روانکاوی و علاقهمندان به آثار زیگموند فروید پیشنهاد میکنیم.
درباره زیگموند فروید
زیگموند فروید (Sigmund Freud) عصبشناس برجستهٔ اتریشی بود که در جهان بهعنوان «پدر علم روانشناسی دنیا» شناخته میشود. او با بنیاننهادن روانکاوی بهعنوان یک روش درمانی در علم روانشناسی، موفق شد گام بزرگی در شناخت و درمان اختلالها و آسیبهای روانی بردارد. «زیگموند شلومو فروید» در ۶ می ۱۸۵۶ میلادی در جمهوری چک و در خانوادهای یهودی به دنیا آمد؛ در حالی که غشایی نازک به دور بدنش پیچیده شده بود. تولد با چنین غشای پوستی، بسیار نادر است؛ بنابراین مادر آن را به فال نیک گرفت و از این بابت خوشحال بود. پدرش، «یاکوب فروید» در کار تجارت پشم بود، اما در زمانی که زیگموند به دنیا آمد، وضع مالی چندان خوبی نداشت. او از ازدواج اولش، دو پسر دیگر داشت که همبازیهای زیگموند در دوران کودکی به شمار میآمدند. زمانی که آنها به آلمان مهاجرت کردند، پسرک از دو برادر ناتنی که همبازیهایش بودند، جدا شد. آنها در سال ۱۸۵۹ به لایپزیگ و سپس به وین رفتند. برادرها نیز راهی منچستر در انگلستان شدند. خانوادهٔ فروید در وین بزرگ و بزرگتر شد. پدر و مادر او صاحب ۷ فرزند دیگر هم شدند، اما بااینحال توجه پدر و مادر به این فرزند، شکلی ویژه داشت و او خودش هم متوجه این موضوع شده بود. زیگموند در سال ۱۸۶۵ و درحالیکه نه سال داشت، وارد یک مدرسهٔ ممتاز شد و بهخوبی نشان داد که شاگرد برجستهای است.
فروید علاقهٔ خاصی به ادبیات داشت. آثار شکسپیر را به زبان انگلیسی خوانده بود. بسیاری معتقدند که درک او از روانشناسی، به درکش از مطالعهٔ آثار شکسپیر بازمیگردد. او علاوه بر انگلیسی، زبانهای آلمانی، ایتالیایی، فرانسوی، اسپانیایی، یونانی، عبری و لاتین را هم بلد بود. در ۱۷سالگی وارد دانشگاه وین شد. قرار بود ابتدا در رشتهٔ حقوق تحصیل کند، اما وارد رشتهٔ پزشکی شد. در سال ۱۸۸۱ با درجهٔ دکتری از دانشگاه فارغالتحصیل شد. در سال ۱۸۸۱ با «مارتا برنیز» آشنا شد و پس از گذراندن یک دوره نامزدی طولانی در سال ۱۸۸۶ با او ازدواج کرد. آنها صاحب شش فرزند شدند. پس از اتمام درسش شروع به کار در بیمارستان وین کرد و در بخش روانپزشکی مشغول به کار شد، اما پس از گذشت چند سال، در سال ۱۸۸۶ از این کار استعفا داد. او تشنهٔ تحصیل بود؛ پس تصمیم گرفت یک دورهٔ تخصصی در رشتهٔ اختلالات عصبی بگذراند. بعد از کار در بیمارستان و اتمام درسش، کلینیک خصوصی خودش را افتتاح کرد. یک دورهٔ تخصصی که دربارهٔ خواب و هیپنوتیزم بود، گذراند. پس از شرکت در این دوره تصمیم گرفت کارش را بیشتر بهسمت آسیبشناسی روانی ببرد. گذراندن این دوره او را بر آن داشت تا درمان از طریق هیپنوتیزم را آغاز کند. نتیجهٔ کار بسیار جالب و قابلتأمل بود. فروید به این نتیجه رسید که درمانی که با کمک این تکنیک حاصل میشود، موقتی است، اما هنگامی که مراجعانش را تشویق میکند تا بهصورت آزادانه از مسائلشان صحبت کنند، علائم و نشانگان بیماری روانیشان بهبود پیدا میکند. این تکنیک امروز هم به کار گرفته میشود و از آن با عنوان «تداعی آزاد» یاد میشود.
فروید نظریههای علمی بسیاری مطرح کرد که پایه و اساس علم روانشناسی قرار گرفتند. تکنیک تداعی آزاد یکی از این نظریات بود که امروزه هم در اتاقهای مشاوره و رواندرمانی استفاده میشود. در این روش، رواندرمانگر، مراجعش را تشویق میکند تا هر آنچه را به ذهنش میآید، بیان کند. این روش کارآیی خود را ثابت کرده است. کشف «انتقال»، یکی دیگر از تکنیکهایی است که فروید به کار برد و امروز نیز در جلسات مشاوره، روانکاری و رواندرمانگری از آن استفاده میشود. با کمک این تکنیک، مراجع خاطراتی را از دوران کودکی خود با رواندرمانگرش در میان میگذارد. این خاطرات میتواند دربردارندهٔ احساساتی باشد که مراجع در ارتباط با افراد مهم زندگیاش، مانند پدر و مادر، تجربه کرده است. روانکاو با تفسیر این احساسات و هیجانات به فرد در مراحل درمانش کمک میکند. «عقدهٔ ادیپ» یکی دیگر از نظریاتی بود که بهعنوان اصل و مرکز نظریهٔ روانکاوی درآمد. عقدهٔ ادیپ که برگرفته از تراژدی باستانی «ادیپوس شهریار» است، به میل سرکوبشده به آمیزش با والد جنس مخالف اطلاق میشود. یکی دیگر از مهمترین فرضیههای فروید، اهمیت به وجه ناهشیار زندگی است. او معتقد بود که افکار و انگیزهها و خاطرات ناهشیار، در زندگی روزانه ما نقشی بسیار مهم ایفا میکنند؛ به عبارت دیگر میتوان گفت که این عوامل ناهشیار، کنترل رفتارهای ما را بر عهده گرفتهاند.
فروید نویسندهٔ پرکاری هم بود. او در سال ۱۹۳۰ موفق به دریافت جایزهٔ ادبی گوته (مهمترین جایزهٔ ادبی آلمان) شد. کتاب «رؤیاها» که با نام «تعبیر خواب»، «تفسیر خواب» و «تأویل رؤیا» هم ترجمه شده، یکی از مهمترین آثار فروید است که در سال ۱۹۰۰ منتشر شد. کتاب «آسیبشناسی روانی زندگی روزمره» را در ۱۹۰۱ چاپ کرد. این کتاب برای تمام افرادی مناسب است که دوست دارند با نظریات فروید و علم روانکاوی آشنا شوند. «ایگو و اید» یکی دیگر از آثار مهم فروید است. او این اثر را در سال ۱۹۲۳ منتشر کرد. «تمدن و ملالتهای آن» کتابی بود که در سال ۱۹۳۰ منتشر شد. این کتاب که با نام «تمدن و ناکامیهایش» هم شناخته میشود، به بررسی شکلگیری و تکامل تمدن با نگاهی روانشناسانه پرداخته است. «موسی و یکتاپرستی» در سال ۱۹۳۷ منتشر شد. این کتاب نگاهی جدید به دین میاندازد و آن را از منظر دیگری نگاه میکند؛ منظر روانشناختی. «فراسوی اصل لذت» یکی دیگر از آثار مکتوب اوست.
زیگموند فروید سالها با سرطان جنگید. تودهای را که در سقف دهانش ایجاد شده بود، با عمل جراحی برداشت. دکترها بارها از او خواستند سیگار را کنار بگذارد. زمانی که متوجه شد ادامهدادن درمان، فایده ندارد، تصمیم گرفت به زندگی خود پایان دهد.
بخشی از کتاب مفهوم ساده روانکاوی
«از دیرباز در کشور ما وضعی برقرار بوده که گویی تمایلی برای تحریم، غدغن کردن، محدودیت مسائل و امور وجود داشته است و چنانکه همه میدانیم، این مسئله در همهٔ موارد ثمربخش نبوده است. اکنون چنین به نظر میرسد که در جمهوری اتریش هم (وضع امروز کشور ما) آن مسئله اینقدرها تفاوتی نکرده است.
حالا میآییم و فرض میکنیم شما در وضعی هستید که اختیار دارید دربارهٔ مسئلهٔ روانکاوی اظهار نظری بکنید. من نمیدانم آیا شما اصولاً طرفدار این جریان خواهید شد و آیا چنین نفوذی پیدا خواهید کرد که در برابر کاغذبازی و مقررات خشک اداری مقاومتی بکنید یا خیر، ولی من نظر خود را در این باره که ارزشمند است ابراز میدارم؛ فکر میکنم که وضع یک سلسله مقررات و تحریم، سرانجام قانون را شکست خواهد داد. کافی است شخص نظری پیرامون خود بیندازد؛ در جایی که فقط تعداد کمی مقررات ممنوعه و تحریمشده وجود دارد، همگی رعایت میشوند، ولی اگر در هر مورد کوچکی این منعها تکرار شوند رفتهرفته مردم به این فکر میافتند که آنها را نقض کنند. گذشته از اینها لزومی ندارد که آدم هرجومرجطلب باشد که به این فکر بیفتد که قوانین و مقررات ذاتاً مقدس و تغییرناپذیر نیستند، بلکه هر کس با اندکی دقت متوجه میشود بسیاری از آنها نارسا وضع شدهاند و در چنین صورت، این گونه منهیات به زودی یا پس از مدتی باعث بیزاری مردم خواهند شد و به نظر خواهد رسید که دور از حق و انصاف هستند. آن وقت کسانی که در رأس امورند به این فکر میافتند برای بهبود وضعی که بر اثر نامناسب بودن قانون یا سوء اجرای آن ایجاد شده، بهتر است قانون را تعدیل کنند نه آنکه به کلی لغو نمایند.
پس باز هم به این نتیجه میرسیم که اگر قرار باشد احترامی برای قانون نگه دارند، راه عاقلانه آن است که اصولاً از وضع قوانینی که اجرایشان دشوار است خودداری شود.»
حجم
۱۰۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه
حجم
۱۰۵٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۰۴ صفحه