کتاب خورشید نیمه شب
معرفی کتاب خورشید نیمه شب
کتاب خورشید نیمه شب نوشتهٔ یو نسبو و ترجمهٔ نیما م. اشرفی است. انتشارات چترنگ این رمان معاصر نروژی را منتشر کرده است؛ رمانی از مجموعهٔ «همهخوان».
درباره کتاب خورشید نیمه شب
کتاب خورشید نیمه شب حاوی یک رمان معاصر و نروژی است که ۱۷ فصل دارد. این رمان ادامهٔ رمان «خون بر برف» از همین نویسنده است، اما از لحاظ موضوعی است. تنها اشتراک این دو رمان را شخصیتهای «فیشرمن» و «هافمن» که سردمداران قاچاق و توزیع مواد مخدر در نروژ هستند، دانستهاند. نثر این رمان را اغلب صمیمی و بیپیرایه توصیف کردهاند، اما توصیفهای یو نسبو از مناظر و شخصیتها و همچنین استفاده از دیالوگهای مینیمال باعث شده این اثر را با فیلمهای نوآر دههٔ ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ میلادی و فیلمهای «کوئنتین تارانتینو» و از لحاظ درونمایه با فیلم «نور زمستانی» (Winter Ligh) ساختهٔ «اینگمار برگمان« مقایسه کنند. برخلاف اغلب رمانهای هیجانی - معمایی که در آنها نویسنده سعی میکند با پیرنگی پرجزئیات و تودرتو و معماهای مرموز خواننده را درگیر کند، در این رمان خواننده از طریق پیبردن به ذهنیات ضدقهرمانِ فراری و آشنایی با مواجههٔ اگزیستانسیالیستی او با مسائلی همچون زندگی، عشق، مرگ، مذهب، یأس، رستگاری و... سر ذوق میآید و تعلیق را در فاصلهٔ خالی بین خطوط صفحات کتاب، یعنی در نبود کنشی هیجانانگیز احساس میکند. گفته شده است که یو نسبو در این رمان حتی یک کلمه بیشتر از آنچه باید به کار نبرده است؛ بااینحال در این رمانِ سرراست خواننده هر لحظه منتظر خطری در کمین است.
خواندن کتاب خورشید نیمه شب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر نروژ و قالب رمان پیشنهاد میکنیم.
درباره یو نسبو
یو نسبو در سال ۱۹۶۰ در نروژ به دنیا آمد. در نوجوانی در لیگ فوتبال نروژ بازی کرد، اما بهدلیل آسیبدیدگی زانویش مجبور شد فوتبال را در ۱۸سالگی کنار بگذارد. پس از سه سال انجام خدمت سربازی در شمالیترین نقطهٔ نروژ، به دانشکدهٔ اقتصاد و بازرگانی رفت و همانجا با دوستانش یک گروه موسیقی راک تشکیل داد. در کنار کارگزاری بورس، به گیتارنوازی و ترانهنویسی مشغول شد. پس از آن با برادرش (کِنوت) گروه موسیقی دیگری تشکیل داد و دومین آلبومشان به صدر جدول پرفروشترین آلبومهای موسیقی نروژ رسید. یو نسبو ستارهٔ موسیقی پاپ شد. اولین تجربهٔ جدی او در نوشتن، زمانی بود که یک انتشارات به او پیشنهاد داد خاطرات خود را از تجربیات گروه موسیقیشان بنویسد. او شروع کرد به نوشتن پیرنگ اولین رمانش با عنوان «خفاش» (The Bat). این رمان در پاییز سال ۱۹۹۷ منتشر و با استقبال فراوانی مواجه شد و جایزهٔ بهترین کتاب جنایی نروژ و همچنین بهترین کتاب جنایی اسکاندیناوی را از آن خود کرد. این نویسنده با نوشتن بیش از ۲۰ اثر شاخص، نامزد و برندهٔ چندین جایزهٔ معتبر بینالمللی از جمله جایزهٔ ادگار (۲۰۱۰)، جایزهٔ کتاب کودکان آرک (۲۰۰۷) و جایزهٔ پیر گینت (۲۰۱۳) شده است. معروفترین اثرش مجموعهٔ کارآگاهی - جناییِ «هری هول» (Harry Hole) است. او اغلب رمانهایش را در فرودگاهها، هواپیماها، قطارها و لابی هتلها مینویسد؛ زیرا تقریباً به همهجای دنیا سفر و با صخرهنوردی اوقات فراغتش را پر کرده است. در سال ۲۰۰۹ مؤسسهٔ خیریهای به نام «هری هول» به راه انداخت تا به سوادآموزی کودکان محروم در کشورهای جهان سوم کمک کند. رمان «خورشید نیمهشب» اثر دیگری به قلم یو نسبو است.
بخشی از کتاب خورشید نیمه شب
«در ضمن او مرا میخواست. حتی اگر گفته بود که دیگر نمیخواهد مرا ببیند، میدانستم که مرا میخواهد. در غیر این صورت پس چرا از قند نوشینش به من داد؟ اگر مرا نمیخواست، این کار را نمیکرد و هیچ اتفاقی بعد از آن نیفتاد بهجز آنکه گذاشت و رفت. پس فهمید که من مردی هستم که میشود رویش حساب کرد. کسی که مراقب او و کنوت باشد. مگر آنکه منظور مرا اشتباه برداشت کرده باشد. مگر آنکه خودم منظورم را اشتباه برداشت کرده باشم. این بار دیگر نمیخواستم فرار کنم. چون در وجودم حسش میکردم، فقط فرصت بروزش را نداشتهام. ساختن خانه. اما حالا که دربارهاش فکر میکردم، از آن خوشم میآمد. از قابلیت اعتماد و پیشبینیپذیری. بله، حتی یکنواختی و یکدستی. در هر حال، همیشه در جستوجوی چنین چیزهایی بودهام. اما پیدایشان نکرده بودم. تا همین لحظه.
به خودم خندیدم. نمیتوانستم جلوی خودم را بگیرم. چون آنجا دراز کشیده بودم، منِ محکوم به مرگ، پاتیل، یک قاتل پولیِ شکستخورده که نقشهٔ زندگی طولانی و شاد با زنی را میکشد که در آخرین صحبتش با من بدون رودربایستی گفته بود که نمیخواهد مرا دوباره ببیند.
بعد، وقتی دوباره بهسمت اتاق برگشتم و دیدم بطریِ روی صندلی خالی شده، فهمیدم که دو راه بیشتر نمانده.
باید او را میدیدم. یا اینکه باید بیشتر مینوشیدم.
قبل از اینکه دوباره خوابم ببرد، از دور صدای زوزهای شنیدم که به هوا خاست و خاموش شد. دوباره سروکلهشان پیدا شده بود. میتوانستند مرگ و تباهی را بو بکشند، و بهزودی به اینجا میرسیدند.
اوضاع داشت وخیمتر میشد.»
حجم
۱۶۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه
حجم
۱۶۸٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۲۴۰ صفحه