دانلود و خرید کتاب برهنه در باد محمد محمدعلی
تصویر جلد کتاب برهنه در باد

کتاب برهنه در باد

انتشارات:نشر مرکز
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۳از ۳ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب برهنه در باد

کتاب برهنه در باد نوشتهٔ محمد محمدعلی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. این رمان به مهم‌ترین برههٔ تاریخی ایران، انقلاب و جنگ می‌پردازد.

درباره کتاب برهنه در باد

کتاب برهنه در باد داستان مردی به نام مهرعلی است که کارمند دولت است. تمام فکر و ذکر او نوشتن یک رمان و چاپ آن است. مهرعلی مدام به یاد دوران سربازی خود و ستوانی به نام منصور مرعشی می‌افتد و دوست دارد در مورد او بنویسد؛ یک ستوان لات و دور از انضباط، اهل قمار اما پر دل و جرئت که مقامات بالا نیز هوای او را دارند. 

در همین حین مهرعلی متوجه می‌شود پرونده‌ای که زیر دست اوست، مربوط به همان ستوان است. ناگهان ستوان مرعشی به عنوان ارباب‌رجوع در همان روز به او مراجعه می‌کند. آن‌ها با یکدیگر همسفر می‌شوند. مرعشی از فلسفه و ... می‌گوید. وقتی به خانه می‌رسند متوجه می‌شوند که پدرزن مهرعلی نیز در حال نوشتن فیلم‌نامه‌ای در مورد منصور مرعشی است؛ اما از نگاه او، مرعشی یک قاتل بی‌رحم است و... . 

اینجاست که همهٔ داستان‌ها در هم گره می‌خورد: قصه‌پردازی‌های مرعشی، خاطرات مهرعلی، داستان مهرعلی، فیلم‌نامهٔ سرهنگ، نامهٔ مادرزن مرعشی و... . داستان‌های تو در تو در کنار هم قرار می‌گیرند تا خواننده در مورد خط سیر واقعی تصمیم نهایی را بگیرد.

خواندن کتاب برهنه در باد را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های ایرانی پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب برهنه در باد

«جلدی سرخ و عنابی دارد، با نخِ پرک سفید، محکم بسته شده تا شیرازه‌اش از هم نپاشد. حداقل ده سال است که از بو و شکل‌شان می‌فهمم آسانند یا پُردست‌انداز. مُردّدم نخ دورش را باز کنم یا بگذارمش برای صبح شنبه ...

امروز، چهارشنبه، بعد از ناهار می‌روم چالوس پیش خانم و بچه‌ها و صبح شنبه برمی‌گردم، ولی بعید نیست یکی دو ساعت دیر برسم یا طوری بشود که حال و حوصله هیچ کاری ... حتماً یکی دو تای دیگر هم می‌آورند که آن وقت مصیبت عظماست.

انگار که بخواهم به چیزی ناخنک بزنم، اول پشت و روش می‌کنم. یک بار دیگر و ... مشخصات پرسنلی با ماژیک سورمه‌ای ... منصور مرعشی ... متولد ... تهران ... کارمندِ مشمول قانون استخدام کشوری ... نخ دورش را باز می‌کنم ...

با عِطر سیگار به مقابله بوی نفس‌گیر خاک بایگانی گمرک می‌روم ... اسم آشناست ... آیا بین فامیل و دوستان ... از خودم بیزارم، به طور غم‌انگیزی گرفتار این زندگی و مشغله‌های مسخره‌اش شده‌ام ... بین همکاران سابق اداری ... بچه‌های محله هم نیست. یادم می‌آید ... آب در کوزه و ما گرد جهان می‌گردیم ... منصور مرعشی پاچناری ... ستوان ژاندارمری کل کشور ... تنها کسی که تو دوره نظام‌وظیفه، گاهی از من سراغ رمان و داستان می‌گرفت. البته از نوع پلیسی و پُرآنتریکش ... زیاد نمی‌خواند، ولی ... ولی چه؟ هیچی، فقط ... .»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۵۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۳۵ صفحه

حجم

۲۵۵٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۳۵ صفحه

قیمت:
۵۰,۰۰۰
۲۵,۰۰۰
۵۰%
تومان