کتاب بازگشت امر سیاسی
معرفی کتاب بازگشت امر سیاسی
کتاب بازگشت امر سیاسی نوشتهٔ شانتال موف و ترجمهٔ جواد گنجی و ویراستهٔ علیرضا خالقی دامغانی است و نشر نی آن را منتشر کرده است. این مجلد متشکل از نُه جستار است. همهٔ این مقالات، از زوایای گوناگون، به موضوعاتی مشابه میپردازند: دموکراسی رادیکال، لیبرالیسم، شهروندی، تکثرگرایی، دموکراسی لیبرال، اجتماع که در اینجا از منظری «غیرذاتگرایانه» بررسی میشوند.
مضمون مرکزی این کتاب که مایهٔ وحدت آن است، تأمل دربارهٔ امر سیاسی و خصلت نازدودنی قدرت و آنتاگونیسم است. تلاش شانتال موف چیزی نبوده است جز بیرونکشیدن پیامدهای ناشی از چنین تأملی برای نقد گفتار لیبرالی عقلانیتگرا و فردگرای کنونی و همچنین پیامدهای آن برای صورتبندی دوبارهٔ پروژهٔ چپ بر اساس «دموکراسی رادیکال و تکثرگرا».
درباره کتاب بازگشت امر سیاسی
کتاب بازگشت امر سیاسی اولین اثر شانتال موف، متفکر بلژیکیالاصل، در مقام نویسندهای مستقل است. درواقع، چند سال پیش از انتشار این کتاب نام او برای اولین بار در کنار نام متفکر آرژانتینی، ارنستو لاکلائو، قرار گرفت که در فضای پرالتهاب آمریکای لاتین و در متن سنتی مارکسیستی بالیده بود. اثر مشترک آنها، هژمونی و استراتژی سوسیالیستی، تا حد زیادی محصول دو دهه تلاش عملی و نظری لاکلائو در مواجهه با سِیر شتابان تحولات سیاسی منطقهٔ بحرانخیز آمریکای لاتین بود. ایدهها و مضامین اصلی این کتاب به هیچ وجه مبیّن یک مبنای مشترک فکری برای دو پروژهٔ نظری متفاوت نیست. غیر از یک تألیف مشترک در سال ۱۹۸۵، دیگر هیچ کار مشترکی بین آنها صورت نگرفت و نظریات آنها طی چند دهه بعد از اولین همکاریشان هرگز به یک نظام مشترک و حتی همراستا تبدیل نشد.
بازگشت امر سیاسی نمونهای بسیار جالبتوجه و گویا است. در این کتاب مضامین محوری هژمونی و استراتژی سوسیالیستی حضوری بسیار کمرنگ دارند و به عوض آنها مضامینی محوریت یافتهاند که عملاً با کلیت نظری لاکلائو تعارض دارند. ارجاعات کتاب موف به این اثر مشترک تقریباً به فصل آخر آن محدود میشود که مربوط به جنبشهای متنوع و پراکنده در سطح جهان و عمدتاً در دموکراسیهای غربی است. میشود گفت موف به هیچ وجه تلاش نمیکند فلسفهٔ سیاسی خود و نقدهای مؤثر آن از لیبرالیسم را برحسب منطق درونی استدلالهای هژمونی و استراتژی سوسیالیستی پیش ببرد. دلمشغولی اصلی او توصیف و درک فضای سیاسی بحرانزدهٔ پس از فروپاشی نظام کمونیستی شوروی است؛ فضایی سرشار از کشمکشهای قومی و مذهبی و نژادی و فرقهای که تن به هیچ کلیتی نمیدهند. جهان جدید جهانی بهغایت پیچیده و سرشار از تناقض است که هر لحظه چالشی تازه پیش پای فلسفهٔ سیاسی میگذارد. اما موف همهٔ اینها را غالباً خطاب به نظریهپردازان فلسفهٔ سیاسی مطرح میکند که هدفشان تبیین سیاست دموکراتیک در بطن لیبرالیسم و گفتار لیبرال مسلط است. آنچه محل مناقشه است خود امر سیاسی است که سرشتی ویژه و تقلیلناپذیر دارد و دو عنصر قدرت و آنتاگونیسم مؤلفههای اصلی آناند. این دو عنصرِ برسازندهٔ امر سیاسی همواره حضوری مؤثر و سرنوشتساز دارند و از این رو سیاست دموکراتیک و تکثرگرا لاجرم باید آنها را در مرکز توجه خود قرار دهد، چرا که انکار و سرکوب امر سیاسی حاصلی جز بازگشت امر سیاسی ندارد. لیبرالیسم و تفکر لیبرال در حال حاضر عاجز از درک سرشت امر سیاسی و خصلت محوناشدنی آنتاگونیسم است و همین عجز بنیادی میتواند به هنگام تغییرات سیاسیِ ریشهای منجر به نابودی سیاست دموکراتیک شود. اما این عجزی ذاتی نیست. به زعم موف، سرنوشت تاریخی لیبرالیسم نتیجهٔ تصادفها و بداقبالیها و نابخردیها است و ضعفهای کنونی آن را نباید به پای خود سنت دموکراتیک لیبرال نوشت. باید هر طور شده آرمانهای سیاسی لیبرال را احیا کرد و آنها را از بند سایر گفتارها رها ساخت، به نحوی که لیبرالیسم سیاسی پیوندش با لیبرالیسم اقتصادی را قطع کند.
به گمان موف این واقعیت که خاستگاه شکلگیری لیبرالیسم سیاسی ربطی به خاستگاه شکلگیری لیبرالیسم اقتصادی ندارد و دومی به شکلی کاملاً حادث با اولی مفصلبندی شده است عملاً بیانگر امکان جداسازی آنها و ایجاد مفصلبندیهای دیگر است. اما هرگز این پرسش مطرح نمیشود که لیبرالیسم یا همان لیبرالدموکراسیِ امروز تا چه حد محصول پویش ساختارهای تاریخی و دخالت نیروهای سیاسی و اقتصادی واقعی است و، در مقابل، تا چه حد حاصل فعالیت عاملان یک نظام فکری و تأثیرات عناصر مشخص سوبژکتیو بر واقعیتهای عینی. شاید با مسامحه، و برای تقریب به ذهن، بتوان پروژهٔ موف را، با بهرهگیری از اصطلاحات کانتی، «نقد لیبرالیسم محض» نامید که میکوشد مرزهای لیبرالیسم سیاسی و شرایط امکان آن را مفهومپردازی کند. از نظر او، لیبرالیسم تحلیل رفته و غنای خود را از دست داده است. ناخوشی و مرض تفکر لیبرال و لیبرالیسم کنونی چنان وخامت یافته که هر لحظه میتواند آرمانهای لیبرال و انقلاب دموکراتیک را به بنبست بکشاند. ظهور راست افراطی در مقام منجی مردمان بیپناه، فوران انواع بنیادگرایی، بهحاشیهرفتن بخشهای وسیع جامعه، تکثیر ستیزهای قومی و نژادی و مذهبی در سرتاسر دنیا، قدرتگرفتن روزافزون رسانههای جمعی و مواردی از این دست، جملگی علائمی آشکار از وخامت شرایط موجود و مبیّن اوج درماندگی لیبرالیسم کنونی در مواجهه با آناند. از این رو، اولویت اصلی ایجاد و حفظ یک نظام دموکراتیک تکثرگرا است که قائل به ضرورت امر سیاسی و محالبودن حذف آنتاگونیسم است. برای دستیابی به این هدف باید از بصیرتهای منتقدان لیبرالیسم و حتی بصیرتهای دشمنان آن بهره گرفت.
فصلهای کتاب بازگشت امر سیاسی از این قرار است:
مقدمه: به سوی یک تکثرگرایی آگونیستی
۱: دموکراسی رادیکال: مدرن یا پُستمدرن؟
۲: لیبرالیسم آمریکایی و منتقدان جماعتگرایش
۳: راولز: فلسفهٔ سیاسی بدون سیاست
۴: شهروندی دموکراتیک و اجتماع سیاسی
۵: فمینیسم، شهروندی و سیاست دموکراتیک رادیکال
۶: به سوی یک لیبرالسوسیالیسم
۷: در باب مفصلبندی میان دموکراسی و لیبرالیسم
۸: تکثرگرایی و دموکراسی مدرن: دربارهٔ کارل اشمیت
۹: سیاست و مرزهای لیبرالیسم
خواندن کتاب بازگشت امر سیاسی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای فلسفه، فلسفه سیاسی، علوم سیاسی اقتصاد و جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب بازگشت امر سیاسی
«دیرزمانی نگذشته است از آن روزی که معرکهای بهپا کرده بودند و میگفتند لیبرالدموکراسی پیروز شده و تاریخ پایان یافته است. افسوس، به نظر میرسد فروپاشی کمونیسم، که به هر چیزی شبیه بود الا گذاری آرام به دموکراسی تکثرگرا، در بسیاری موارد راه را بر احیای ناسیونالیسم و ظهور آنتاگونیسمهای جدید هموار ساخته است. دموکراتهای غربی، انگشتبهدهان و متحیر، به انفجار منازعات متعدد قومی، مذهبی و ملیای مینگرند که به گمانشان به ادوار گذشته تعلق دارد. به عوضِ «نظم نوین جهانیِ» بشارتدادهشده، پیروزی ارزشهای جهانشمول، و ترویج هویتهای «پساسنتی»، اینک به نظارهٔ انفجار انواع جزئیگرایی و زیرسؤالرفتن فزایندهٔ کلیگرایی غربی نشستهایم.
بسیاری از لیبرالها که بر اثر ابطال قاطعانهٔ پیشبینیهای خوشبینانهٔ خویش غافلگیر شدند، در واکنش به این وضع به بهانههایی چون آثار مخرب باقیمانده از توتالیتاریسم یا ظهور مجدد «امور کهنه و باستانی» توسل جستهاند. آنها طوری واکنش نشان میدهند که انگار این وضعیت صرفاً نشانگر وقفهای کوتاه و موقتی در جادهای است که لزوماً به جهانشمولشدن لیبرالدموکراسی منتهی میشود: پرانتزی کوتاه پیش از آنکه عقلانیت از نو نظم خود را تحمیل کند، یا واپسین فریاد نومیدانهٔ امر سیاسی پیش از آنکه نیروهای قانون و عقل جهانشمول قاطعانه کمر به نابودیاش ببندند.»
حجم
۲۷۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۳۷ صفحه
حجم
۲۷۱٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۳۷ صفحه