کتاب برای پوپولیسم چپ
معرفی کتاب برای پوپولیسم چپ
کتاب برای پوپولیسم چپ نوشتهٔ شنتال موفی و ترجمهٔ امیر رضائی پناه و سمیه شوکتی مقرب و ویراستهٔ حسین علی جعفری است و انتشارات حکمت و عرفان آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب برای پوپولیسم چپ
چپها باید طبیعت مقطع کنونی و چالشهای عرضهشده از سوی «لحظهٔ پوپولیستی» را فراچنگ آورند، و همین اعتقاد مبنای این کتاب را شکل میدهد. ما شاهد بحرانی از صورتبندی هژمونیک نئولیبرال هستیم و این بحران امکان برساخت یک نظم دموکراتیکتر را فراهم میکند. برای اینکه این فرصت بهدست آید، باید با طبیعت دگرگونیهایی که در سی سال گذشته تحمیل شدهاند و برایندهایی که در سیاست دموکراتیک داشتهاند، کنار آمد.
احزاب سوسیالیست و سوسیال-دموکرات بسیاری در آشفتگی به سر میبرند چرا که این احزاب به مفهومی ناکارآمد از سیاست چسبیدهاند. این نقد در کتاب هژمونی و استراتژی سوسیالیستی به سوی سیاست دموکراتیک رادیکال آغاز شد؛ کتابی که در سال ۱۹۸۵ مشترکاً با ارنستو لاکلا نوشته شد.
انگیزهٔ کتاب برای پوپولیسم چپ عدم صلاحیت سیاست چپ، چه در نسخهٔ مارکسیستی و چه سوسیال-دموکرات است؛ تا بدین ترتیب مجموعهای از جنبشهایی مد نظر قرار میگیرند که در آستانهٔ انقلابهای ۱۹۶۸ پدیدار شدند و با مقاومت علیه تنوعی از صورتهای سلطه ارتباط دارند که نمیتوان برحسب طبقه فرمولبندی کرد. موج دوم فمینیسم، جنبش همجنسگرایی مردان، ستیزهای ضدنژادپرستی و مسائل حول محیط زیست عمیقاً چشمانداز سیاسی را دگرگون کرده، اما احزاب چپ سنتی پذیرای آن دسته از خواستههایی نیستند که نمیتوانند مشخصهٔ سیاسیاش را تائید کنند.
بخش مهمی از این کتاب، با استفاده از دیدگاههای برگرفته از پساساختارگرایی، به رد رویکرد ذاتگرا اختصاص دارد. نویسنده با ترکیب آن دیدگاهها با دیدگاههای آنتونیو گرامشی رویکرد «ضدذاتگرای» بدیلی را توسعه بخشیده که با فراچنگآوری چندگانگی ستیزها علیه صورتهای متفاوت سلطه متناسب است. بهمنظور ارائهٔ بیانی سیاسی در مفصلبندی آن ستیزها پیشنهاد تعریف دگربارهٔ پروژهٔ سوسیالیستی برحسب «رادیکالسازی دموکراسی» را مطرح میکند.
خواندن کتاب برای پوپولیسم چپ را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای فلسفه، علومسیاسی و جامعهشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب برای پوپولیسم چپ
«در آغاز میخواهم این مسئله را شفاف سازم که هدف من کمک به حوزهٔ انبوه «مطالعات پوپولیسم» موجود نیست و قصدی ندارم که وارد مباحث علمی بایر دربارهٔ «ماهیت درست» پوپولیسم شوم. این کتاب قصد دارد تا مداخلهای سیاسی باشد و صریحاً به ماهیت پارتیزان و جانبدارانهٔ خود اقرار میکند. من هر آنچه از «پوپولیسم چپ» درک میکنم را تعریف میکنم و استدلال میکنم که در مقطع کنونی این پوپولیسم استراتژی کافی برای بازیابی و عمقبخشیدن به آرمانهای برابری و حاکمیت مردمی را فراهم میکند که سازندهٔ سیاست دموکراتیک هستند.
بهعنوان یک نظریهپرداز سیاسی، سیر و سلوک و شیوهٔ نظریهپردازیام برگرفته از ماکیاولی است که همانگونه که آلتوسر یادآوری میکرد، همواره خود را در همان مقطع قرار میداد تا اینکه نسبت به آن مقطع واکنش نشان دهد. من، به پیروی از مثال ماکیاولی، تاملات خود را در مقطعی خاص ثبت میکنم و همان چیزی را جستوجو میکنم که او verita effetuale de la cosa «حقیقت موثر امور» لحظهای پوپولیستی میخواند که ما در حال حاضر در کشورهای اروپای غربی شاهد آن هستیم. من، بهرغم مرتبط بودن مسئلهٔ پوپولیسم به اروپای شرقی، به این دلیل تحلیل خود را به اروپای غربی محدود میکنم که کشورهای غربی نیازمند تحلیل خاصی هستند. تاریخ خاص این کشورها تحت کمونیسم و فرهنگ سیاسیشان نشانگر مشخصههای متفاوت است. این مسئله درباهٔ اشکال گوناگون پوپولیسم در آمریکای لاتین نیز صدق میکند. در حالی که «شباهت خانوادگی» میان پوپولیسمهای متعدد وجود دارد، آنها با مقطعهای شاخصی سازگارند و باید برحسب بافتهای متعددشان درک شوند. خوشبختانه اندیشههای من دربارهٔ مقطع اروپای غربی دیدگاههایی کارآمد برای پرداختن به دیگر موقعیتهای پوپولیستی فراهم خواهد کرد.
حتی اگر هدف من هدفی سیاسی باشد، بخش قابل توجهی از تفکرات من از جنس نظری خواهند بود چرا که استراتژی پوپولیست چپی که قصد دارم از آن دفاع کنم مسبوق به رویکرد نظری ضدذاتگرایی است که تأکید میکند جامعه همواره تقسیم شده و به شکلی گفتمانی از رهگذر پراکتیسهای هژمونیک برساخته شده است. بسیاری از نقدهایی که نسبت به «پوپولیسم چپ» میشود مبتنی بر نبود درکی از این رویکرد است و به این دلیل هم باید آن را در اینجا آشکار سازیم. من در بخشهای متعددی از استدلالم به اصول کانونی رویکرد ضدذاتگرایانه اشاره خواهم کرد و تبیینهای بیشتری در پایان کتاب در پیوستی نظری ارائه خواهد شد.
من، بهمنظور کنارگذاشتن هرگونه ابهام احتمالی، با تبیین درک خود از «پوپولیسم» شروع میکنم. من با طرد معنای موهن این اصطلاح که رسانهها بر آن تحمیل کردهاند تا صلاحیت تمام آنهایی که با وضعیت موجود مخالفت میکنند را سلب نمایند، رویکرد تحلیلی توسعهیافته بهوسیلهٔ ارنستو لاکلا را دنبال میکنم که امکان پرداختن به مسئلهٔ پوپولیسم را به شکلی فراهم میکند که آن را مثمرثمر مییابم.»
حجم
۸۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۱ صفحه
حجم
۸۶٫۸ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۲
تعداد صفحهها
۱۱۱ صفحه