کتاب هفتتیرکش
معرفی کتاب هفتتیرکش
کتاب هفت تیرکش نوشتهی نویسندۀ آمریکایی، استیون کینگ است. این کتاب جزء مجموعۀ هفت جلدی برج تاریک است. استیون در این مجموعه خواننده را به محیطی میبرد که مشخص نیست که در زمین هستیم یا سیارهای دیگر. کتاب هفتتیرکش اولین کتاب مجموعهی برج تاریک در سال ۱۹۸۲ منتشر شد.
درباره کتاب هفتتیرکش
استیون کینگ در دوران نوجوانی تحت تأثیر شاهکار فانتزی جی. آر. آر. تالکین، قرار گرفت و تصمیم گرفت حتماً یک کتاب فانتزی حماسی بزرگ و اسرارآمیز بنویسد. او قهرمانی به اسم هفت تیرکش را خلق کرد که برای خیلی از جوانان دنیا ابرقهرمانی محبوب بهحساب میآید. کتاب هفتتیرکش نیز مانند سایر آثار استیون کینگ در ژانر وحشت و تخیلی نوشته شده است. این کتاب داستان مردی به نام رولاند را برای ما تعریف میکند که وارد اتفاقهای عجیب و فانتزی میشود. قهرمان داستان هفتتیرکش باوجود اینکه در فضایی بعد از رستاخیر آفریده شده اما معنا و مفهوم زندگی انسانی را نیز جستوجو میکند. با شروع کردن این کتابها سوالات زیادی در ذهن خواننده شکل میگیرد؛ که خوشبختانه تا رسیدن به جلد آخر بیشتر آنها پاسخ داده میشوند. دستنویس سه جلد آخر برج تاریک، به بیش از دوهزار و پانصد صفحه میرسد. قسمتهای بعدی این داستان طولانیتر از قسمت اول هستند و تعداد صفحاتشان به ۳۰۰ یا حتی بیشتر میرسد.
استیون کینگ برای نوشتن داستان هفتتیر کش حتی به مرز جنون هم رسیده بود. او همچنین قصد ندارد طولانی بودن این مجموعۀ داستانی را نشانۀ بالا بودن کیفیت کارش بداند. استیون عقیده دارد نوشتن رمانی حماسی، ممکن است. نوشتن این بخش از داستان برج تاریک، هفتتیرکش، بیشتر از دوازده سال طول کشیده است. این طولانیترین زمانی بود که این نویسنده تا به حال صرف نوشتن کتابی کرده. به باور کینگ، رماننویسها دو دستهاند. رماننویسانی که تازهکارند، مانند خودش، و کسانیکه روی بعد ادبیتر و جدیتر کارشان تمرکز میکنند.
در فاصلهای که بین نوشتن و چاپ چهار کتاب اول مجموعۀ برج تاریک افتاد، استیون کینگ صدها نامۀ تشکر به دستش رسید. همین موضوع موجب شد سرانجام در جولای ۲۰۰۱ بار دیگر شروع به نوشتن کند. کتاب هفتتیرکش شامل پنج داستان مختلف به نامهای هفتتیرکش، ایستگاه فرعی قطار، پیشگویی و کوهستان، عجیبالخلقهها و هفتتیرکش و مرد سیاهپوش است.
سینماگران فیلمهای فانتزی توجه خاصی به آثار استیفن کینگ دارند به سوی داستانهای او جذب میشوند. نیکولای آرسل با همان نام کتاب و براساس مجموعه داستان برج تاریک فیلم سینمایی اکشن و فانتزی ساخته است که در سال ۲۰۱۷ اکران شد. فیلم برخلاف کتاب از سوی طرفداران با استقبال منفی روبهرو شد، زیرا بین داستان کتاب و فیلم تفاوتهایی وجود داشت و باعث شده بود تا داستان واقعی کاملا به تصویر کشیده نشود.
چرا باید کتاب هفتتیرکش را مطالعه کنیم؟
این کتاب یکی از پرفروشترین و محبوبترین کتابهای فانتزی و تخیلی برای نوجوانان در سراسر جهان بوده است که خواندن آن میتواند باعث افزایش خلاقیت و قدرت تخیل خواننده شود.
خواندن این کتاب را به چه کسی پیشنهاد می کنیم؟
این کتاب برای نوجوانان نوشته شده است اما اگر شما از رمانهای فانتزی و تخیلی لذت میبرید در هر سنی که هستید میتوانید آن را مطالعه کنید.
درباره استیون ادوین کینگ
استیون کینگ در سال ۱۹۴۷ متولد شده است. او نوشتن را به طور حرفهای از جوانی آغاز میکند. او خالق بیش از ۲۰۰ اثر ادبی در گونههای وحشت، خیالپردازی، ماوراءالطبیعه، تعلیق، جنایی، علمی تخیلی و رمانهای فانتزی است. رمانهای کینگ با چنان استقبال گرمی از سوی خوانندگان او روبهرو شد که به سینما نیز راه یافت. کارگردانان بزرگ از روی بیشتر نوشتههای او برداشتهای سینمایی نیز کردهاند. او کسی است که تعداد زیادی کتاب و مجموعه نوشته و شاهکارهای بینظیری دارد، بیش از ۳۵۰ میلیون نسخه از آثار او در جهان به فروش رسیده است.
او با انتشار کتاب Carrie در سال ۱۹۷۴ در لیست پرفروشترینها قرار میگیرد. آثار استیون کینگ همه در زمینهی ترسناک و فانتزی هستند. او در جوانی کتابهای «جی.آر.آر. تالکین» را مطالعه میکرده و مجموعه داستان برج تاریک را با الهام از کتاب هابیت نوشته است. کینگ با نوشتن داستان برج تاریک قصد داشته داستانی حماسی خلق کند که جستوجوگریها، سحر و جادوهای داستانهای «تالکین» را ادامه دهد.
فهرست برخی از فیلمهای اقتباسی از آثار استیون کینگ که با بازی درخشان بازیگران نامدار بر پرده رفته، در زیر آمده است:
فهرست کتاب هفتتیرکش
مقدمه - نوزده سالگی (و چند نکتهی دیگر)
هفتتیرکش
ایستگاه فرعی قطار
پیشگویی و کوهستان
عجیبالخلقهها
هفتتیرکش و مرد سیاهپوش
مؤخره
تکه هایی از کتاب هفتتیرکش
با قاطرش تا وسط خیابان آمد. خاک درون پوتینهایش را خالی کرد. مشکهای آبش از رکاب قاطر آویزان بود. مقابل بار شب ایستاد. آلیس آنجا نبود. به دلیل طوفان کسی به بار نیامده بود. ظرفهای کثیف دیشب هنوز روی میزها بود. آلیس هنوز سالن بار را تمیز نکرده بود و از آنجا بویی مانند بوی سگ خیس به مشام میرسید. خرجین قاطرش را از دانههای خشک و برشتهی ذرت پر کرد. چهار سکهی طلا بر پیشخوان بار گذاشت. آلیس پایین نیامد. صدای پیانوی شب به سکوت دعوتش کرد. به خیابان بازگشت و خرجین را محکم به پشت قاطر بست. احساس کرد چیزی راه گلویش را بسته است. هنوز هم میتوانست از دامی که برایش گسترده بودند، بگریزد، اما شانس کمی داشت. به هر حال از نظر مردم شهر، او مداخلهگر بود.
از کنار ساختمانهای فرسوده و ساکت با پنجرههای بسته گذشت و احساس کرد از میان شکافها و درزها چشمهایی به دقت او را مینگرند. در تول، مرد سیاهپوش در مقام خدا بود. آیا این فقط طنزی رایج یا نشانهی نومیدی بود؟ این سوال اهمیت بسیاری داشت.
از پشت سرش صدای فریادی بلند و عاجزانه را شنید و ناگهان درها خود به خود باز شدند. پس دام را گسترده بودند. مردانی با شمشیر و لباسهای کثیف، زنانی با لباسهای گشاد و مندرس بیرون آمدند. بچهها در پی والدینشان میدویدند. در دست هر یک چوب یا چاقو بود.
حجم
۳۶۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۳۱ صفحه
حجم
۳۶۲٫۹ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۹
تعداد صفحهها
۲۳۱ صفحه
نظرات کاربران
استیون کینگ در مورد هفت گانه ی برجِ تاریک می گوید : این کتاب، به نوبه ی خود داستان کاملی دارد. ( اما در واقع کامل نیست! ) ، قسمت های بعدی این داستان طولانی تر از قسمت اول هستند
من نسخه زبان اصلی کتاب رو مطالعه نکرده ام، شاید بیشترین ایراد بر گردن مترجم باشد، اما فضای توصیف شده در این کتاب فضای گنگی بود که ظاهرا وام گرفته از روایت جنگ ستارگان و فضای فیلم های فانتزی تخیلی
ترجمه ی کتاب فاجعه ای خیانت بار به متن اصلی است با توجه به مقایسه ای که با متن اصلی انجام دادم مترجم گویی از هر پارگراف تنها نصف متن رو ترجمه کرده نمیدانم چه اصراری است که ترجمه انجام
نمیدونم این حجم از گُنگ بودن بخاطر قلم نویسنده بود یا مترجم :/ با اینحال اونقدر جذاب هست که بخوام بدونم آخر مجموعهش چی میشه :)
فاجعه ای بنام ترجمه و یادش بخیر قدیمها که ازسر بیکاری کتابها ویراستاری می شد.