دانلود و خرید کتاب امیدهای جاودان بهاری استیون کینگ ترجمه ماندانا قهرمانلو

معرفی کتاب امیدهای جاودان بهاری

رمان امیدهای جاودان بهاری یا ریتا هی‌ورث و رهایی از شاوشنگ یکی از آثار معروف نویسنده پرآوازه آمریکایی استیون کینگ است.  این نویسنده آمریکایی تاکنون بیش از ۲۰۰ اثر ادبی در گونه‌های وحشت، خیالپردازی و پسارستاخیزی خلق کرده است. بسیاری از رمان‌های او به فیلم تبدیل شده‌اند که معروفترین آنها درخشش به کارگردانی استنلی کوبریک است.

رمان ریتا هی‌ورث و رهایی از شاوشنگ یکی از آثار غیر وحشتناک استیون کینگ است که از مجموعه فصول گوناگون او انتخاب شده است. این مجموعه شامل چهار داستان با موضوعات مختلف است که در سال ۱۹۸۲ نوشته شده است. 

این کتاب‌‌ها در سال ۱۹۸۳ نامزد بهترین مجموعه داستان جایزه World Fantasy Awards شدند.

درباره کتاب ریتا هی‌ورث و رهایی از شاوشنگ

اندی مردی بی‌گناه است که به قتل همسرش متهم و مجرم شناخته شده است. برای او سه‌بار حبس ابد بریده‌اند. اندی در سال ۱۹۴۸ وارد زندان شاوشنگ می‌شود اما او آدمی نیست که در برابر ظلم ساکت بماند و عمرش را در زندان تلف کند. او آرامش عجیبی دارد و زیاد حرف نمی‌زند اما با مردی به نام رد که موهای قرمز دارد و کارش فراهم کردن قاچاقی نیاز زندانیان است دوست می‌شود. اندی درباره بی‌گناهی‌اش به رد می‌گوید و رد راوی داستان اندی و روحیه عجیب و تاثیرگذار و در نهایت کار خارق العاده او در زندان می‌شود. 

فیلم پرطرفدار رهایی از شاوشنگ به کارگردانی فرانک دارابونت و بازی تیم رابینز و مورگان فریمن در سال ۱۹۹۴ بر اساس این داستان ساخته شده است.

خواندن کتاب ریتا هی‌ورث و رهایی از شاوشنگ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

 علاقه‌مندان به آثار استیون کینگ و دوست‌داران ادبیات داستانی را به خواندن این رمان جذاب دعوت می‌کنیم.

درباره استیون کینگ

استیوِن اِدْوین کینْگ به سال ۱۹۴۷ میلادی در پورْتْ‌لَندِ ماین دیده به جهان گشود. پدر و مادر او با هم اختلافات زیادی داشتند و روزی پدر استیون به بهانه خرید سیگار، خانه را برای همیشه ترک کرد. مادر استیون او و برادر خوانده‌اش دیوید را به تنهایی و با مشقت زیاد بزرگ کرد. استیون در سال ۱۹۵۹ بعد از نوشتن مقاله‌ای برای یک روزنامه محلی کم‌تیراژ به نویسندگی علاقه‌مند شد. او در مورد برنامه‌های تلویزیونی نقد و مقاله نوشت. رفته رفته داستان‌های کوتاه آغازین خود را به سی سِنت به آدم‌های محلی فروخت.بعضی از داستان‌ها را نیز به هم‌شاگردی‌های مدرسه می‌فروخت، که معلم‌ها پس از آگاهی از جریان مانع‌اش شدند. اکثر آثار ابتدایی‌اش علمی ـ تخیلی بودند. پس از خواندن مجلات وحشتناک خاله‌اش در سال ۱۹۵۹ به ژانر وحشت علاقه‌مند شد.

او از نویسندگانی هم‌چون هاوارد فیلیپس لاوْکرَفْت، رابِرتْ بلاچ وجک فینی الهام گرفت، و سپس داستان ترسناک I Was a teenage GraveRobber را نوشت. 

استیون در سال ۱۹۶۷ که توانست داستان کف شیشه‌ای را چاپ کند، موفقیت به او رو کرد و از سال دوم دانشگاه شروع به نوشتن مقالات هفتگی برای روزنامه دانشگاه کرد. استیون درفعالیت‌های سیاسی ـ دانشجویی نیز شرکت می‌کرد. او یکی از اعضای تشکل‌های دانشجویی بود؛ ابتدا با این عقیده محافظه‌کارانه که جنگ با ویتنام برخلاف قانون اساسی است، و سپس در مقام یکی از حامیان فعال جنبش ضدجنگ در دانشگاه اورونو. او رد سال ۱۹۷۰ در رشته زبان انگلیسی لیسانس گرفت. او پس از ازدواج وضع مالی خوبی نداشت و نتوانست به دلیل فشارخون، قدرت بینایی ضعیف، کف پای صاف و قدرت شنوایی ضعیف، کار متناسب با رشته‌اش پیدا کند و کارگر یک کارخانه تولید مواد شوینده شد.

او اولین داستان کوتاهش را پس از فراغت از تحصیل نوشت و پس از ازدواج هم تعداد زیادی از این داستان‌ها فروخت.  در سال ۱۹۷۳ بلاخره یکی از داستان‌های بلند استیون با عنوان «کری» خوب فروخت و استیون بلاخره دست از کارهای جانبی کشید و نویسنه تمام‌وقت شد. 

موضوعاتی از قبیل ترس‌های شبانگاهی، ارواح تسخیرشده و شیطانی، بیماران روانی خودآزار و دگرآزار ساختار اصلی اکثر داستان‌های استیون کینگ را تشکیل می‌دهند. در حقیقت کینگ به نویسنده داستان ترسناک مشهور است که البته علاقه او به این سبک نوشتاری ریشه در داستان‌های تخیلی کتابخانه پدرش دارد ـ پدری که خانواده‌اش را در زمان خردسالی استیون ترک گفت.

بر اساس بسیاری از داستان‌های استیون کینگ فیلم ساخته شده است. از آن جمله‌اند: مسیر سبز، درخشش، منطقه مرده و رهایی از شاوشنگ، کری و کریستین


معرفی نویسنده
عکس استیون کینگ
استیون کینگ
آمریکایی | تولد ۱۹۴۷

استیون کینگ در ۲۱ سپتامبر ۱۹۴۷ در پورتلند واقع در ایالات متحده‌ی آمریکا متولد شد. او فرزند دوم «نلی روث و دونالد پیتزبری کینگ» بود و یک برادر بزرگ‌تر از خودش داشت. زمانی که استیون خردسال بود، پدر و مادرش از هم جدا شدند. استیون و برادر بزرگ‌ترش که دیوید نام داشت در خانه‌ی مادرشان بزرگ شدند.

gol
۱۳۹۹/۰۲/۳۰

میشه لطفا بجای نظر مترجم و زندگی نامه و... یکم از کتاب و به عنوان نمونه بگذارید؟

M0j1aba
۱۳۹۹/۰۱/۲۸

کتاب جالبی بود و داستان جذابی داشت اصلا خسته کننده نمیشه . داستان کتاب در بعضی از قسمت ها با داستان فیلم متفاوت بود برای کسی که فیلم تماشا کرده بازهم جذاب هست . ترجمه هم مناسب بود فقط کمی غلط املایی

- بیشتر
امیرعباس قادری
۱۳۹۹/۰۸/۳۰

خوشحالم که قبل از دیدن فیلم خوندمش. مقاومت بی دلیلم خیلی هم بد نبود. یه ارزوئه که مثل اندی پالتوی امید رو دور خودم بپیچم.

عباس
۱۴۰۲/۰۸/۱۴

جز محدود کتاب‌هایی بود که از فیلمش ضعیف تر است. غلط املایی داشت . نوشتن تاریخ ها هم خیلی ایراد داشت و مثلاً به جای سال 1976 نوشته بود سال هزار و نهصد و هفتاد و شش که با توجه

- بیشتر
پروانه
۱۳۹۹/۰۸/۲۵

خیلی عالی بود جذاب و پر کشش. ولی ویراستاری نشده بود.غلط املایی داشت و با عرض معذرت از کلمات حال بهم زن استفاده شده

mahdiyar
۱۴۰۰/۰۴/۲۰

بالاخره پیداش کردم عالیه عالی❤

همه می‌روند، همه چیز می‌گذرد، آب جاری می‌شود، و قلب فراموش می‌کند.
esrafil aslani
در زندان هر زندانی یک سیاه‌پوست به شمار می‌رود، و این ایده‌ای بود که می‌بایست هرچه زودتر به آن خو می‌گرفتید، البته اگر قصد داشتید، از چنگ آدم‌هایی مثل هدلی و گرِگ استامس جان سالم به در برید، کسانی‌که با نگاه‌شان شما را می‌کشتند. وقتی‌که درون هلفدونی قرار دارید، به دولت تعلق دارید، و اگر این امر را فراموش کنید، بدبخت و گرفتار شخص خودتان خواهید بود. مردانی را می‌شناسم که چشم‌ها، و انگشتان دست و پای خود را از دست داده‌اند، حتی مردی را می‌شناختم که سر آلت تناسلی‌اش را از دست داده بود، و کلی خودش را خوش اقبال به‌حساب می‌آورد که فقط آن مقدار را از دست داده.
امیرعباس قادری
به خاطر داشته باش که امید، خوب چیزی‌ست، رِد؛ شاید بهترین چیز، و چیزهای خوب هرگز نخواهند مُرد.
zargOl
ــ می‌گویند که در آن‌جا هیچ خاطره‌ای وجود ندارد. و به همین علت است که من می‌خواهم، زندگی‌ام را در آن‌جا به پایان برسانم، رِد. در مکان گرمی که هیچ خاطره‌ای ندارد.
zargOl
گویی او آزادی را هم‌چون پالتویی نامرئی به تن کرده
zargOl
وقتی که از این‌جا خارج شوم، به جایی می‌روم که همیشه گرم است، همه فصل.
zargOl
سپس خندیدم و ادامه دادم: ــ همه چیز را در این مورد می‌دانم، اندی. فردی که در جاده سوم تو تاتی‌تاتی می‌کند، در معرض خطر ورود به جهنم است. اندی تا اندازه‌ای دلگیر شد و گفت: ــ به این موضوع معتقد نیستی؟ جهنم درست در این‌جاست.
zargOl
می‌توان راهی را انتخاب کرد که درصد پلیدی آن از دو جاده پیشین کم‌تر باشد؛ و آن راه؟ در نظر داشتن مقاصد و نیات خیرخواهانه و پاک. و به گمان‌ام به این صورت شب‌ها با خیال راحت سر به بالش می‌گذاریم، حال‌مان خوب است، و رؤیاهای‌مان نیز شیرین.
zargOl
به خاطر داشته باش که امید، خوب چیزی‌ست، رِد؛ شاید بهترین چیز، و چیزهای خوب هرگز نخواهند مُرد. امیدوارم که این نامه تو را پیدا کند، امیدوارم که این نامه تو را سالم و تندرست پیدا کند. دوست‌ات پیتر اسْتیونز
mohammd gholami

حجم

۶۵۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

حجم

۶۵۸٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۰

تعداد صفحه‌ها

۲۲۰ صفحه

قیمت:
۱۷۵,۰۰۰
تومان