دانلود و خرید کتاب موسسه استیون کینگ ترجمه سعید دوج

معرفی کتاب موسسه

کتاب موسسه نوشته استیون کینگ است. کینگ پادشاه دنیای وحشت است و سال‌هاست کسی مانند او نتوانسته است ترس و وحشت را به خانه‌ها و ذهن مردم بیاورد. این کتاب را سعید دوج به فارسی ترجمه کرده است.

درباره کتاب موسسه

نیمه شب در یک شهر آرام در مینه‌پلیس مهاجمان قاتل و ترسناک وارد یک خانه می‌شوند. آن‌ها والدین لوک الیس را را به قتل می‌رسانند و خودش را می‌دزدند و در یک ون سیاه می‌اندازند. همه‌ی این اتفاق‌ها در چند دقیقه رخ می‌دهد. لوک بیدار می‌شود و خودش را در اتاقی شبیه به اتاق خودش اما بدون پنجره می‌بیند. بیرون از اتاق لوک پر از اتاق‌های دیگر است که در هر کدام یک کودک با استعداد خاص مانند قدرت کنترل ذهن و جابجایی اشیا با ذهن زندانی شده است. مدیر مدرسه قصد دارد توانایی‌های بچه‌ها را از آن‌ها بیرون بکشد و برای این کار از هر روش غیراخلاقی‌ای استفاده می‌کند.لوک می‌خواهد فرارکند، از زندانی که تا به‌حال هیچکس ازآن فرار نکرده است.

خواندن کتاب موسسه را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان‌های فانتزی سیاه و ترسناک پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب موسسه

شام در غذاخوری بِوز، استیک مرغ سرخ کرده، نخود سبز، و به دنبال آن کیکِ هلو بود. بد نبود. اتاقی که در مُتل دوپرای به او داده شد چیزِ متفاوتی بود. اونی که تیم در راه شمال، در حال ولگردی درونش مانده بود در مقابل این قصر به حساب می‌آمد. کولر درون پنجره مدام تق تق صدا می‌کرد، اما سرمای زیادی نداشت. سردوش زنگ زده بود و چکه می‌کرد، و به نظر می‌رسید هیچ راهی برای توقف آن وجود نداشت. (تیم عاقبت یک حوله زیر آن گذاشت تا صدای چکیدن منظم و خودکار آب را خفه کند) یکی دو جای کلاهک چراغ بغل تخت خواب سوخته بود. تنها قاب عکس درون اتاق – یک مخلوط آشفته از خدمه یک کشتی بادبانی در حال پوزخند زدن که احتمالاً همگی مردان سیاه آدمکش بودند – کج آویزان شده بود. تیم آن را صاف کرد، اما بلافاصله دوباره کج شد.

یک صندلی باغی خارج از اتاق بود. نشیمنگاهش از وسط خم شده و پایه‌هایش به اندازه سردوش زنگ زده بود، اما تحمل وزن او را داشت. تیم آنجا با پاهای کشیده نشست، در حال دور کردن پشه‌ها و تماشای خورشید که نور نارنجی آتشینش درون درخت‌ها افتاده بود. نگاه کردن به آن صحنه او را همزمان هم شاد و هم غمگین کرد. یک ربع پس از ساعت هشت شب، یک قطار باری تقریباً بدون انتهای دیگر سر رسید، از روی خیابان ایالتی گذر کرد و از انبارهای حومه شهر گذشت.

«اون ترن لعنتی جورجیای جنوبی همیشه تأخیر داره.»

درباره استیون کینگ

استیوِن اِدْوین کینْگ به سال ۱۹۴۷ میلادی در پورْتْ‌لَندِ ماین دیده به جهان گشود. پدر و مادر او با هم اختلافات زیادی داشتند و روزی پدر استیون به بهانه خرید سیگار، خانه را برای همیشه ترک کرد. مادر استیون او و برادر خوانده‌اش دیوید را به تنهایی و با مشقت زیاد بزرگ کرد. استیون در سال ۱۹۵۹ بعد از نوشتن مقاله‌ای برای یک روزنامه محلی کم‌تیراژ به نویسندگی علاقه‌مند شد. او در مورد برنامه‌های تلویزیونی نقد و مقاله نوشت. رفته رفته داستان‌های کوتاه آغازین خود را به سی سِنت به آدم‌های محلی فروخت.بعضی از داستان‌ها را نیز به هم‌شاگردی‌های مدرسه می‌فروخت، که معلم‌ها پس از آگاهی از جریان مانع‌اش شدند. اکثر آثار ابتدایی‌اش علمی ـ تخیلی بودند. پس از خواندن مجلات وحشتناک خاله‌اش در سال ۱۹۵۹ به ژانر وحشت علاقه‌مند شد.

او از نویسندگانی هم‌چون هاوارد فیلیپس لاوْکرَفْت، رابِرتْ بلاچ وجک فینی الهام گرفت، و سپس داستان ترسناک I Was a teenage GraveRobber را نوشت.

استیون در سال ۱۹۶۷ که توانست داستان کف شیشه‌ای را چاپ کند، موفقیت به او رو کرد و از سال دوم دانشگاه شروع به نوشتن مقالات هفتگی برای روزنامه دانشگاه کرد. استیون درفعالیت‌های سیاسی ـ دانشجویی نیز شرکت می‌کرد. او یکی از اعضای تشکل‌های دانشجویی بود؛ ابتدا با این عقیده محافظه‌کارانه که جنگ با ویتنام برخلاف قانون اساسی است، و سپس در مقام یکی از حامیان فعال جنبش ضدجنگ در دانشگاه اورونو. او رد سال ۱۹۷۰ در رشته زبان انگلیسی لیسانس گرفت. او پس از ازدواج وضع مالی خوبی نداشت و نتوانست به دلیل فشارخون، قدرت بینایی ضعیف، کف پای صاف و قدرت شنوایی ضعیف، کار متناسب با رشته‌اش پیدا کند و کارگر یک کارخانه تولید مواد شوینده شد.

او اولین داستان کوتاهش را پس از فراغت از تحصیل نوشت و پس از ازدواج هم تعداد زیادی از این داستان‌ها فروخت. در سال ۱۹۷۳ بلاخره یکی از داستان‌های بلند استیون با عنوان «کری» خوب فروخت و استیون بلاخره دست از کارهای جانبی کشید و نویسنه تمام‌وقت شد.

موضوعاتی از قبیل ترس‌های شبانگاهی، ارواح تسخیرشده و شیطانی، بیماران روانی خودآزار و دگرآزار ساختار اصلی اکثر داستان‌های استیون کینگ را تشکیل می‌دهند. در حقیقت کینگ به نویسنده داستان ترسناک مشهور است که البته علاقه او به این سبک نوشتاری ریشه در داستان‌های تخیلی کتابخانه پدرش دارد ـ پدری که خانواده‌اش را در زمان خردسالی استیون ترک گفت.

بر اساس بسیاری از داستان‌های استیون کینگ فیلم ساخته شده است. از آن جمله‌اند: مسیر سبز، درخشش، منطقه مرده و رهایی از شاوشنگ، کری و کریستین

معرفی نویسنده
عکس استیون کینگ
استیون کینگ
آمریکایی | تولد ۱۹۴۷

استیون کینگ در ۲۱ سپتامبر ۱۹۴۷ در پورتلند واقع در ایالات متحده‌ی آمریکا متولد شد. او فرزند دوم «نلی روث و دونالد پیتزبری کینگ» بود و یک برادر بزرگ‌تر از خودش داشت. زمانی که استیون خردسال بود، پدر و مادرش از هم جدا شدند. استیون و برادر بزرگ‌ترش که دیوید نام داشت در خانه‌ی مادرشان بزرگ شدند.

آفتابگردان
۱۳۹۹/۱۰/۰۹

وقتی اسم سعید دوج رو روی کتابی دیدید فورا با آن کتاب خداحافظی کنید. من کتاب «بیگانه» اثر استفن کینگ رو با ترجمه‌ی ایشون دارم حدودن ۸۰ هزار تومان هم قیمتشه ولی متاسفانه صفحه‌ی اول رو که خوندم کتاب رو

- بیشتر
Mahdi Arab
۱۳۹۹/۰۹/۲۶

خوشبختانه ترجمه سخت و مبهم این کتاب که توجه زیاد خواننده را می‌طلبه از ارزش و جذابیت این اثر نکاسته البته باید ۲۰۰ صفحه ای برای رسیدن به هیجان و ترس صبر کنی

sa_sf
۱۳۹۹/۰۷/۲۳

ترجمه اختصاصی کتابهای استیون کینگ از ماندانا قهرمانلو هست . این کتاب علاوه بر ترجمه ضعیف قیمت گرونی هم داره !

کاربر ۱۹۰۳۵۳۹
۱۳۹۹/۰۷/۳۰

حیف اثری از استیفن کینگ که توسط یک ناشر ضعیف و مترجم ضعیف تر از خودش،داغون شده.

ایمان غفوریان محبی
۱۳۹۹/۰۶/۱۰

ترجمه اش یک جوریه که هر جمله رو باید سه بار بخونم تا بفهمم . چرا ایرانی ها اینجورین . مسلمون 110 هزار تومن پول گرفتی حداقل خوب ترجمه میکردی

arman
۱۳۹۹/۰۴/۳۰

ممنون که این کتابو به فروشگاه طاقچه اضافه کردید

majid_asn
۱۳۹۹/۱۰/۰۵

داستان خوبی بود پر از هیجان همراه با غم که شمارو میخکوب به خوندن ادامه میکنه داستان از صفحه ۳۰۰ به بعد تازه شرو میشه😂✌و اینکه سانسور نکرده بودن خوب بود در کل ولی اخرش دلتون میگیره نه اینکه بد

- بیشتر
HaMiT
۱۳۹۹/۰۷/۱۶

ترجمه بسیار ضعیف بود. حتی اگه میتونست کتاب خوبی باشه با این ترجمه به خاک و‌ خون کشیده شده بود. کینگ کتاب‌های بهتر هم داره

soroosh7561
۱۴۰۰/۰۵/۲۲

دوستی داشتم جمله قشنگی می گفت: اگر بدترین جنس رو به بهترین وجه به مشتری سرویس بدی بهتر از اینه که بهترین جنس رو با بدترین سرویس به مشتری ارائه بدی. حالا در مورد ترجمه بسیار بد و در حد

- بیشتر
leymand
۱۳۹۹/۰۶/۳۱

حجم کتاب بسیار زیاده با وجود این انقدر داستان کشش داره که دوروز کامل فقط بخونی. ترجمه مشکل داره و بعضی جاها واقعا روون نیست و باعث میشه نفهمی چی شد ولی در مجموع یه رمان جذاب از آقای کینگ

- بیشتر
«همیشه آدمای خوب دچار ناملایمات میشن.
n re
«می‌دونی آقای جامیسون، این دنیایی که ما فکر می‌کنیم تو اون زندگی می‌کنیم واقعی نیست. این تنها یه بازی سایه‌ها است، و من یکی خوشحال میشم اگه نور روش بتابه. در تاریکی، همه سایه‌ها محو می‌شن.»
Mahdi Arab
صداقت بهترین راه بود.
n re
روی پارچه این پیام نوشته شده بود" آهسته رانندگی کن، احمق! ما از شماره ماشین شما عکسبرداری می‌کنیم!"
نیلو
«ترامپ و دوستان صمیمی‌ش همه را پس گرفتند. اونا از فرهنگ همانقدر می‌دونن که یک الاغ از ریاضیات می‌دونه.»
ایمان غفوریان محبی
کارل مارکس مذهب را افیون توده‌ها خوانده بود،
ایمان غفوریان محبی
این رسم دنیاست. رسم دنیاست.
n re
«مشتی سرخپوست که اونقدر احمق هستن که هر چیزی رو باور می‌کنن، که اگه زمین‌هاشون رو در قبال مشتی خرمهره و پتوهای بیدزده لعنتی معاوضه کنن، به بهشت میرن و همهٔ اقوام مرده‌شون رو می‌بینن و برای همیشه خوشحال می‌مونن! اونا ما هستیم، مشتی سرخپوست اونقدر احمق که هر چیزی رو که ظاهر خوب داره باور کنیم، این مثل یه پایانِ... لعنتی ...شاد می‌مونه!»
Mehrdad
او فقط دوازده ساله بود، و فهمیده بود که تجربه‌ش از دنیا محدود است، اما از یک چیز کاملاً مطمئن بود. اینکه وقتی کسی می‌گوید به من اعتماد کن، معمولاً مثل سگ دروغ می‌گوید.
m.m
کالیشا پرسید: «اون راجع به ترامپ هم چیزی می‌دونست؟» آنی گفت: «آه، اون خیلی قبل از اینکه این کثافت احمق شهر بزرگ پیداش بشه مرده بود.»
ایمان غفوریان محبی

حجم

۷۴۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۲۶ صفحه

حجم

۷۴۲٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۸

تعداد صفحه‌ها

۷۲۶ صفحه

قیمت:
۱۵۷,۰۰۰
تومان