کتاب جان آزاده
معرفی کتاب جان آزاده
کتاب جان آزاده نوشتهٔ په ما چودرون و ترجمهٔ جمعی از مترجمان است. چاپ و نشر نظر این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. این اثر حاوی گفتارهایی از «پهْما چودرون» است.
درباره کتاب جان آزاده
کتاب جان آزاده ۱۰۸ بخش دارد. این کتاب برگردان یکی از مهمترین و یگانهترین واژهها در زبان سانسکریت است؛ «بدی چیتا». هنگامی که از بدی چیتا حرف میزنیم، در حال رجوع به بیداری ابدی و نمود ازلی - ادبی آزادی و آزادگی در سویدای جانهای زندهٔ حاضر در جهان هستیم. په ما چودرون یکی از بزرگترین رهبران معنوی جهان، همواره با گفتارهایش در حال اشاعهٔ حکمتهای انسانساز ذن و بودیسم بوده است. کتاب حاضر مجموعهای از مهمترین گفتارهای این حکیم بزرگ بر محور بدی چیتا است. این نویسنده در گفتارهایی کوتاه که هر کدام نوعی پرسش را درون عنوان یا متن خود دارد، ابتدای امر نشان داده است که چرا آغاز انسانبودن پرسش از خویشتن خویش در مقام انسان و سپس مواجهه با جهان و پدیدههایش است. در کتاب «جان آزاده» مفاهیم و تعابیری آرامآرام و پیدرپی آمدهاند و پرسشها و توصیفات آمده و شکل گرفتهاند تا حکمتهای چندهزارساله را به وضعیت انسان معاصر پیوند بزنند. شجاعت، ترس، امید، ناامیدی، تنهایی، خشم، رنج، خواب، بیداری، آغاز، پایان، تولد، مرگ، ذهن، قلب و... در جان آزاده خانه دارند و میشود با حضور در متن این نوشتهها، متوجه سبک و شیوههایی از زندگی شد که میتوان برای آرامش و بودن در جهان و نیل به صلح و آزادی، آنها را برگزید و به کار بست.
خواندن کتاب جان آزاده را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران روانشناسی عمومی پیشنهاد میکنیم.
درباره په ما چودرون
په ما چودرون در ۱۴ ژوئیهٔ ۱۹۳۶ به دنیا آمد. او یک بوداییِ تبتیِ آمریکایی و یک راهبه، بودیسم شامبال و شاگرد Chögyam Trungpa Rinpoche است. چودرون چندین کتاب نوشته و معلم اصلی معبد گامپو ابی در نوا اسکوشیای کانادا است. او در سال ۱۹۳۶ میلادی در شهر نیویورک متولد شد و در مدرسهٔ پورتر در فارمینگتون کنتیکت تحصیل کرد و در یک مزرعه در نیوجرسی با یک خواهر و برادر بزرگتر بزرگ شد. این حکیم لیسانس ادبیات انگلیسی را از کالج سارا لارنس و فوقلیسانس آموزش ابتدایی را از دانشگاه کالیفرنیا در برکلی دریافت کرد. کتاب «جان آزاده» یکی از آثار مکتوب اوست.
بخشی از کتاب جان آزاده
«وقتی احساسات ناخوشایندی چون بلاتکلیفی، افسردگی، و ترس سر بر میآورد، متوجه باش واکنشات همواره تکراریست. متوجه باش که چگونه بهگونهای آشنا و تکراری در خودت فرو میروی. بر اساس قانون کارما – هر کنشی پیامدی دارد. اگر تمام روز در تخت بمانی و به زیر پتو بروی، اگر برای بار هزارم غذا زیاد بخوری، اگر مست کنی، اگر بنگ بزنی، اگر فقط خود را به رفتاری وامیداری که احساس بهتری بیابی میدانی همه اینها آخرش به افسردگی و نومیدی میانجامد. هر چه سنات بالا میرود، بیشتر میفهمی که این رفتار احساس فلاکتت را فزونی میبخشد.
قانون کارما میگوید: «خُب، حس و حال فردات چیه؟ هفته دیگه چی؟ سال دیگه، پنج سال دیگه، ده سال دیگه چی؟»
این به خودت بستگی دارد که چطور از زندگیات بهره ببری.
این بدین معنی نیست که قرار است بتوانی خیلی زود خودت را راستوریس کنی و یا نگرانیهایت تو را در خود فرونبرند. این فقط نوعی حُسن توجه و بازگشت به خویشتن است. گاه هم میگویی: «به جهنم!» اما بعد از چهارمین روز که با جوراب و لباسهای چرک و عرقی لای ملافهها خوابیدی، با یک بطری خالی کنار تختت، هر داستانی هم که بر تو گذشته باشد، با خودت میگویی: «شایدم پاشم برم دوشی بگیرم، بزنم بیرون، تیشرت نویی بخرم، به اقیانوس نگاهی کنم، قدمی در کوهستان بزنم، غذای دلچسبی بپزم، و یا یه کاری کنم که حالم جا بیاد و سرحال شم.» حتی اگر قلبمان سنگین باشد، بهجای اینکه سَمْ بخوریم، میتوانیم از خانه بیرون بزنیم و خودمان را به یک پرس غذای دلچسب یا هر چیز دیگری مهمان کنیم؛ به من باشد، هلوی تازه.»
حجم
۴۱۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
حجم
۴۱۶٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۲۵۶ صفحه
نظرات کاربران
برای فردی که علاقه به مراقبه و رشد فردی داره خیلی مفید میتونه باشه