
کتاب به استقبال ناخوانده ها
معرفی کتاب به استقبال ناخوانده ها
کتاب به استقبال ناخوانده ها (از جان و دل زیستن در جهانی رنجور) با عنوان اصلی Welcoming the Unwelcome: Wholehearted Living in a Brokenhearted World نوشتهٔ پما چودرون و ترجمهٔ نگار شاطریان است. نشر بیدگل این کتاب را منتشر کرده است. اثر حاضر در باب زندگی معنوی و بودیسم است. این کتاب بهدلیل ارائهٔ حکمت دررابطهبا پذیرش دشواریها و غلبه بر دوگانگیها مورد تحسین قرار گرفته است. این کتاب آموزههای بودایی را در مواجهه با چالشهای روزمره به کار میگیرد و ما را تشویق میکند تا تجربیات ناخوشایند را بهعنوان فرصتهایی برای رشد بپذیریم. نسخهٔ الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب به استقبال ناخوانده ها اثر پما چودرون
کتاب «به استقبال ناخواندهها» که نخستینبار در سال ۲۰۱۹ میلادی و در ایران در سال ۱۴۰۲ منتشر شده، ۲۰ بخش و در پایان، بخشی به نام «تمرینهایی برای استقبال از ناخواندهها» را در بر گرفته است. این کتاب شامل آموزههایی دربارۀ معنای حقیقی کارما و شناخت خوبیهای ذاتی خودمان و دیگران است. «پما چودرون» در این اثر از تبدیل سختیها به فرصتی برای رشد سخن گفته است؛ اینکه چطور خودمان را از شر وصلههای پوچ و توخالی که انسانها را از هم دور میکند، خلاص کنیم. او راهنمایی گامبهگام برای مراقبه در اختیارمان گذاشته تا با کمک آن نور را به تاریکیهای زندگی خود بتابانیم. نویسنده ترکیبی از خرد، تأملات صمیمانه و آمیزهٔ طنز و بینش را ارائه داده است. او در دنیایی که روزبهروز قطبیتر میشود، نشان داده است که چگونه میتوان تواناییهای خود را برای یافتن نقاط مشترک تقویت کرد و محیط پیرامون را بهشیوهای مثبت تحتتأثیر قرار داد. این نویسنده با به اشتراک گذاشتن داستانهای شخصیاش که تاکنون بازگو نشده، تمرینهای ساده اما قدرتمند روزمره و توصیههایی ملموس، ما را تشویق کرده در زمانهای سخت به بودیساتواهای پیروزمند، یعنی موجوداتی سرشار از شفقت تبدیل شویم. مخاطبان این اثر رویکرد ساده و صمیمی «پما چودرون»، داستانهای شخصی و مشاورههای عملی او برای پرورش همدلی و تابآوری را ارج نهادهاند.
خلاصه کتاب به استقبال ناخوانده ها
نویسندهٔ کتاب «به استقبال ناخواندهها» معتقد است جستوجوی روشنگری با تعهد به بیداری قلب و ذهن آغاز میشود. در هر پروژهای از جمله یک پروژهٔ شخصی مانند بهبود خود یا روشنگری، داشتن یک هدف اصلی ارزشمند است. برای این منظور میتوان به بودهیچیتا، مسیر سنتی بودایی برای بیداری کامل قلب و ذهن (هم بهمنظور کمک به خود و هم برای خدمت بهتر به دیگران) رجوع کرد. بودا آموزش میدهد که همهٔ انسانها در ذات خود دارای نیکی بنیادی هستند. این نیکی شامل یک میل اساسی برای کمک به دیگران نیز میشود، اما ترس، سردرگمی و عادتهای سختگذر موجب میشود این میل سرکوب شود. به همین دلیل، نخستین گام بهسوی بودهیچیتا، داشتن آرزو و تعهد برای رهایی از چیزهایی است که مانع کمک به دیگران میشود. داشتن تعهد مهم است. روشنگری مستلزم کار دشوارِ نگاه عمیق به درون است تا خود را کاملاً بشناسید و به حکمتی دست یابید که به شما امکان دسترسی بدون مانع به نیکی بنیادیتان را میدهد. در حقیقت، تعهد به بودهیچیتا شجاعت میطلبد. این تعهد شامل مواجهه با احساسات ناخوشایندی مانند تنهایی، اندوه و دلشکستگی است. ما اغلب بهجای رویارویی با این احساسات، خود را با سرگرمی و کار مشغول میکنیم، اما مسیر روشنگری مستلزم آن است که مغز خود را دوباره تربیت کنیم تا از مسدودکردن یا اجتناب از این احساسات دست برداریم و با آنها آشنا شویم. در درون هر احساسی از شکست یا طردشدگی دریچهای بهسوی بودهیچیتا و بیداری قلب و ذهن نهفته است؛ بنابراین میتوانید همین حالا اولین گام خود را بردارید و به رویدادی از گذشته فکر کنید که شما را با اندوه، اشتیاق، یا دلشکستگی مواجه کرد. یکی از معلمان نویسنده، «چُگیام ترونگپا رینپوچه» توضیح داده است که راه برانگیختن بودهیچیتا این است که با یک دلشکسته آغاز کنید. او به یاد میآورد که در هفتسالگی در تبت، شاهد سنگسارشدن سگی توسط گروهی از پسران خندان بوده است. او همواره به این اندوه نزدیک مانده و آن را نیروی محرک در زندگیاش برای خدمت و کمک به دیگران میداند. سرکوب یا پنهانکردن درد ممکن است در لحظه درست به نظر برسد، اما در واقع این کار تنها اوضاع را در بلندمدت بدتر میکند؛ زیرا احساسات ناخوشایند معمولاً بهصورت خشم یا طغیانهای عاطفی بروز مییابند. برای درک ذات واقعی خود و قدردانی از نوع بشر در تمام شگفتیهایش باید هم با دلشکستگی و هم با شادی وقت بگذرانیم.
چرا باید کتاب به استقبال ناخوانده ها را بخوانیم؟
این کتاب دعوتی صمیمانه برای برقراری ارتباط انسانی، همدلی و آموختن دوستداشتن جهان همانگونه که هست، در این دوران پرچالش است.
کتاب به استقبال ناخوانده ها را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب را به دوستداران حوزهٔ معنویت و افرادی که میخواهند درمورد روش تبدیل سختیها به فرصتی برای رشد بدانند، پیشنهاد میکنیم.
درباره پما چودرون
پما چودرون (Pema Chödrön) در ۱۴ ژوئیهٔ ۱۹۳۶ در آمریکا به دنیا آمد. تحصیلات عالی خود را در رشتهٔ ادبیات انگلیسی آغاز کرد و مقطع ارشد را با تحصیل در رشتهٔ آموزش ابتدایی در دانشگاه برکلی به پایان برد. او سالها بهعنوان معلم در مدارس ابتدایی نیومکزیکو فعالیت میکرد. پما چودرون روزی برای تفریح به آلپ سفر کرد. او خبر نداشت که سرنوشتش در حال تغییر است. در این سفر، با راهبی بودایی به نام «لاما چیم» آشنا شد. آشنایی آنها به مرور زمان بیشتر و بیشتر شد؛ تاجاییکه پما چودرون تصمیم گرفت به لندن برود تا بتواند نزد این راهب، تعالیم بودایی را فرا بگیرد. لاما چیم او را تشویق کرد که برای تعلیمات بیشتر از محضر «ترونگپا رینپوچه» بهره ببرد. پما چودرون از سال ۱۹۷۴ تا ۱۹۸۷، زمانی که استادش از دنیا رفت، در مقام شاگرد او از آموزههایش بهره برد. کتاب «وقتی همهچیز فرو میپاشد» (When Things Fall Apart) یکی از آثار پما است. کتاب «چگونه مراقبه کنیم: یک راهنمای عملی برای دوستشدن با ذهنمان» (How to Meditate: A Practical Guide to Making Friends with Your Mind) اثر دیگری از او است که میگوید مراقبه یکی از راههایی است که با کمک آن میتوانیم از دنیای پیرامون خود فاصله بگیریم و به آرامش درونی برسیم. کتاب «موقعیتهای ترسناک» (The Places That Scare You)، راه گریز از موقعیتهای ترسناک را به شما نشان داده است. کتاب «جان آزاده» (The Pocket Pema Chodron) حاوی گفتارهایی کوتاه است که هر کدام از آنها پرسشهایی را در ذهن مخاطب مینشاند و کتاب «با تردید و تغییر زیبا زندگی کنید» (Living Beautifully: with Uncertainty and Change) اثر مکتوب دیگری از پما چودرون است.
بخشی از کتاب به استقبال ناخوانده ها
«۱۹. آموختن از معلمانمان
معلمان راستین نشانمان میدهند که فراتر رفتن از ذهن تغییرناپذیر، زندگی کردن بدون دوقطبیسازی و شاد زیستن در یک وضعیت بیبنیاد واقعاً چگونه است. شاید آنها در مسیر بیداریِشان هنوز راه زیادی در پیش داشته باشند، اما آنقدر پیش رفتهاند که آسایشهای سامسارایی کاذب را کنار بگذارند و بر الگوها و عادتهای رفتاری خود غلبه کنند.
گرچه گاهی فراموش میکنیم، همهمان خوب میدانیم که دوستانمان نقش مهمی در زندگیمان دارند. توگمه زنگپو در کتاب خود، سی و هفت مشق یک بودیساتوا، در دو بند به این اصل میپردازد. بند اول دربارهٔ دوری از تأثیرات منفی است: «با چندی از دوستان، زهر بیشتروبیشتر میشود. مطالعه، تأمل و تمرکز ضعیفتر میشود، و عشق، مهربانی و شفقت کمرنگتر. از دوستان بد حذر کن. این است مشق یک بودیساتوا.»
منظور او از «زهر» هیجانهایی مثل خشم و حسادت و میل افراطی است. معاشرت با دوستانی خاص و حضور در موقعیتهایی مشخص به این هیجانها دامن میزند. مثلا اگر در تلاشید اعتیاد به الکل یا مواد مخدر را ترک کنید، معاشرت با افرادی که در مصرف این مواد زیادهروی میکنند احتمال موفقیت شما را بسیار کم میکند. یا اگر میخواهید از منفینگری نسبت به دیگران دست بکشید، شاید بهتر باشد از وقتگذرانی با دوستتان که به همه بدبین است دوری کنید. یا همانطور که پیشتر به آن اشاره کردم، اگر رفیقی دارید که دوست دارید همراه او پشتسر دیگران غیبت کنید، ممکن است لازم باشد باهم به توافقی مشترک برسید که این عادت را کنار بگذارید.»
حجم
۱۶۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه
حجم
۱۶۶٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۱۸۰ صفحه