دانلود و خرید کتاب سنگ، کاغذ، قیچی آلیس فینی ترجمه علی قانع
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب سنگ، کاغذ، قیچی اثر آلیس فینی

کتاب سنگ، کاغذ، قیچی

نویسنده:آلیس فینی
مترجم:علی قانع
انتشارات:نشر البرز
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۷ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سنگ، کاغذ، قیچی

کتاب سنگ، کاغذ، قیچی نوشتهٔ آلیس فینی و ترجمهٔ علی قانع است. نشر البرز این رمان معاصر انگلیسی را روانهٔ بازار کرده است؛ تریلری هیجان‌انگیز و جنایی و معمایی.

درباره کتاب سنگ، کاغذ، قیچی

کتاب سنگ، کاغذ، قیچی نوشتهٔ آلیس فینی، در فهرست پرفروش‌های نیویورک‌تایمز بوده و یکی از بهترین کتاب‌های معمایی - جنایی در سایت گودریدز (Goodreads) و در سال 2022 اعلام شده است. این رمان نخستین‌بار در سال ۲۰۲۱ میلادی به چاپ رسید. «آملیا» و «آدام رایت» زوجی هستند که در مرکز این رمان قرار دارند. آن‌ها در حال گذراندن آخر هفتهٔ خود در ارتفاعات اسکاتلند هستند؛ با این احتمال که شاید بتوانند ازدواج ده‌سالهٔ خود را از نابودی نجات دهند. این زوج همسایه‌ای مرموز و انزواطلب به نام «رابین» دارند که باعث وحشت «آملیا» می‌شود. وقتی آملیا، این همسایه را می‌بیند که پشت پنجرهٔ خانه ایستاده و به آن‌ها خیره شده است، می‌ترسد. قصه بسیار زود پیچ‌وخم‌هایی خطرناک به خود می‌گیرد. روایت هر کدام از این سه شخصیت، «جعبهٔ پاندروایی» را می‌گشاید که سرشار از اسرار، دروغ‌ها و خیانت‌های ریز و درشت است.

خواندن کتاب سنگ، کاغذ، قیچی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

خواندن و خرید کتاب سنگ کاغذ قیچی را به دوستداران ادبیات داستانی معاصر انگلستان و قالب رمان پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب سنگ، کاغذ، قیچی

«وقتی به همه‌ی چیزهایی که داریم، فکر می‌کنم، یک خانه‌ی عالی در لندن، یک جای زندگی خوب، پول توی بانک... بعد همان فکر همیشگی را می‌کنم؛ پس ما باید خوش‌حال باشیم! اما دیدن همه‌ی چیزهایی که نداریم، خیلی سخت‌تر است. اکثر دوستان هم‌سن‌و‌سال ما والدین مسن یا فرزندان خردسالی دارند که نگرانشان باشند، اما ما فقط همدیگر را داریم. بدون پدر و مادر، بدون خواهر و برادر، بدون فرزند؛ فقط خودمان. کمبود آدم‌هایی برای عشق ورزیدن، چیزی است که ما همیشه در آن با‌هم مشترک بوده‌ایم. وقتی پدرم رفت، خیلی کوچک‌تر از آن بودم که چیزی در‌مورد او به یاد بسپارم و مادرم زمانی مُرد که من هنوز مدرسه می‌رفتم. دوران کودکی همسرم هم کمتر از ماجرای الیور توئیست نیست؛ او قبل از تولدش یتیم بود.

باب با غُرغُر زدن جلوی درهای کلیسا، دوباره ما را از دست هم نجات می‌دهد. این عجیب است، چون او هیچ‌وقت این کار را نمی‌کند؛ اما من به‌خاطر اینکه حواسمان را پرت کرد، از او سپاسگزارم. باورش سخت است که او همان توله‌سگ کوچولویی است که توی جعبۀ کفش رهایش کرده بودند. از وقتی‌که تبدیل به بزرگ‌ترین سگ لابرادور سیاه شد، دیگر او را این‌گونه ندیدم. این روزها رگه‌ی موهای خاکستری‌رنگی روی چانه‌اش دارد و آهسته‌تر از گذشته راه می‌رود، اما این سگ تنها موجودی است که در جمع خانوادۀ سه‌نفره‌ی ما، هنوز می‌تواند بی‌قید‌و‌شرط عشق بورزد. مطمئنم که همه فکر می‌کنند ما با او مثل فرزندی که نداریم رفتار می‌کنیم؛ حتی اگر آن‌قدر مؤدب باشند که این را به زبان نیاورند. همیشه گفته‌ام نداشتن یک بچه‌ی واقعی برایم مهم نیست.»

نظرات کاربران

Eternity
۱۴۰۲/۰۴/۲۶

با اینکه موضوع عالی بود، رمان خیلی بی جهت طولانی بود. گاها از حوصله‌ی خوندنم خارج بود.

سعیده
۱۴۰۲/۰۳/۲۳

عالیییییییییییییییی بود فوق العادس

Tabasom
۱۴۰۲/۰۱/۲۵

بهترین کتاب ژانر تریلر که خوندم. بی نظیره. هر کی نخونه عمرش به فناست. حتی یه ذره ضعف هم نداشت.

1984
۱۴۰۳/۰۱/۲۲

جذابه. ی فیلم هم به نظرم دیدم که همین موضوع رو داشت.

mahsaaa
۱۴۰۳/۰۱/۰۸

ابتدای کتاب، برای توصیف رابطهٔ متلاشی آدام و آملیا، فضای کسل کننده و ریتم آروم داره. اما بعد سرعت خوبی میگیره و خواننده رو جذب میکنه. راوی یکسانی نداره و این خودش کتابو جالبتر میکنه. غیر قابل پیش‌بینی و گیراست. جملات خوب

- بیشتر
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۴۲ صفحه

حجم

۱٫۲ مگابایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۳۴۲ صفحه

قیمت:
۴۲,۰۰۰
تومان