دانلود و خرید کتاب غارتگر محبوبه زارع
تصویر جلد کتاب غارتگر

کتاب غارتگر

نویسنده:محبوبه زارع
انتشارات:عهد مانا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۰از ۲۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب غارتگر

کتاب غارتگر نوشتهٔ محبوبه زارع است و عهد مانا آن را منتشر کرده است. غارتگر، قصهٔ جوانی یهودی، از خانواده‌ٔ احزاب قدرتمند صهیونیسم است. مبارزهٔ سموییل برای رسیدین به حقیقت و البته وصال به ربکا، داستان عاشقانه و جذاب و تکان‌دهنده‌ای را به تصویر می‌کشد که گویای وضعیت موجود صهیونیسم و مقاصد پلید آن‌هاست.

درباره کتاب غارتگر

کتاب غارتگر قصهٔ شخصی به نام سموییل است که فیلم‌نامه‌نویسِ موفق هالیوود است و نادانسته در زمین سیاسی خانوادهٔ خود بازی كرده و قلم می‌زند.

او ده سال پیش، عاشق ربکا، دختر دانشجوی یهودی می‌شود كه شخصیتی ویژه و حقیقت‌جو داشته و البته پدرش روزنامه‌نویس مخالف صهیونیسم و اهداف پلید آن‌هاست! ربکا مدت‌ها از ماهیت خانوادگی سموییل بی‌خبر است و بعد از دلبستگی و موافقت برای ازدواج، واقعیت خانوادگی پسر را می‌فهمد. اما بعد از اتفاقاتی، غیبت ناگهانی ربكا و جواب‌ندادن او به ایمیل‌ها، سموییل را ده سال در عشق او غرق می‌كند، تا اینکه... .

خواندن کتاب غارتگر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران رمان‌هایی با موضوع ادبیات مقاومت پیشنهاد می‌کنیم.

بخشی از کتاب غارتگر

«ضربهٔ قاشق بر بشقاب، به اندازهٔ سکوت ژنرال در نظر سموئیل ناخوشایند بود. به‌خوبی می‌دانست که پشت این هم‌سفرگی، دسیسه‌ای تازه برای نفوذ در کارهایش خوابیده است.

مادر مثل همیشه نگران از این بود که چیزی مایهٔ ناراحتی پیرمرد شود. حتی وقتی لیوان نوشابه را سر می‌کشید از ته بلور، حرکات ژنرال را زیر نظر داشت.

میز غذای سه‌نفره در نگاه سموئیل خنده‌دار به نظر رسید. تنوع شش‌گانهٔ غذا با حجمی که بی‌شک ده مرد گرسنه را سیر می‌کرد، جز تلاش مادر برای جلب خشنودی ژنرال، معنایی نداشت.

پیرمرد،‌ برای قطعه‌کردن ماهیچهٔ سرخ‌شده، قاشق و چنگال استیل را بر بشقاب حرکت می‌داد.

سکوت سردی میان او و سموئیل برپا بود. مادر دستمال را به طرف پسر گرفت.

به گمانم آشپز قبلی‌مان بهتر بود. من ادویهٔ این غذا را نپسندیدم.

سموئیل ظرف سالاد را به طرف خود کشید.

بد نیست... هرچند زیاد هم فرقی نمی‌کند.

ژنرال شانه‌ای بالا انداخت.

تا فرق را چه معنا کنی! به نظر من که فرق‌ها بر شباهت‌ها غلبه دارند. اما در جهان واحد، مأموریت ما این است که همه چیز را به یگانگی و یا دست‌کم به شباهت برسانیم.

حدس سموئیل درست بود. این سفره مقدمه‌ای بود برای برنامه‌های پیرمرد صهیونی! پیرمردی که هرگز مهرش به دل پسر ننشسته بود. گاهی وقت‌ها حتی در خود تنفری را نسبت به او احساس می‌کرد. تنفری که نمی‌توانست دلیلش را برای مادر توضیح دهد. نمی‌توانست به مادر بگوید که اسرار میان پیرمرد و او را خوب می‌داند.

به بهای قهر بین مادر و خاله‌ای که سه‌سال پیش مرد، سموئیل توانسته بود رازهایی را بفهمد که هیچ‌کس حتی راحیل هم از آن خبر نداشت.

شاید ریشهٔ کینه و تنفرش از ژنرال، به دانستن آن اسرار برمی‌گشت.

شب دوازده دسامبر ۲۰۰۴ بود که سموئیل به دیدار خالهٔ پیر خود در شهرک یهودنشین نیویورک رفته بود. آن شب را در دفترچهٔ خاطراتش ثبت کرده بود، به این دلیل که بزرگ‌ترین ضربهٔ زندگی‌اش را خورده بود.

شب تولد خاله بود و مادر، شرکت در جلسهٔ حزب را به مراسم تولد تنها خواهر خود ترجیح داده بود.

وقتی سموئیل وارد آپارتمان خاله شد، نگاه پیرزن در قاب در، بر چهرهٔ او خشکید.»

کاربر ۱۰۶۸۲۱۸
۱۴۰۳/۰۷/۲۷

بد نبود، برای کسی که اطلاعی از ذات پلید صهیونیست‌ها نداره، هشدار میده

ketabjoo
۱۴۰۳/۰۷/۲۵

توصیف های به جا, اشاره به جزئیات و شخصیت پردازی خوب قصه را باورپذیر کرده. ولی تغییر مکان و گوینده در بعضی مواقع ناگهانی بوده و به سختی قابل تشخیص است.

داتیس
۱۴۰۳/۰۷/۲۴

داستان یک فیلمنامه نویس یهود است که خانواده اش از سردمداران یهودان صهیونیستی هستند که خود سمو یئل هم از آن ضربه خورده وکسی را دوست می داشته از دست داده و حالا دارد یک سناریو می نویسد برای جهانی

- بیشتر
مرز عشق و هوس آن‌جا مشخص می‌شود که وقتی پای جایگزینی به میان می‌آید، نتوانی کسی را برایش بیابی...
اسرا
یادت هست از من پرسیدی نسبت صهیونیسم با یهود چیست؟ جوابش را می‌توانی در این روزنامه پیدا کنی. نسبت صهیونیسم با یهودیت، همان نسبت داعش با اسلام است.
اسرا
غارت؟! فرمول زندگی در زمین همین است. یا باید غارت‌زده بمانی یا غارت‌گر باشی! حکایت گرگ است و گوسفند! تو محکومی که یا گرگ باشی، یا گوسفند! این‌بار مرد عرب، جسورانه پوزخند زد. اما راه سومی نیز وجود دارد. من می‌خواهم در این حکایت، چوپانی باشم که نگذارم گرگ، گله را بدرد!
اسرا
ما به این نتیجه رسیدیم که حذف دین، امکان ندارد. اما می‌توان دین‌باوری را حذف کرد. بهترین راه موفقیت ما نشان‌دادن چهرهٔ هولناک و خشن از دین است. اسلام را نمی‌شود حذف کرد. اما می‌شود چهره‌ای از اسلام را به جهان نشان داد که همه از آن بگریزند.
جوان خراسانی | javan khorasani
یادت هست از من پرسیدی نسبت صهیونیسم با یهود چیست؟ جوابش را می‌توانی در این روزنامه پیدا کنی. نسبت صهیونیسم با یهودیت، همان نسبت داعش با اسلام است.
اسرا
هم دل‌دادن و هم دل‌بریدن هیچ‌کدام دست خود آدم نیست.
جوان خراسانی | javan khorasani
هیچ قوم و نژادی برتر نیست، مگر به تقوا و تقرب به خدا! اگر وراثتی در کار باشد، شما وارث آن بخش از قومید که فریب گوسالهٔ سامری را خوردید و در غیبت پیامبر خدا، به بیراهه رفتید. بیراهه‌ای که هنوز هم آن را ادامه می‌دهید.
جوان خراسانی | javan khorasani
صهیون، یهود نیست! بازی‌گری است که پشت نقاب یهودیت، با تحریف دین خدا، به مبارزه با آخرین پیامبر؟ ص؟ برخاسته است. شما با تحریف دین، زمین و ساکنان آن را غارت کرده‌اید!
جوان خراسانی | javan khorasani
سخن از مردی است که آمدنش قطعی است. مردی که با ظهورش بساط استعمارگران را بر هم می‌زند. مردی که مستضعفان را به سلطنت می‌رساند.
جوان خراسانی | javan khorasani
البته. ولی چرا همهٔ جنگ بر دوش داعش باشد. بخشی از آن را می‌شود بی‌هزینه پیش برد. بهترین راهبرد، جنگ میان شیعه و اهل سنت است.
اسرا

حجم

۱۱۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

حجم

۱۱۳٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۱

تعداد صفحه‌ها

۱۴۴ صفحه

قیمت:
۳۲,۴۰۰
۹,۷۲۰
۷۰%
تومان