دانلود و خرید کتاب سیاه صورت نرجس شکوریان‌فرد
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب سیاه صورت اثر نرجس شکوریان‌فرد

کتاب سیاه صورت

انتشارات:عهد مانا
دسته‌بندی:
امتیاز:
۴.۴از ۹۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب سیاه صورت

کتاب سیاه صورت نوشته نرجس شکوریان فرد با موضوع پشت پرده سینما، ماجرایی واقعی و عجیب است از ارتباط بازیگران با سفیرهای کشورهای اروپایی. نویسنده این کتاب را کاملا مستند و به شکلی نو و روان به رشته تحریر آورده است.

درباره کتاب سیاه صورت

این داستان بر اساس یک پرونده‌ واقعی نوشته شده است، اما اسامی شخصیت‌ها و مکان‌ها به دلایل امنیتی واقعی نیست و هرگونه تشابه اسمی تصادفی است! این کتاب داستان زنی به‌نام پری سیما است. پری سیما نیروی پشتیبانی داخلی است، یعنی روی هنرمندان داخلی حساب باز می‌کند تا آن‌ها را به سمت نیروها و کشورهای بیگانه و مجاهدین خلق بکشد. این کتاب داستان خیانت است. 

خواندن کتاب سیاه صورت را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به تمام علاقه‌مندان به داستان‌های جاسوسی پیشنهاد می‌کنیم

بخشی از کتاب سیاه صورت

نادر کلید را دور انگشتش می‌چرخاند و برای خودش ترانۀ مورد علاقۀ پری‌سیما را زمزمه می‌کرد. زنگ آپارتمان پری‌سیما را نزده، در باز شد و نادر با لبخند گَل و گشاد پری‌سیما روبرو شد؛ این زن برخلاف زندگی پاره شده‌اش، خوش‌چهره و خوش‌گذران بود.

لبخندی تحویل پری‌سیما داد و هم‌زمان پلاستیک غذاها را بالا گرفت تا او را راضی کند. پری‌سیما از مقابل در عقب کشید و با دست تعارفش کرد:

- مثل همیشه آن‌تایمی نادر!

نادر از کنارش گذشت و پلاستیک را روی میز گذاشت. خودش را ولو کرد روی کاناپۀ مقابل شومینه و گفت:

- تو هم مثل همیشه با سگ و گربه‌هات خلوت کردی. همش تنهایی که پیرزن خوشگل!

پری‌سیما چشم‌غره‌ای به صورت نادر رفت و پلاستیک را باز کرد و گفت:

- تو کی می‌خوای یاد بگیری با یه خانم متشخص درست صحبت کنی! پیرزن هم ننه‌ته!

نادر پاهایش را روی میز دراز کرد و گفت:

- اتفاقا ننه‌م خیلی شبیه تو بود؛ حالا بهت برنخوره. بعدازظهر چه کاره‌ای؟

پری‌سیما رفت داخل آشپزخانه تا سس بیاورد و بلند بلند جواب داد:

- دوتا کار مهم دارم. دکتر از دستم دلخوره باید برم سراغش! دنیل هم دوباره یه قرار خواسته. منتهی این بار کاردار سوئیس و لبنان هم هستند.

پری‌سیما با نوک کفش پاهای نادر را پایین انداخت و پلاستیک غذاها را باز کرد. نادر تکه‌ای سیب‌زمینی گذاشت توی دهانش و گفت:

- خوبه آسیایی، اروپایی حال می‌کنی! این دکتر متوقع رو ول کن. دنیل بیشتر به دادت می‌رسه! باید هرطور شده اون قایق تفریحی رو صاحاب بشی. وقتشه یه خورده گنجایی که از ایران بار کردی رو استفاده کنی، کم کم داری پیر می‌شی آرزوش به دلت می‌مونه... مطبت هم که به درد یه دکتر مفنگی می‌خوره، نه یه بانوی باشخصیت ایرانی! پری‌سیما خوش‌حال از شنیدن تعریف نادر شانه‌ای بالا انداخت و ابرویی کرشمه‌وار تکان داد. نادر جوان سرحالی بود که پری‌سیما ترجیح می‌داد در آپارتمانش، پذیرای او باشد تا مردان دیگر. هرچند نادر با کارهایی که انتخاب کرده‌بود عملا ان‌قدر سرش شلوغ بود که نمی‌توانست تمام توقعات پری‌سیما را برطرف کند. اما همین خوش‌زبانی و حضور حداقلی هم برای پری‌سیما غنیمت بود.

- بچه‌های سبیلوی اشرف از دستت دارن ناراحت می‌شن!

پری‌سیما دوست نداشت کسی راجع به زن‌های مریم رجوی این‌طور صحبت کند؛ اما حریف زبان مردها نمی‌شد.

برنگرد
مجید قنبری
گمشده در غبار
فاطمه استکی
رنج مقدس ۱
نرجس شکوریان فرد
رنج مقدس ۲
نرجس شکوریان فرد
زنان عنکبوتی
نرجس شکوریان‌فرد نرجس شکوریان فرد
مثل بیروت بود
زهرا اسعد بلنددوست
مار و پله
فائقه میرصمدی
عزرائیل جلد اول
نیما اکبرخانی
اردیبهشت
محمدرضا حدادپور جهرمی
فرشته ای در برهوت
مجید پورولی کلشتری
جان بها
سیدمصطفی موسوی
تابِ طناب‌دار
مهدی پناهیان
مستند داستانی کارتابل
محمدرضا حدادپور جهرمی
حیفا
محمدرضا حدادپور جهرمی
کف خیابون ۲
محمدرضا حدادپور جهرمی
پسران دوزخ؛ فرزندان قابیل
مجید پورولی کلشتری
کتابخانه نیمه شب
مت هیگ
مغازه خودکشی
ژان تولی
آبنبات هل دار
مهرداد صدقی
رویای نیمه‌شب
مظفر سالاری
آب‌نبات پسته‌ای
مهرداد صدقی
دختری که رهایش کردی
جوجو مویز
پنج قدم فاصله
ریچل لیپینکات
مغازه خودکشی
ژان تولی
ملت عشق (اجرای جدید)
الیف شافاک
بیمار خاموش
الکس مایکلیدیس
سرگذشت آب و آتش؛ مهرگان
بهار برادران
یک عاشقانه آرام
نادر ابراهیمی
کیمیاگر
پائولو کوئیلو
مردی به نام اوه
فردریک بکمن
جزء از کل
استیو تولتز
سمفونی مردگان
عباس معروفی
آبنبات هل‌دار
مهرداد صدقی
هری پاتر و سنگ جادو
جی.کی. رولینگ
سایه باد
کارلوس روئیت ثافون
چایت را من شیرین می‌کنم
زهرا بلنددوست

نظرات کاربران

panah
۱۴۰۰/۰۲/۲۷

کتابی درمورد سلبریتی ها مون کتابی بی نظیر ارزش چند بار خواندن را داره و چون در زمان حال اتفاق افتاده می شود با اخباری که می بینیم و می شنویم تعمیم بدهیم

هفتصد و چهل و نه
۱۴۰۰/۰۴/۲۶

خوب بود یعنی خیلی خیلی خوب بود این مدل کتاب کم داریم توی ایران! یه ژانر جدید و خاص که تازه داره راه میفته تو ایران، و واقعا کتابای خانم شکوریان قدم بلندی توی این مسیر هستن خوشم اومد ازش یه بخشیش بود میگفت "

- بیشتر
zahra sadat-87
۱۴۰۰/۰۵/۰۴

کلیت کتاب درباره یه پرونده امنیتی واقعی درباره پشت پرده همکاری بعضی سلبریتی ها برای نابودی ایران بود نقشه هایی که کشیده بودن و دستهای پشت پرده... از نظر اهمیت موضوعی خیلی خوب بود از اون دسته کتابهایی بود که بایددد بخونیم تا

- بیشتر
مجنونِ³¹⁴
۱۴۰۰/۰۴/۰۷

عالی بود این کتاب محشر لازمه که هر ایرانی شده یکبار این کتاب رو بخونه !!!

سدنا
۱۴۰۰/۰۳/۲۷

کتاب جذابی بود و اینکه من به کسانی که کتاب زنان عنکبوتی رو مطالعه نکردن توصیه می کنم که اول اون رو بخونن بعد این کتاب رو تا بهتر مطلب رو درک کنند

mohaddese
۱۴۰۰/۰۷/۲۸

خیلی عالی بود. چه چیزهایی وحشتناکی در پشت صحنه فیلمها هست که ما خبر نداریم...

لیلا
۱۴۰۰/۰۵/۱۸

به همه ی کسانی که سلبریتی ها رو فالو میکنن و موقع انتخابات چشمشون به دهن اوناس توصیه میکنم این کتاب بخونن تا ماهیت اصلیشون بشناسن . از نویسنده کتاب بخاطر روشنگری شون بسیار سپاسگزارم

Ava
۱۴۰۱/۰۶/۲۶

یه سبک جذاب و جدید ( امنیتی-پلیسی ) که امیدوارم بیشتر بشه تو ایران.! در کنار متن روان و قشنگی که داره یه طنز ریزی هم داره که کتاب رو حوصله سر بر نمی کنه ( بر اساس واقعیت هم هست

- بیشتر
نقطه ویرگول
۱۴۰۰/۰۷/۲۰

کتاب یک اتفاق واقعیه و یکی از ماموریتای برادرای زحمت کش اطلاعاتیمونه درباره ی به اصطلاح سلبریتی هامون ، یا بهتر بگم وطن فروشا... کسایی که به سریال گاندو علاقه دارن بخونن متن روان و داستان جالبی داره من نادرو خیلی

- بیشتر
raha
۱۴۰۲/۰۴/۱۹

کتاب خیلی روون و خوبیه هم اینکه ما رو از پشت پرده ی اتفاقاتی که جامعه رو گرفتار کرده باخبر میکنه پیشنهاد میکنم حتما بخونید بعد خوندن کتاب واقعا برامون سؤال پیش میاد که چرا از در و دیوار برا ایران برنامه

- بیشتر
بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۷۰)
- آقاامیر این هنرمندا بعداً می‌شن سلبریتی، سلبریتی طرف‌دار زیاد داره و پایۀ کارش روی جهالت مردم عامه!
• Khavari •
دخترهای تنها، زن‌های تنهاتر! ازدواج و بچه‌داری رو که بی‌ارزش جلوه دادن، زن‌ها احساس بی‌هویتی کردن، بعد بهشون گفتن برای با ارزش بودن باید مثل مردا کار کنید یا هر کاری مردا می‌گن انجام بدید؛ زن شد آواره، نه مادره، نه همسره، نه آرامش داره... شده بردۀ مردا؛ می‌پوشه چون مردا دوست دارن این‌طور بپوشه، می‌میره چون مردا بهش می‌گن بمیر!
Tamim Nazari
نادر کلید را دور انگشتش می‌چرخاند و برای خودش ترانۀ مورد علاقۀ پری‌سیما را زمزمه می‌کرد.
-:-k
باشه قیامت، دنیا ظرفیت تسویه نداره!
mohaddese
دست خالی خونۀ ما نیا! هفتۀ قبل من موقع ظرف شستن شش‌تا لیوان شکوندم! حافظ برگشت سمت امیر و با تعجب پرسید: - وجدانا!؟ - آره بابا! سینی دستم بود، پلاستیک وسط هال من رو ندید، رفت زیر پام شیرجه زدم و نابود کردم همه رو!
نقطه ویرگول
- حالا شدی مرد خونه! دیگه می‌شه به افتخار روز مرد، برات جوراب بخریم! امیر خندید و گفت: - چوب‌کاری نکن دیگه؛ در ضمن پارسال مراسم ختم جوراب رو گرفتیم!
نقطه ویرگول
از کسی هم که مثل خدا زندگی نمی‌کند نمی‌شود توقع داشت که خودخواه نباشد، به روح و روان دیگران احترام بگذارد. این آدم همه را می‌خواهد تا نردبانش شوند و او پا بگذارد روی همۀ این‌ها و بالا برود. دیگران برای او دست و هورا بکشند، او فقط غرق لذت شود. بعد پول بگیرد و تبلیغ همه‌چیز کند و دیگران با ذوق او، پولشان را خرج کنند. همین!
Tamim Nazari
کارنامۀ زندگی آدم‌ها پر است از خیرها و شرها! همه هم با آزادی و اختیار خود فرد رقم می‌خورد؛ البته باید گفت که آدمیزاد یا آزادیش را در پناه خدا نگه می‌دارد یا در پناه شیطان و نفس خودش! از کسی هم که مثل خدا زندگی نمی‌کند نمی‌شود توقع داشت که خودخواه نباشد، به روح و روان دیگران احترام بگذارد. این آدم همه را می‌خواهد تا نردبانش شوند و او پا بگذارد روی همۀ این‌ها و بالا برود. دیگران برای او دست و هورا بکشند، او فقط غرق لذت شود. بعد پول بگیرد و تبلیغ همه‌چیز کند و دیگران با ذوق او، پولشان را خرج کنند. همین! اما زندگی این همین‌ها نیست... چون اگر با تقلید از لذت‌مندان بی‌خدا زندگیت را به حراج بگذاری، خودت را سوزانده‌ای!
مجهول
- تو گزارش‌های من که خوندید؛ سوژه آدم خاصیه، محل زندگیش هم قراره خاص باشه؟ - توی حرفۀ ما، همۀ آدم‌ها خاصن؛ از سبزی‌فروش بگیر تا رئیس‌جمهور؛ چون همشون قابلیت دارند خدمت کنند یا خیانت.
نقطه ویرگول
- بگم هوس یه غذا کردم دعوام نمی‌کنی؟ ملیحه لیوان را برداشت تا برایش دم‌نوش بریزد: - دعوا چرا عزیزم، با روی خوش اجازه نمی‌دم بخوری
نقطه ویرگول

حجم

۱۴۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۱۸ صفحه

حجم

۱۴۰٫۸ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۱۸ صفحه

قیمت:
۴۹,۰۵۰
تومان