کتاب فرشته ای در برهوت
معرفی کتاب فرشته ای در برهوت
رمان فرشته ای در برهوت نوشتهٔ مجید پورولی کلشتری است. کتاب فرشته ای در برهوت رمانی جذاب است که در سیستان و بلوچستان روایت میشود.
درباره کتاب فرشته ای در برهوت
فرشته ای در برهوت، داستان دختری اهل سنت در سیستان و بلوچستان به نام حکیمه خاتون است که عاشق پسری از شیعیان به نام رسول هدایت میشود؛ مراسم خواستگاری او به اثبات حقانیت امیرمؤمنان علی(ع) میگذرد و خانواده دختر را متحول میکند. این جلسه با تعصب بزرگ خاندان او دچار مشکل میشود. این کتاب داستان کشمکشهای این دختر و پسر برای رسیدن به هم در بستری از اتفاقات جذاب است که خواننده را با خود همراه میکند. داستان با گفتوگوی عبدالحمید، عموی حکیمه با حکیمه آغاز میشود که برای او توضیح میدهد این خواستگاری عجیب نیست اما ممکن است مشکلاتی پیش بیاورد.
خواندن کتاب فرشته ای در برهوت را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به تمام علاقهمندان به داستان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب فرشته ای در برهوت
«- وقتی فهمید که تو سنّی هستی چیزی نگفت؟
حکیمهخاتون آرام سرش را تکان داد.
- نه.
عبدالحمید بطری را برد به دهانش، از آب بطری سر کشید و ادامه داد:
- یعنی پس نکشید و عقب نشینی نکرد؟ جوری که انگار که پشیمان شده باشد!
حکیمه خاتون گفت:
- به نظرم کمی جاخورد. امّا پشیمان نشد.
عبدالحمید سری تکان داد و گفت:
- تابه حال زیر نظرش داشتی؟ که ببینی شیخین را لعن و نفرین میکند یا نه؟
حکیمه خاتون گفت:
- اهل توهین نیست. مخالفت هم که بخواهد کند، مؤدبانه و با استدلال است.
عبدالحمید دور دهانش را پاک کرد و بطری آب را گرفت طرفِ حکیمهخاتون.
- بیا.
از لحنِ حکیمه خاتون فهمیده بود که از جوانِ شیعه خوشش آمده. میدانست حکیمه خاتون دختر خام و عجولی نیست. از این دخترها که میروند دانشگاه و چهار تا جوان که میبینند تمامِ دست و دلشان میلرزد و خودشان را گم میکنند. حکیمه خاتون قبلا خواستگارهای بسیاری داشت. توی آنها دو تا مهندس هم بودند. امّا حکیمه خاتون همهشان را رد کرد. شاید به خاطر دانشگاه رفتن بود. شاید هم دلیلِ دیگری داشت که عبدالحمید نمیدانست. امّا حالا یک دفعه آمده بود و گفته بود:
- یک جوان شیعه میخواهد بیاید خواستگاریِ من!
حکیمه خاتون نگاهی به بطری آب توی دست عمو انداخت و گفت:
- تشنه نیستم.
خیلی تشنه بود. آنقدر دلواپس و نگران بود که لبهایش خشک شده بود، تمام فکرش پیشِ رسول بود. مدام با خودش میگفت:
- اگر دیر بیاید چه! اگر نیاید چه!
آمدنِ رسولِ یکطرف و بردنِ اون به بیراه یک طرف. به مادرش گفته بود:
- چرا باید بیاید بیراه؟!
مادرش هم گفته بود:
- میخواهم ببینمش! اگر دوستت داشته باشد میآید.
بطریِ آب هنوز توی دستِ عبدالحمید بود. حکیمه خاتون نمیتوانست از آن بطری که عمویش به دهان بُرده آبی بخورد. عبدالحمید نگاهی به حکیمه خاتون انداخت و بطری را برگرداند زیر صندلی. آنوقت تکیه داد به صندلی رنگ و رو رفتۀ وانت و از پشتِ شیشۀ خاک گرفته، چشم دوخت به جاده و گفت:
- تو دیگر بچه نیستی که من بخواهم نصیحتت کنم. بعد از مرگِ ابراهیمِ خدابیامرز، همۀ کارهای شما با من بوده. الحمدالله هم مادرت و هم برادرهایت هیچکدام بالای حرفِ من حرف نمیزنند. ازدواج و عروسی موضوعِ سادهای نیست. من مثل تو دانشگاه نرفتهام، امّا سی سال معلّم تاریخِ این مدرسهها بودهام. سرد و گرم زندگی را چشیدهام. امّا تابه حال دختر شوهر ندادهام، آنهم به یک جوانِ شیعه، از دیارِ غریب.»
حجم
۵۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
حجم
۵۸٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۷
تعداد صفحهها
۷۲ صفحه
نظرات کاربران
من این کتاب رو خوندم واقعا زیبا نوشته شده و درقالب داستان ی سری نکاتو گفتن از خوندنش ضررنمیکنید🙃
با جذابیت تمام نشان داد که تشیع دینی با منطق و استدلال است و ما شیعیان چقدر در شناساندن معرفت اهل بیت کوتاهی میکنیم.
واقعا کتاب خوبیه. اگر دربارهی اختلافات میان تشیع و اهل سنت کنجکاو هستید این کتاب براتون فوقالعاده جذاب خواهد بود. خیلی کتاب قشنگیه با دلایل منطقی و روایی
کاش ما شیعه ها قدر شیعه بودنمان را بدانیم کتاب بسیار زیبا وجذابی بود با تشکر از زحمات نویسنده کتاب ان شاءالله خود امیر المومنین اجرشان را بدهد
سلام . خاستگاری پسری شیعه از دختری اهل تسنن ! کش مکش هایی بر سر عقاید و اختلافات دینی بین طرفین که به شدت جذاب و منطقی بود ! رمان کوتاه و سازنده . حقیقتا انتظار این همه مطالب مفید توی
داستان جالبی داشت ولی دوست داشتم پایان زیبا تزی داشته باشه
قصه ای بسیار زیبا و روان که در قالب یک داستان عاشقانه و یک خواستگاری عقاید اهل سنت را به چالش میکشد! از خواندنش لذت بردم فقط ای کاش آخرش اینطوری نبود!
داستانی جذاب که حقیقتی استوار را با استدلال های زیبا بیان میکنه . در طول داستان بسیار شگفت زده شدم ، حجمی کم اما محتوایی بسیار وسیع.
کتابی بسیااااااار بسیار زیبا و دلنشین... رمانی که آنچنان جذاب هست و همچنین میتونه یه کلاس درسی متفکرانه برای عاشقان مولا امیر المؤمنین علی «علیه السلام» باشه✨ به همه بزرگواران توصیه اش میکنم حتما بخونید و از دستش ندید:)
☆۱۹☆ کتاب کوتاه و کم حجمی است از مجموعه استدلال های حقانیت امیرالمونین امام علی علیه اسلام که در قالب داستان وارد شده استدلال ها خیلی ساده و کم هستن و درکش بسیار راحته داستان پردازی می تونست جذاب تر صورت