کتاب اشک دریا

کتاب اشک دریا نوشتهٔ رضا مصطفوی توسط عهد مانا منتشر شده است. این کتاب یک داستان فارسی است و چاپ اول آن در بهار سال ۱۴۰۴ منتشر شده است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب اشک دریا

 اشک دریا یک اثر داستانی است که توسط رضا مصطفوی خلق شده و نشر عهد مانا آن را به چاپ رسانده است. این کتاب در دسته داستان‌های فارسی قرار می‌گیرد. نویسنده در این داستان از پژوهش‌های تاریخی بهره برده و برای تکمیل و غنای روایت، از عناصر خیالی نیز استفاده کرده است. داستان اشک دریا در روستایی به نام دمستان در جنوبی‌ترین بخش جزیرهٔ بحرین رخ می‌دهد. این روستا با فرهنگ و آداب و رسوم خاص خود، محل زندگی صیادانی است که برای یافتن مروارید به دریا می‌روند. در این میان، «یونس»، شخصیت اصلی داستان، با عشقی نافرجام به دختری شیعه مواجه می‌شود که این موضوع چالش‌ها و درگیری‌های درونی و اجتماعی بسیاری را برای او به همراه دارد. داستان به توصیف تقابل عشق و مذهب، سنت و مدرنیته و جست‌وجوی حقیقت در میان باورهای مختلف می‌پردازد. داستان بر پایهٔ گفت‌وگو و دیالوگ بین شخصیت‌ها پیش می‌رود. بخشی از داستان به سؤالات مذهبی و فلسفی دربارهٔ اعتقادات دینی می‌پردازد. احساسات و عواطف شخصیت‌ها، به‌ویژه عشق یونس به «سند»س، در داستان نقش پررنگی دارد. در ابتدای داستان، نوعی تنش و ابهام در رابطهٔ بین یونس و اسماعیل حس می‌شود. 

خلاصه کتاب اشک دریا

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند!

این داستان گفت‌وگوی بین «یونس» و «اسماعیل» را به تصویر می‌کشد. یونس نگران و مردد است و به دنبال پاسخ سؤالاتش است. او به اسماعیل می‌گوید که تمام تلاشش را برای آوردن ۱۴ مروارید به کار خواهد گرفت، اما اسماعیل به نظر می‌رسد که علاقه‌ای به دیدن مرواریدها ندارد و یونس حس می‌کند که او به دنبال بهانه‌ای برای رد کردنش است. یونس سؤالاتش را دربارهٔ طول عمر امام مهدی مطرح می‌کند و اسماعیل سعی می‌کند با استدلال‌های دینی او را قانع کند. در این میان، یونس به یاد سندس، شاعری که ندیده عاشقش شده، می‌افتد. او زنی شیعه است و پای یونس را به عشقی نافرجام کشیده است.

چرا باید کتاب اشک دریا را بخوانیم؟

کتاب اشک دریا به دلایل متعددی ارزش خواندن دارد. این کتاب با استفاده از روایتی جذاب و شخصیت‌پردازی قوی، خواننده را به دنیای دیگری می‌برد و با فرهنگ و آداب و رسوم مردم جنوب ایران آشنا می‌کند. علاوه بر این، داستان عشق یونس و چالش‌های پیش روی او، مضامین عمیقی همچون تعصب، ایمان، و جست‌وجوی حقیقت را در بر دارد که می‌تواند برای خواننده تأمل‌برانگیز باشد. نثر روان و زیبای نویسنده نیز از دیگر جذابیت‌های این کتاب است.

خواندن کتاب اشک دریا را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

این کتاب به علاقه‌مندان به داستان‌های فارسی، به ویژه داستان‌های تاریخی و اجتماعی، پیشنهاد می‌شود. همچنین، کسانی که به موضوعات مرتبط با عشق، مذهب و هویت علاقه دارند، می‌توانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.  

بخشی از کتاب اشک دریا

«یونس می‌دانست که سایه‌ای در تعقیبش است. مروارید همراهش نبود که دلیلی برای نگرانی داشته باشد. راه ساحل را در پیش گرفت. با غروب افتاب، نخستین‌روز فرصت شیعیان داشت به پایان می‌رسید و خورشید بی‌رحمانه به افق دریا نزدیک و نزدیک‌تر می‌شد. اما حس سنگینی نگاه‌ها، هر لحظه پررنگ‌تر می‌شد. گویا نه یک‌جفت، بلکه ده‌ها چشم دنبالش بودند. ناگهان تصمیم گرفت مسیرش را تغییر دهد؛ پیچید داخل کوچه‌ای باریک و پشت دیواری سنگی پنهان شد. دقایقی در سکوت ماند و گوش تیز کرد. قدم‌هایی نزدیک شدند. یونس با سرعت از کمین بیرون پرید، یقهٔ مردی را که تعقیبش می‌کرد گرفت و به‌سختی او را به زمین کوبید. زانو بر سینه‌اش گذاشت، اما پیش از آنکه بتواند چیزی بپرسد، صدای کشیده‌شدن شمشیرها در اطرافش پیچید.

لحظاتی بعد، یونس دیگر نمی‌دید. چشمانش را بسته بودند. در کالسکه‌ای با تکان‌های شدید پیش می‌رفت. وقتی چشمانش را باز کردند، خود را مقابل مردی دید که شکم بزرگش را در میان لباس‌هایش پنهان کرده بود. مرد چاق با با لهجه‌ای غریب سخن می‌گفت:

- من فلیپ دِ لارا هستم. بازرگان اسپانیایی. ما می‌خواهیم مرواریدت را بخریم، به هر قیمتی که بگویی. دولت اسپانیا نمی‌خواهد این گوهر گران‌بها به دست رقیب پرتغالی‌اش بیفتد.»