دانلود و خرید کتاب پنجره‌های دربه‌در محبوبه زارع
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب پنجره‌های دربه‌در اثر محبوبه  زارع

کتاب پنجره‌های دربه‌در

نویسنده:محبوبه زارع
انتشارات:عهد مانا
امتیاز:
۴.۷از ۲۲ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب پنجره‌های دربه‌در

کتاب پنجره‌های دربه‌در نوشته محبوبه زارع، داستانی درباره‌ی آرمان‌های رژیم صهیونیسم و تقابل آن با و ویژگی‌های مشترک ادیان الهی است. 

درباره‌ی کتاب پنجره‌های دربه‌در

پنجره‌های دربه‌در داستانی درباره‌ی دختری جوان به نام آرسینه است. او که از اوضاع و احوال محیط اطرافش، بی‌اطلاع است، به یک اندیشمند صهیونیست کمک می‌کند تا پروژه جهانی‌سازی اندیشه‌های صهیونیسم را پیش ببرد. اما در همین حال و هوا، روزنامه‌نگاری به‌نام بنیامین پیدا می‌شود که مسیر زندگی‌ آرسینه را تغییر می‌دهد؛ این تغییر خطرهایی برای او به‌وجود می‌آورد...

کتاب پنجره‌های دربه‌در را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم 

اگر به رمان‌های با موضوعات این چنینی علاقه‌مندید، کتاب پنجره‌های دربه‌در را بخوانید. 

بخشی از کتاب پنجره‌های دربه‌در

مگر ممکن بود شب گذشته بتواند بدون یاری قرص آرام‌بخش سر به بالین بگذارد؟! دیشب، نقطهٔ عطف سردرگمی او بود. از فکر و خیال مأموریتی که به ادوارد داده بود، از فکر آن خال سیاه روی گونه، از اضطراب حجم کارهای باقی‌مانده برای تکمیل تئوری‌ای که قرار بود در اجلاس بین‌المللی ارائه دهد... اما همهٔ این‌ها را که کنار هم می‌گذاشت، باز هم دلیل گمشدهٔ دیگری را برای این‌همه پریشانی در خود حس می‌کرد. دلیلی که با همهٔ ابهامش هر روز برای او پر رنگ‌تر می‌شد.

چند قدم به دفتر کار پروفسور باقی مانده بود. ایستاد. لباسش را مرتب کرد. نفس عمیقی کشید. پلک‌هایش را روی هم گذاشت و زیر لب گفت: اول عذرخواهی! بعد محور جدید بحث را مطرح می‌کنم...

در باز بود. اما سرش را به زیر انداخت و با نوک انگشت آرام به در زد.

بر خلاف انتظار، هیچ‌کس، هیچ عکس‌العملی به صدای در نشان نداد. تنها ادامهٔ صدای پروفسور بود که مثل کلافی باز، که از دست آدم بیفتد، روی سکوت می‌غلتید و دامنهٔ حرف‌هایش را گسترش می‌داد: پس به این ترتیب نتیجه می‌گیریم که بازی فرهنگی در صحنهٔ جهانی، بازی همه یا هیچ نیست. بلکه نوعی همزیستی، اختلاط و تعالی فرهنگی هم امکان دارد.

آرسینه سرش را بالا آورد تا مخاطب پروفسور را که باید در حال ضبط برنامه باشد، ببیند. اما شگفت‌زده در جای خود میخکوب شد. هیچ‌کس. هیچ‌کس جز پروفسور در دفتر نبود. پروفسور تنها به صندلی خالی روبه‌رو زل زده و با مخاطب غایب خود حرف می‌زد. آرسینه آن‌قدر ایستاد تا پروفسور جملهٔ آخر را هم بر زبان آورد: بله. خانم کوهن! وقت مصاحبهٔ امروز شما هم به پایان رسید.

پروفسور کاغذها را از روی میز جمع کرد و به کمک دستهٔ صندلی روی پای خود ایستاد. آرسینه با شرمندگی سرش را به زیر انداخت. آهسته گفت: سلام. ببخشید! من... شب سختی را گذراندم.

پریشان موی و خاک‌آلود
سیدمحمدعلی فتاح‌زاده
نابغه پنهان در شما
پولینا مارینووا
ارزیابی راهبردها در سازمان های ضد فساد اقتصادی
حبیب رودساز
چشم انتظاری
سیدمهدی شجاعی
محمد اقبال لاهوری
احمد علامه فلسفی
پدر، مادر کمی هم به من گوش کنید
علی صاحبی
من درست همینجام
کانستنس نیلسن
بررسی ادبیات مقاومت در شعر فارسی
حدیثه متولی (و دیگران)
کارورزی در مدیریت ورزشی
سوسان برون فاستر
مختصر قوانین و مقررات کارشناسی رسمی دادگستری
مرکز وکلا
شکستگی های اندام تحتانی 3 (1403)
مهدی کمیجانی
جامه‌دران
هادی لزیری
خانه‌های اعیانی
فریبا علاسوند
فیزیک بس‌ذره‌ای (اصول‌ و روش‌ها)؛ جلد دوم
ولفگانگ نولتینگ
اصول کارآموزی در عرصه بهداشت ۱
مریم افشاری
من سعدی آخرالزمانم
بهاء‌الدین خرمشاهی
سو من سه
نرجس شکوریان فرد
داستان های رو به رو
مظفر سالاری
کتابخانه نیمه شب
مت هیگ
مغازه خودکشی
ژان تولی
آبنبات هل دار
مهرداد صدقی
رویای نیمه‌شب
مظفر سالاری
آب‌نبات پسته‌ای
مهرداد صدقی
دختری که رهایش کردی
جوجو مویز
پنج قدم فاصله
ریچل لیپینکات
مغازه خودکشی
ژان تولی
ملت عشق (اجرای جدید)
الیف شافاک
بیمار خاموش
الکس مایکلیدیس
سرگذشت آب و آتش؛ مهرگان
بهار برادران
یک عاشقانه آرام
نادر ابراهیمی
کیمیاگر
پائولو کوئیلو
مردی به نام اوه
فردریک بکمن
جزء از کل
استیو تولتز
سمفونی مردگان
عباس معروفی
آبنبات هل‌دار
مهرداد صدقی
هری پاتر و سنگ جادو
جی.کی. رولینگ
سایه باد
کارلوس روئیت ثافون
چایت را من شیرین می‌کنم
زهرا بلنددوست

نظرات کاربران

اف جی
۱۴۰۱/۰۵/۱۲

منجی می آید ♥️

....setya...
۱۴۰۰/۰۷/۰۹

سلام:) کتاب بسیار زیبا و پر محتوایی است .. داستانی جذاب با چالش ها و اتفاقاتی ... به نظرم ارزش مطالعه و وقت گذاشتن و تفکر برای اون رو داره این کتاب با تشکر از نویسنده خوبشون : خانم محبوبه زارع ...

کتاب دوست
۱۴۰۰/۰۵/۲۸

داستانی جذاب که از مسئله ای مهم سخن میگه ، مسئله ای که دانستن اون ضروریه از صهیونیست گفته میشه از عقاید تا رفتار ، در طول خواندن کتاب بار ها شوکه شدم و میل به کنار گذاشتن کتاب نداشتم

- بیشتر
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
۱۳۹۹/۱۲/۱۶

کتاب خوبی بود در قالب داستان بعضی از حقایق رو می گفت

بنده خدا
۱۴۰۱/۰۷/۲۸

کتاب جذابی هست داستان این کتاب به دسیسه دشمنان اسلام در پشت پرده اشاره دارد

کاربر ۳۱۳۲۳۳۲
۱۴۰۱/۰۵/۰۸

خیلی خیلی این کتابو دوست داشتم، وهنگام مطالعه اش به شدت حس لطیف و خوبی داشتم. "مرد پشت روزنامه" کتاب دیگر این نویسنده محترم، با همین موضوعه، که البته من کتاب چاپی اون رو خواندم.

من ینتظر
۱۴۰۱/۰۳/۲۴

در نویسنده با داستان پردازی بسیار جذاب توانسته است از یک روایت نادر صحبت کند نکته مهم کتاب این است نویسنده توانسته یسری از ارزش های آموزه های اسلامی بصورت غیر مستقیم و جذاب در غالب داستان بیان کند توصیه

- بیشتر
کاربر 33300
۱۴۰۱/۰۲/۲۶

کتاب قشنگیه من خیلی سخت کتابی رو میپسندم ولی این کتاب جزء کتابهای جذاب میتونه قرار داشته باشه ژانرهای متفاوتی داشت که کتاب رو جذاب کرده بود

کاربر ۲۶۹۹۷۵۵
۱۴۰۱/۰۷/۰۶

سلام واقعا عالی بود ومن به طوری جذب متن شدم که دوست داشتی متن رو سریعتر بخوانی

بریده‌هایی از کتاب
مشاهده همه (۳۶)
کمرهای خود را بسته، چراغ‌های خود را افروخته بدارید. مانند کسانی باشید که انتظار آقای خود را می‌کشند... پس شما نیز آماده باشید، زیرا در ساعتی که گمان نمی‌برید، پسر انسان می‌آید. این را هم در انجیل لوقا خوانده‌ام. اما دارم به این فکر می‌کنم، همهٔ ادیان در موضوع منجی، با هم مشترکند. پس در واقع دین، وقتی به آیندهٔ جهان می‌رسد، دیگر عامل جدایی و تفرقه نیست. برعکس،‌ ادیان در موضوع ظهور منجی با هم یکی می‌شوند
بنده خدا
عشق این است که تنها به سعادت معشوق بیندیشی، نه به خواستهٔ خودت. عشق یعنی ایثار.
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
باورت می‌شود اگر بگویم او صمیمی‌ترین دوستم را از من دور می‌کرد، تنها به این دلیل که من یهودی بودم و او مسیحی؟! و هر غیریهود بردهٔ یهود است. و هر غیر یهود باید در خدمت یهود باشد.. خدا غیر یهود را برای خدمتگزاری به یهود خلق کرده... پروفسور با این منطق بارها اشک‌های من و هانا را درآورده بود. من و هانا پانزده‌سال از هم محروم بودیم، تنها به جرم این‌که هانا کلیسا را دوست داشت و پروفسور، دیوار ندبه را!
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
مدیران دنیا، نجات جهان را نمی‌خواهند. آرسینه حیرت‌زده پرسید: چه می‌گویی، میکائیل!؟ چطور ممکن است آن را نخواهند؟ پروفسور تمام زندگی‌اش را صرف مدیریت جهانی کرده، آن‌وقت تو می‌گویی نجات دنیا را نمی‌خواهد!؟ میکائیل به دورترین ستاره خیره شد و گفت: نجات با عدالت گره خورده است. عدالت، بساط آن‌ها را برهم می‌زند. آن‌ها برابری با دیگر انسان‌ها را تحمل نمی‌کنند. برای همین می‌خواهند روی صندلی‌های مدیریت بنشینند و ادعای منجی‌گری کنند.
کاربر ۱۶۶۱۰۳۴
وقتی تلفن را قطع کرد، صدایی در لایه‌ای پنهان در قلبش گفت: چقدر خوب است که دین می‌تواند امید را در دل انسان‌ها زنده نگه دارد. با خود فکر کرد که چرا تا به حال به این کارکرد مهم توجه نکرده است.
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
فعلاً آنچه برای ما از درجهٔ اول اهمیت برخوردار است، این است که بتوانیم جهان فعلی را مهار کنیم. بتوانیم دین‌باوری آدم‌های آخرالزمانی را از بین ببریم.
کاربر ۱۶۶۱۰۳۴
بدون توجه به دین، بدون احترام به قوانین خداوند، تلاش بشر برای یکی‌کردن کثرت‌ها نتیجه‌ای نخواهد داشت.
کاربر ۱۶۶۱۰۳۴
ادوارد آه کشید. شمع رو به خاموشی بود: باید همان کاری را بکنید که عاشق‌ها می‌کنند. باید منتظرش باشید! آرسینه روی صندلی به‌سختی جابه‌جا شد و پرسید: نمی‌فهمم! یعنی چه کار کنم؟! ادوارد لبخند زد: چه خوب! چه خوب که انتظار را کار معنی کردید! انتظار، حقیقتاً کار و عمل است!
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
آرسینه سرش را چند بار به پایین حرکت داد و تأکید کرد که همین‌طور است: حتی یک‌بار این موضوع را بر زبان آوردم. گفتم که اگر مسئله به مسیحیت هانا برمی‌گردد، از او می‌خواهم یهودی شود.. آن موقع من دختری ده‌ساله بودم و چیزی از تفاوت ادیان نمی‌دانستم. پروفسور دیوانه‌وار به پیشنهاد من خندید و گفت: هیچ غیریهودی نمی‌تواند به آیین یهود درآید. آن‌ها از زمان خلقت برای خدمت به یهود آفریده شده‌اند و هیچ برده‌ای نمی‌تواند در ردیف ارباب خود قرار بگیرد. تلخ‌ترین خاطرات زندگی من به همان روزها برمی‌گردد. من پدر و مادرم را از دست داده بودم و پروفسور تلاش می‌کرد تا مرا در آن تنهایی زجرآور حتی از هم‌صحبتی با دوست صمیمی‌ام محروم کند.
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷
خود را خوشبخت‌تر از ژان احساس می‌کرد: من برای بار اول و ژان برای دفعهٔ دوم! بیچاره ژان! بیچاره من! چه سلطهٔ قهارانه‌ای دارد این پیرمرد دانشمند! من و ژان هر دو داریم به ارادهٔ خودمان تسلیم او می‌شویم...
کاربر ۲۰۵۸۳۵۷

حجم

۱۷۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۱۷۱٫۴ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۴۶,۸۰۰
تومان