کتاب تا دیداری دیگر
معرفی کتاب تا دیداری دیگر
کتاب تا دیداری دیگر نوشتهٔ مری هیگینز کلارک و ترجمهٔ مهین قهرمان است و انتشارات لیوسا آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب تا دیداری دیگر
ماری هیگینز کلارک ماهرانه و مبهوتکننده، تاروپود یک دسیسهٔ پزشکی وحشتانگیز را شرح میدهد. دسیسهای که باید پنهان بماند.
داستانی با پایانی غیر قابل پیشبینی که با قتل دکتر گری لش، بانی ایجاد موسسهٔ پزشکی HMO شروع میشود و مولی، همسر او به جرم قتل شوهر بیش از پنج سال سختیهای زندان را تحمل میکند و پس از آزادی در راه بیگناهی خود تا پای جان تلاش میکند تا عاقبت... .
ماری هیگینز کلارک در نگارش رمانهای پلیسی و جنایی از استعدادی چشمگیر و خارقالعاده برخوردار است. تا دیداری دیگر اولین کتاب اوست.
خواندن کتاب تا دیداری دیگر را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به دوستداران رمانهای خارجی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب تا دیداری دیگر
«گاس براند مدیر اجرایی شبکه خبری NAF از پشت میز خود نگاهی به ساعت میدان راکفلر در محله مانهاتان انداخت. در آن لحظه فران سیمونز، مخبری که او اخیراً بهعنوان مجری برنامه اخبار ساعت شش و مسؤول برنامه داغ و پرطرفدار «جرم حقیقی» استخدام کرده بود وارد دفتر شد. گاس هیجانزده گفت:
- مولی کارپنتر لش مورد بخشودگی قرار گرفته و هفته دیگر از زندان آزاد میشود.
- بخشیده شده؟ حقیقتاً خوشحالم.
- فکر نمیکردم که تو آن محاکمه را به خاطر بیاوری. تو در شش سال گذشته در کالیفرنیا زندگی میکردی. از آن چه میدانی؟
- در واقع همه چیز. فراموش نکن که من و مولی در گرینویچ با هم به یک مدرسه میرفتیم. من همه مقالات و گزارشات مربوط به محاکمه او را دریافت میکردم.
- تو و مولی به یک مدرسه میرفتید؟ خیلی عالیه. من هر چه زودتر یک گزارش کامل در مورد آن میخواهم.
- حتماً. ولی خیال نکن که من با او رابطهٔ صمیمانهای دارم. از وقتی که فارغالتحصیل شدیم، او را ندیدهام و این یعنی چهارده سال پیش! وقتی من تحصیلات دانشگاهی خودم را شروع کردم، مادرم به سانتا باربارا نقل مکان کرد و رابطه من تقریباً با همهٔ اهالی گرینویچ قطع شد.
در واقع مهاجرت آنان به کالیفرنیا دلایل زیادی داشت. در روز فارغالتحصیل فران، پدرش او و مادرش را برای صرف شام بیرون برد و در پایان شب به سلامتی فران و مادرش نوشید، هر دو را بوسید و به بهانه اینکه کیف پولش را در اتومبیل جا گذاشته، به محوطه پارکینگ رفت و در آنجا با شلیک یک گلوله خودکشی کرد.
علت خودکشی او چند روز بعد روشن شد. یک بازپرس فاش ساخت که او چهارصد هزار دلار از کتابخانه گرینویچ، جایی که در آنجا کار میکرده، اختلاس کرده بود.
گاس براند وقتی برای پیشنهاد شغل به او به لسآنجلس رفته بود، این داستان را میدانست. به هنگام استخدام به او گفته بود:
- فران، این موضوع مربوط به گذشته است. لازم نیست خودت را در کالیفرنیا پنهان کنی. از آن گذشته کار کردن برای ما بهترین انتخاب برای توست چون همهٔ ما در این کار ناچار به جابجاییهای زیادی هستیم. خبر ساعت شش ما از خبر محلی هم جلو افتاده و برنامه «جرم حقیقی» یکی از ده برنامه پربیننده است. فران، قبول کن که تو هم دلت برای نیویورک تنگ شده.
گاس با موهای خاکستری و شانههای افتاده دقیقاً همان پنجاه و پنج سال سن خود را نشان میداد و حالت چهرهاش طوری بود که انگار در یک شب برفی از اتوبوس جا مانده! اما آن حالت گول زننده بود و فران به خوبی این را میدانست. در حقیقت گاس بسیار تیزهوش و در حرفه خود بیرقیب بود. فران تقریباً بیتأمل پیشنهاد او را قبول کرده بود.»
حجم
۲۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
حجم
۲۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۸۴ صفحه
نظرات کاربران
بذارین تو بی نهایت لطفا
عالی بود، هیجان،تعلیق وشخصیت سازی نویسنده فوق العاده بود، طمع بخاطر پول ومقام وحتا نادیده گرفتن جان انسانها ،درحالیکه همان انسانها بابت زنده بودن عزیزشان حاضربه پرداخت هرقدرپول هستند، واقعا" این داستانها به شکل واقعی تکان دهنده هستند.
از بین کتابهای این نویسنده، یکی از بهترین هاست داستان جذابی داشت درسته از اواسط داستان تقریبا معما حل میشه ولی داستان کشش داره و باعث میشه نتونی تا اتمام ولش کنی