
کتاب بخواب زیبای من
معرفی کتاب بخواب زیبای من
کتاب بخواب زیبای من نوشتهی مری هیگینز کلارک و با ترجمهی کتایون شادمهر و سیما فلاح، اثری در ژانر معمایی و جنایی است که توسط انتشارات لیوسا منتشر شده است. این رمان با فضایی پرتعلیق و شخصیتپردازیهای دقیق، داستانی چندلایه را روایت میکند که در آن قتل، رازهای خانوادگی و روابط پیچیده شخصیتها در هم تنیده شدهاند. کلارک که به عنوان یکی از چهرههای برجسته داستانهای جنایی شناخته میشود، در این اثر نیز با بهرهگیری از سبک خاص خود، مخاطب را به دنیایی پر از ابهام و تعلیق میبرد. نسخهی الکترونیکی این اثر را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب بخواب زیبای من
بخواب زیبای من رمانی معمایی و جنایی از مری هیگینز کلارک است که با ترجمهی کتایون شادمهر و سیما فلاح در دسترس قرار گرفته است. داستان در فضای برفی و سرد نیویورک آغاز میشود و با کشف جسد یک نویسندهی مشهور، اتل لامبستون، وارد مسیری پر از رمز و راز میشود. کلارک در این کتاب، با روایت چندصدایی و پرداختن به زندگی شخصیتهای مختلف، تصویری از جامعهی شهری و روابط پیچیدهی انسانی ارائه داده است. ساختار کتاب به گونهای است که هر فصل از زاویهی دید شخصیتهای متفاوت روایت میشود و به تدریج لایههای پنهان ماجرا را آشکار میکند. در کنار خط اصلی قتل، دغدغههای خانوادگی، مسائل مالی، رقابتهای شغلی و گذشتهی تاریک برخی شخصیتها نیز به داستان عمق بیشتری میبخشد. فضای سرد و برفی، حس تعلیق و ناامنی را تقویت کرده و خواننده را تا پایان درگیر نگه میدارد.
خلاصه داستان بخواب زیبای من
هشدار: این پاراگراف بخشهایی از داستان را فاش میکند! داستان بخواب زیبای من با صحنهای پرتنش آغاز میشود؛ فردی ناشناس در دل برف و تاریکی، جسد اتل لامبستون، نویسندهی مشهور و روزنامهنگار مستقل را در پارک مخفی میکند. این قتل، زنجیرهای از اتفاقات را رقم میزند که زندگی چندین شخصیت را به هم گره میزند. نیو کرنی، صاحب بوتیک مد و دختر رئیس پلیس سابق نیویورک، یکی از شخصیتهای محوری داستان است که به طور غیرمستقیم با قربانی ارتباط دارد. او درگیر دغدغههای شغلی، روابط خانوادگی و خاطرات تلخ گذشته است؛ بهویژه قتل مادرش که سالها پیش رخ داده و هنوز هم سایهاش بر زندگی او و پدرش سنگینی میکند. در سوی دیگر، سیموس لامبستون، همسر سابق اتل، با مشکلات مالی و خانوادگی دستوپنجه نرم میکند و پرداخت مستمری به اتل باعث تنش در زندگی جدیدش شده است. همزمان، دنی آدلر، مردی با گذشتهای مجرمانه، به واسطهی تهدید و تطمیع، وارد نقشهای برای قتل نیو کرنی میشود. این خطوط داستانی بهتدریج به هم نزدیک میشوند و هر شخصیت با رازها و انگیزههای پنهان خود، در پیشبرد معما نقش دارد. فضای داستان با توصیفهای دقیق از شهر، روابط کاری و خانوادگی و ذهنیات شخصیتها، حس تعلیق و بیاعتمادی را تقویت میکند. در طول روایت، گذشتهی شخصیتها و ارتباطات پنهانشان بهتدریج آشکار میشود و خواننده را با پرسشهای تازهای روبهرو میسازد.
چرا باید کتاب بخواب زیبای من را بخوانیم؟
این کتاب با روایت چندلایه و شخصیتپردازیهای دقیق، تجربهای متفاوت از داستانهای معمایی ارائه میدهد. بخواب زیبای من نهتنها به معمای قتل و کشف حقیقت میپردازد، بلکه به روابط انسانی، دغدغههای خانوادگی و تأثیر گذشته بر زندگی حال شخصیتها نیز توجه کرده است. فضای سرد و پرتعلیق داستان، حس ناامنی و بیاعتمادی را بهخوبی منتقل میکند و خواننده را تا پایان درگیر نگه میدارد. همچنین، روایت از زاویههای دید مختلف باعث میشود هر بار با لایهای تازه از ماجرا روبهرو شویم و انگیزهها و رازهای شخصیتها را بهتر درک کنیم. این ویژگیها کتاب را برای علاقهمندان به داستانهای جنایی و روانشناختی جذاب میکند.
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به علاقهمندان داستانهای معمایی و جنایی، کسانی که به روایتهای چندصدایی و شخصیتپردازیهای عمیق علاقه دارند، و افرادی که به دنبال داستانهایی با فضای پرتعلیق و رمزآلود هستند، پیشنهاد میشود. همچنین برای کسانی که دغدغهی روابط خانوادگی، تأثیر گذشته و رازهای پنهان را دنبال میکنند، این کتاب انتخاب مناسبی است.
بخشی از کتاب بخواب زیبای من
«او در جاده با احتیاط به سمت پارک موریسون میراند. پنجاهوپنج کیلومتر مسیر بین منهتن و راکلند کانتی کابوسی واقعی بود. شش بامداد بود و هنوز سپیدهدم نزده بود. برفی که در طول شب شروع به باریدن کرده بود، هر لحظه شدیدتر میشد و حالا یکریز به برفپاککن میخورد. ابرهای متراکم و خاکستری به بادکنکهای بزرگی میمانست که انگار آماده ترکیدن بود. هواشناسی پیشبینی کرده بود که پنج سانتیمتر برف خواهد بارید و بعد از نیمهشب از شدت آن کاسته خواهد شد. مثل همیشه کارشناس اشتباه کرده بود. او به ورودی پارک نزدیک میشد و به احتمال زیاد توفان هواداران پیادهروی و دو را مأیوس کرده بود. بیست کیلومتر عقبتر از کنار یک خودرو پلیس عبور کرده بود که اکنون با تمام سرعت و آژیرکشان از او سبقت گرفت. بیشک به سمت تصادفی میرفت که در جایی رخ داده بود و قدر مسلم کوچکترین دلیلی وجود نداشت که مأموران پلیس به محتویات صندوقعقب او توجهی نشان دهند یا شک کنند که زیر خرواری اسباب، کیسهای نایلونی حاوی جسد نویسندهای معروف هست؛ جسد یک زن سالخورده شصتویک ساله به نام اتل لامبستون که در نبرد علیه تنگی جا به لاستیکی یدکی فشرده میشد.»
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۴
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
