کتاب نبردهای طبقاتی در فرانسه
معرفی کتاب نبردهای طبقاتی در فرانسه
کتاب نبردهای طبقاتی در فرانسه از ۱۸۴۸ تا ۱۸۵۰ نوشتهٔ کارل مارکس و ترجمهٔ باقر پرهام است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب نبردهای طبقاتی در فرانسه
مارکس همانگونه که انگلستان را الگوی تکامل اقتصادی سرمایهداری میشمرد، فرانسه را نیز الگوی تکامل سیاسی آن میدانسـت و به همیـن دلیل همیشـه، مانند اغلـب اندیشمنـدان سدهٔ نوزدهـم به تحـولات و رویدادهای سیاسی فرانسه توجه بسیار داشت. ثمرهٔ این توجه، سه اثر مکمل و مرتبط هیجدهم برومر لوئی بناپارت، جنگ داخلی در فرانسه و کتاب حاضر بودند که خوشبختانه مترجم و ناشر توانستهاند ترجمهٔ هر سهٔ آنها را در دستـرس خواننـدگان فارسـیزبان قرار دهند. مارکس رویدادهای بین انقـلاب ۱۸۳۰ و انقـلاب ۱۸۴۸ را که به کودتای ۱۸۵۱ لوئی بناپارت انجامید تجلی روابط طبقات اجتماعـی گوناگون فرانسـه آن روزگار و نبـرد آنان برای چیرگی بر دستگاه قدرت سیاسی میداند و در این کتاب به تحلیل آن روابط و مبارزهها میپردازد.
در ویراسـت دوم ترجمـهٔ فارسـی کتـاب، غلطهای چاپی برطرف شده و در ترجمه نیز اصلاحهایی در جهت رساتر و روانتر شدن متن انجام شده است.
خواندن کتاب نبردهای طبقاتی در فرانسه را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزههای فلسفه، تاریخ جهان، جامعهشناسی و علوم سیاسی پیشنهاد میکنیم.
درباره کارل مارکس
کارل هاینریش مارکس ۵ مه ۱۸۱۸ به دنیا آمد. او فیلسوف، اقتصاددان، تاریخنگار، جامعهشناس، نظریهپرداز سیاسی، روزنامهنگار و سوسیالیست انقلابی آلمانی بود. او در شهر ترییر در آلمان متولد شد و در دانشگاه به تحصیل حقوق و فلسفه پرداخت. در ۱۸۴۳ با جنی فون وستفالن ازدواج کرد و به دلیل نوشتههای سیاسیاش، از او سلب تابعیت شد و به همین جهت دههها به همراه همسر و فرزندانش در تبعید در لندن زندگی کرد. در لندن، او با همکاری فریدریش انگلس به بسطِ اندیشههایش پرداخت، نوشتههایش را منتشر کرد و در کتابخانه موزه بریتانیا به تحقیق پرداخت. معروفترین نوشتههای او مانیفست حزب کمونیست (چاپ ۱۸۴۸) و اثر ۳جلدی سرمایه هستند. تفکرات سیاسی و فلسفی مارکس تأثیری شگرف بر تاریخ روشنفکری، اقتصادی و سیاسی دورههای پس از او گذاشت و نام او به شکل صفت، اسم عام و نام مکتب اجتماعی به کار میرود.
نظریات انتقادی مارکس دربارهٔ جامعه، اقتصاد و سیاست که مجموع آنها را مارکسیسم خطاب میکنند بر این پایه استوار است که جوامع انسانی از طریق مبارزههای طبقاتی پیش میروند.
مارکس از تأثیرگذارترین شخصیتهای تاریخ محسوب میشود و آثار او مورد ستایش و نقد قرار گرفته است. آثار او راجع به اقتصاد پایهگذار بخش بزرگی از ادراک کنونی از نیروی کار و رابطه آن با سرمایه و تفکرات اقتصادی بود. بسیاری از روشنفکران، اتحادیههای کارگری و احزاب سیاسی در سراسر جهان تحت تأثیر آثار مارکس بودهاند و بسیاری از ایدههای او اقتباس کردند یا در آنها تغییراتی اعمال نمودهاند. مارکس را از معماران اصلی علوم اجتماعی نوین میدانند.
بعد از مرگ همسرش جنی در دسامبر ۱۸۸۱، مارکس به التهاب تنفسی مبتلا شد که او را در ۱۵ ماه آخر زندگیاش ناخوش کرد و باعث مرگ او در نتیجه برونشیت و پلورزی شد. مارکس به تاریخ ۱۴ مارس ۱۸۸۳ در لندن، در سن ۶۴سالگی، بهعنوان فردی بدون تابعیت، درگذشت.
بخشی از کتاب نبردهای طبقاتی در فرانسه
«لافیت پس از انقلاب ژوئیه، هنگامی که *یار غار خویش، دوکاورلئان، را پیروزمندانه به هتل دوویل [تالار شهرداری پاریس،] همراهی میکرد از زباناش در رفت که: «از این پس دیگر دوْر، دوْرِ بانکدارهاست.» لافیت، بدون این که بفهمد راز انقلاب را بروز داده بود.
در دوره لوئی فیلیپ [یا دوک اورلئان،] بورژوازی فرانسه نبود که فرمانروایی میکرد، بلکه فقط بخشی از آن بورژوازی، بانکدارها، سلاطینِ بورس، سلاطینِ راهآهن، مالکانِ معادنِ زغالسنگ و آهن، جنگلها، بخشی از مالکانِ ارضی پیوسته به آنها، خلاصه، بود که زمام امور را در دست داشت. این اشرافیت بر تخت سلطنت نشسته بود، قوانین خودش را به مجالس قانونگذاری دیکته میکرد، و سرگرم توزیع وظایف عمومی اداره کشور، از وزارت گرفته تا [امتیاز تأسیسِ] دکه سیگارفروشی، بود.
بورژوازی صنعتی به معنای خاص کلمه بخشی از اپوزیسیون رسمی را تشکیل میداد: در مجالس قانونگذاری هم در حدِّ اقلیت نماینده داشت. مخالفتاش در نقش اپوزیسیون هنگامی با سرسختی بیشتر آشکار شد که، پس از تثبیتِ برتری اشرافیت مالی، دریافت که شورشهای به خون کشیده سرکوب شده سالهای ۱۸۳۲، ۱۸۳۴ و ۱۸۳۹، بیهوده نبوده و سلطهاش را بر طبقه کارگر تضمین کرده است. گراندن، از صنعتگرانِ روآن، متعصبترین ابزار ارتجاعِ بورژوایی چه در مجلس ِ ملی مؤسسان، چه در مجلس قانونگذاری، هارترین رقیبِ گیزو در مجلس نمایندگان بود. لئون فوشه که بعدها به خاطر کوششهای بیثمرش برای آن که در مقام گیزوی ضدانقلاب فرانسه قرار گیرد معروف شد، در آخرین روزهای لوئی فیلیپ با قلم خودش به نفع صنعت و بر ضد [سیاستِ] سودآزمایی مالی و پولی، و دنبالهگیرِ کاسهلیساش یعنی حکومت، جولانی داد. باستیا نیز بر ضد نظام مسلط، و به نام دفاع از بوردو و منافع انگورکاران، سروصدایی به راه انداخت.»
حجم
۱۸۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه
حجم
۱۸۴٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۲۰۰ صفحه