دانلود و خرید کتاب خیابان مارگوتا، شماره ۱۱۰ مهدی سحابی
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
کتاب خیابان مارگوتا، شماره ۱۱۰ اثر مهدی سحابی

کتاب خیابان مارگوتا، شماره ۱۱۰

نویسنده:مهدی سحابی
انتشارات:نشر مرکز
امتیاز:بدون نظر

معرفی کتاب خیابان مارگوتا، شماره ۱۱۰

کتاب خیابان مارگوتا، شماره ۱۱۰ مجموعه داستان‌های کوتاه نوشتهٔ مهدی سحابی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب خیابان مارگوتا، شماره ۱۱۰

در خیابان کوچک و کوتاهی در شهری که می‌تواند هر شهری باشد چند سرنوشت گذرا در هم تنیده می‌شود: یک جوان جویای کار، یک شخصیت بزرگ جهانی، دخترهایی «به زیبایی هنرپیشه‌های سینما» و جوان افلیجی با پلنگی بالای تراس...

۱۰ داستان کوتاه این کتاب، در دو بخش «از اینجا» و «از جاهای دیگر» هر کدام رمان کوچکی‌اند که چندین شخصیت و چندین وضعیت را با هم ترکیب می‌کند: آدم‌هایی گمنام در کنار شخصیت‌های سرشناس، گاهی تا حد نیمه‌اسطوره‌ای، بر زمینه‌ٔ وضعیت‌هایی که خواننده حدس می‌زند که تاریخی‌اند.

عناوین داستان‌های این مجموعه از این قرار است:

از اینجا:

سهراب، آقای سپهری

نصفه پل

بازی بازی

نه، چرخِ مامان نسوخته

پایین میکده، آن طرف بولوار

گل‌سرخ عالی بود

از جاهای دیگر:

خیابان مارگوتا، شماره ۱۱۰

بدخوابی گربه

دو زن بودند و گرسنه بودم

میان چابهار و ناپل و کشمیر

خواندن کتاب خیابان مارگوتا، شماره ۱۱۰ را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان کوتاه پیشنهاد می‌کنیم.

درباره مهدی سحابی

مهدی سحابی ۱۴ بهمن ۱۳۲۲ در قزوین به دنیا آمد. او مترجم، نویسنده، روزنامه‌نگار، نقاش، مجسمه‌ساز و عکاس ایرانی بود که بیشتر به‌خاطر ترجمهٔ مجموعهٔ «در جستجوی زمان از دست رفته» نوشتهٔ مارسل پروست شناخته شده است.

او به‌دلیل تسلط به ۳ زبان انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی آثاری را نه‌تنها به فارسی برگرداند بلکه از فارسی به این ۳ زبان نیز ترجمه کرد. سحابی در کنار ترجمه، گزارش و خبر، گاهی با نام مستعار «سهراب دهخدا» برای صفحهٔ فرهنگی نقد فیلم می‌نوشت. او در سال ۱۳۵۱ به‌صورت پاره‌وقت به استخدام «کیهان» درآمد و پس از طی ۲-۳ ماه به‌صورت تمام‌وقت در آنجا مشغول به کار شد. او در سال ۱۳۵۷ و بعد از ۶۴ روز اعتصاب مطبوعات به عضویت شورای سردبیری کیهان درآمد، ولی ۳ ماه بعد به‌همراه ۲۰ تن از اعضای تحریریه ناچار به ترک آنجا شد.

سحابی در این بین به عکاسی روی آورد و در سال ۱۳۵۸ به همراه چند تن از نویسندگان و همکارانش در کیهان، روزنامهٔ «کیهان آزاد» را به انتشار رساند که بعد از ۱۰ شماره تعطیل شد و پس از تعطیلی آن «انتشارات الفبا» را تأسیس کرد که ۶ شماره از ماهنامهٔ پیروزی را منتشر کردند. در سال ۱۳۵۹ با امضای مستعار «یونس جوان‌رودی» کتاب «تسخیر کیهان» منتشر شد که تحولات «کیهان» را شرح می‌داد.

سحابی پس از این به جز چند همکاری کوچک با چند نشریه به ترجمه، نقاشی و مجسمه‌سازی روی آورد. نخستین ترجمهٔ او کتابی نوشته «ماریو دمیکلی» به نام «نقاشی دیواری و انقلاب مکزیک» در سال ۱۳۵۲ و بی‌گمان مهم‌ترین آن‌ها هم ترجمهٔ رمان عظیم مارسل پروست است. سحابی در سال ۱۳۶۶ و با ترجمه رمان «شرم» جایزه بهترین کتاب سال جمهوری اسلامی را به‌دست آورد. او با نشریاتی مانند «صنعت حمل و نقل» و «پیام امروز» نیز همکاری داشت و در سال ۱۳۷۳ جلدهای مجموعه‌داستان «چشم دوم» از محمد محمدعلی را طراحی کرد.

مهدی سحابی ۱۸ آبان ۱۳۸۸ در پاریس درگذشت.

بخشی از کتاب خیابان مارگوتا، شماره ۱۱۰

«از آن طرف پل راه‌آهن تا خود کاشان حرف زد. یادم بود که پرحرف بود، امّا باز تعجب کردم. از این هم تعجب کردم که هر چه می‌گفت جدی بود در حالی که آن وقت‌ها شهرتش به شوخی و لودگی و بددهنی بود. اول فکر کردم که شاید به خاطر عادت من است، عادتی که از بچگی دارم که در ماشین که می‌نشینم، چه در شهر چه در بیابان، همه حواسم پی تماشای بیرون می‌رود و زبانم بسته می‌شود. امّا نه، حتی کم‌کم فکر کردم که شاید اصلا برای این همدیگر را دیده بودیم و به آن سفر می‌رفتیم که او حرف بزند، که بعد دیدم که درست حدس زده بودم. من هم گاهی چیزی می‌گفتم چون بالاخره باید می‌گفتم، گاهی هم باید به او جواب می‌دادم، امّا گوینده او بود.

تا بهشت زهرا آهسته رفتیم، شلوغ و راهبندان بود، بعد از آن هم تا قم خیلی خلوت‌تر نشد.

گفت: ــ پانزده خرداد خودمان را یادت هست، الم شنگه‌ای که پرویز راه انداخت؟

گفتم: ــ شنیده‌ام، امّا خودم که نبودم، دو سال پایین‌تر بودم.

می‌دانستم «الم شنگه» پرویز چه بود، امّا درباره تاریخش اشتباه می‌کرد، شش بهمن بود نه پانزده خرداد. سرِ رأی دادن به شش ماده «انقلاب شاه و ملت» جروبحث و مقاومت و نیمه تظاهراتی هم در گرفته بود که جزئیاتش هرچه بود از آن پس در تاریخچه خصوصی زندگی بچه‌های دانشکده آن روز «روز پرویز» شد، با این نتیجه که آنها که به هر دلیل رأی نمی‌دادند ندادند، امّا رأی داده‌ها، غیر از آن دسته که به هر حال رأی می‌دادند، تا مدتها از پرویزِ آن روز دل‌چرکین ماندند و او برای خیلی‌ها ساواکی شد، که نبود.»

نظری برای کتاب ثبت نشده است
بریده‌ای برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۱۵۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

حجم

۱۵۲٫۱ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۰

تعداد صفحه‌ها

۲۰۸ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان