دانلود و خرید کتاب جامعه شناسی هنر ژان دو وینیو ترجمه مهدی سحابی
تصویر جلد کتاب جامعه شناسی هنر

کتاب جامعه شناسی هنر

نویسنده:ژان دو وینیو
انتشارات:نشر مرکز
امتیاز:
۴.۰از ۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب جامعه شناسی هنر

کتاب جامعه شناسی هنر نوشتهٔ ژان دو وینیو و ترجمهٔ مهدی سحابی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است.

درباره کتاب جامعه شناسی هنر

جامعه‌شناسی هنر از ژان دو وینیو اثری جدلی در دفاع از اصالت کارکرد تخیل در مقابله با برداشت جزمی و بیش از اندازه علم‌گرای جامعه‌شناسی سنتی هنر است. آنچه او در این کتاب کوچک و موجز اما بسیار عمیق و پربار مطرح می‌کند در واقع پیشنهادی برای نگرش تازه به کل جامعه‌شناسی هنر، و به تعبیری صریح‌تر دعوت به پایه‌گذاری این جامعه‌شناسی بر اساس نگرشی زنده و پویا نسبت به جامعه و آفرینش هنری است. نگرشی که رابطه‌ٔ تنگاتنگ تجربه‌ٔ اجتماعی و کارکرد تخیل را بر اساس نظریات ناقدان بزرگی چون والتر بنیامین، لوکاچ، فوکو، رولان بارت ... به بررسی می‌کشد.

ژان دو وینیو استاد دانشگاه اورلئـان فرانسه، نظریه‌پردازی معتبر و نویسنده‌ای پرکار است. آنچه بدون شک در دقت و موشکافی نظریات او تأثیر می‌گذارد دستی است که خود از نزدیک در کار آفرینش هنری، به‌ویژه تئاتر و نمایش دارد.

خواندن کتاب جامعه شناسی هنر را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ جامعه‌شناسی پیشنهاد می‌کنیم.

درباره مهدی سحابی

مهدی سحابی ۱۴ بهمن ۱۳۲۲ در قزوین به دنیا آمد. او مترجم، نویسنده، روزنامه‌نگار، نقاش، مجسمه‌ساز و عکاس ایرانی بود که بیشتر به‌خاطر ترجمهٔ مجموعهٔ «در جستجوی زمان از دست رفته» نوشتهٔ مارسل پروست شناخته شده است.

او به‌دلیل تسلط به ۳ زبان انگلیسی، فرانسوی و ایتالیایی آثاری را نه‌تنها به فارسی برگرداند بلکه از فارسی به این ۳ زبان نیز ترجمه کرد. سحابی در کنار ترجمه، گزارش و خبر، گاهی با نام مستعار «سهراب دهخدا» برای صفحهٔ فرهنگی نقد فیلم می‌نوشت. او در سال ۱۳۵۱ به‌صورت پاره‌وقت به استخدام «کیهان» درآمد و پس از طی ۲-۳ ماه به‌صورت تمام‌وقت در آنجا مشغول به کار شد. او در سال ۱۳۵۷ و بعد از ۶۴ روز اعتصاب مطبوعات به عضویت شورای سردبیری کیهان درآمد، ولی ۳ ماه بعد به‌همراه ۲۰ تن از اعضای تحریریه ناچار به ترک آنجا شد.

سحابی در این بین به عکاسی روی آورد و در سال ۱۳۵۸ به همراه چند تن از نویسندگان و همکارانش در کیهان، روزنامهٔ «کیهان آزاد» را به انتشار رساند که بعد از ۱۰ شماره تعطیل شد و پس از تعطیلی آن «انتشارات الفبا» را تأسیس کرد که ۶ شماره از ماهنامهٔ پیروزی را منتشر کردند. در سال ۱۳۵۹ با امضای مستعار «یونس جوان‌رودی» کتاب «تسخیر کیهان» منتشر شد که تحولات «کیهان» را شرح می‌داد.

سحابی پس از این به جز چند همکاری کوچک با چند نشریه به ترجمه، نقاشی و مجسمه‌سازی روی آورد. نخستین ترجمهٔ او کتابی نوشته «ماریو دمیکلی» به نام «نقاشی دیواری و انقلاب مکزیک» در سال ۱۳۵۲ و بی‌گمان مهم‌ترین آن‌ها هم ترجمهٔ رمان عظیم مارسل پروست است. سحابی در سال ۱۳۶۶ و با ترجمه رمان «شرم» جایزه بهترین کتاب سال جمهوری اسلامی را به‌دست آورد. او با نشریاتی مانند «صنعت حمل و نقل» و «پیام امروز» نیز همکاری داشت و در سال ۱۳۷۳ جلدهای مجموعه‌داستان «چشم دوم» از محمد محمدعلی را طراحی کرد.

مهدی سحابی ۱۸ آبان ۱۳۸۸ در پاریس درگذشت.

بخشی از کتاب جامعه شناسی هنر

«جامعه‌شناسی امروزی بیان هنری اگر بخواهد برای خود روشی ایجاد کند و هدفی در نظر بگیرد باید پیش از هر چیز برخی پیشداوری‌ها یا دستکم برخی از اسطوره‌های کمابیش مهمی را که مانع تحرک آن هستند به کناری بگذارد. هر کسی که بخواهد ماهیت آفرینش هنری را به عنوان چیزی برآمده از زندگی جمعی بررسی کند، باید به گونه‌ای جدی درباره این اسطوره‌ها شک کند و آنها را زیر سؤال ببرد، و گرنه در چارچوب تنگ برداشتهای ایدئولوژیک گرفتار خواهد شد که، بنا به ذات خود، تجربه هنری را قلب می‌کنند و آن را تا حد یک مقوله منزوی پایین می‌آورند و سپس به آن ارزشی اغراق‌آمیز و تحمیلی می‌دهند.

بدون شک نخستین اسطوره‌ای که باید کنار گذاشته شود این ادعاست که چیزی به‌نام جوهره هنر وجود دارد. به موجب این نظریه، بینهایت شکل بیان بشری را یا باید به حساب یک روند ذهنی مطلق گذاشت که به هیچ صورت‌خاصی متجلی‌نمی‌شود، یا باید آنهارا ناشی‌از «جوهره» ای دانست که جدا از هرگونه واقعیت زمینی و در قلمرو ایده‌های ناب قرار دارد.

این برداشت «افلاطونی» مختص آرمان‌گرایان یا هستی‌شناسان نیست، و شگفت آن که نشانه‌هایش را می‌توان حتی در تحلیل‌های انتقادی نیز یافت. در این تحلیلها، این برداشت به صورت پیش‌فرضی ناگفته درمی‌آید که در همه داوری‌ها و اظهارات انتقادی رخنه می‌کند. از نظرسنجی‌ها چنین برمی‌آید که گویا مردم کوچه و خیابان یعنی «آراء عمومی» هم همین عقیده را دارند۵. چه در گفتگوهای عادی و چه در نقد نافذ کسانی چون راسکین و ولفین، اغلب به این برداشت برمی‌خوریم که بیان هنری یک چیز «قائم به ذات» است، چیزی که پنداری باید تنها منشاء الهام اشکال بیشماری از فعالیت انسان باشد.»

Saeid Ghorbani
۱۴۰۳/۰۵/۲۵

کتاب مختصری بود و مفید بود برام، اما ترجمه آنچنان روانی نداشت.

انسان برای نابود کردن سیستم ارزشهای مستقر فقط آن را به سُخره نمی‌گیرد، بلکه به آن تجاوز می‌کند.
Saeid Ghorbani
هنر به راستی حرکتی در جهت تخیل است و تخیل را می‌توان کشف تجربه دانست.
Saeid Ghorbani
اگر هم اکنون می‌توانستیم بر همه هستی خود دسترسی داشته باشیم، اگر همه وجودمان در دست خودمان بود، بدون شک می‌توانستیم خودمان را به فراتر از آنچه اکنون محدودمان می‌کند برسانیم. امّا ما خودبسنده نیستیم. ما می‌خواهیم از آینده خبر داشته باشیم. گاهی، شکلی که به این خواست و انتظار خود می‌دهیم به کار کسانی می‌آید که مخاطب آن هستند. گاهی، این شکل هیچ وارثی ندارد. چه باک؟ این چیزی نیست که ما از پیش بتوانیم حدس بزنیم. ما به همان اندازه که ثمره گذشته‌ایم فرآورده نیروی تخیل خود نیز هستیم.
Saeid Ghorbani
در زمان قضیه دریفوس در فرانسه، همان تجسم انتزاعی محکومیت یک بیگناه کافی بود تا بخشهای گسترده‌ای از جامعه اعتراض کنند. اما امروزه، کدام آدمی است که فقط به این خاطر که یک رویداد سیاسی غیر انسانی (اختناق شدید، کشتار مردم بیگناه) را بر صفحه تلویزیون دیده است زبان به اعتراض بگشاید؟ تا حد گسترده‌ای می‌توان گفت که تاریخ معاصر به صورت یک رویداد عظیم تئاتری درآمده است که از دور تماشا می‌شود و آدم دیگر در آن مشارکتی ندارد جز این‌که به عنوان یک آماتور آگاه به آن علاقه نشان بدهد و درباره‌اش فکر کند.
Saeid Ghorbani
هنر نیز، که مانند همه انواع دیگر فعالیتهای انسانی مجبور بوده است برای بقای خود با قوانین بازار کنار بیاید، به صورت کالا درآمده است. این تحول، گرچه محتوای انسانی هنر را سست‌تر می‌کند، بر غنای مادی آن می‌افزاید: یک نویسنده موفق یا نمایشنامه‌نویس سرشناس امروزه می‌تواند به گونه‌ای زندگی کند که هیچ هنرمندی در گذشته خواب آن را هم نمی‌دید. موفقیت به صورت شاخص‌ترین مسأله زندگی فرهنگی درآمده است، به گونه‌ای که چگونگی فروش آثار هنرمند یکی از ضابطه‌های اصلی فعالیت او دانسته می‌شود. یعنی هنرمندی که، در گذشته، اثر خود را همواره در قبال حمایت مادی و معنوی حامی یا ممدوح خود به او تقدیم می‌کرد، اکنون می‌کوشد آن را به فروش برساند و مهم است که در این کار تا چه حد موفق بشود یا نشود.
Saeid Ghorbani
گفتیم که در پاسخ ندای کیریلوف ــ که با اطمینان می‌گفت: «خدا مُرده است» ــ از همه جوامع مدرن این صدای به همان اندازه دردآلود به گوش می‌رسد که «هنر مرده است». بله، هنر، به عنوان موهبت و فعالیتی اختصاصی و ویژه گروههای اندک برگزیدگان جامعه به راستی هم مرده است. در عوض، هنر به صورت چیزی درآمده است که مخاطبانی از همه نوع، خوانندگان، هنردوستان و گروههای اجتماعی که «شبه‌جامعه» هایی موقت و متغیر را تشکیل می‌دهند آن را می‌جویند و از آن الهام می‌گیرند.
Saeid Ghorbani
«یکی از مهم‌ترین تجربه‌هایی که می‌توان با یک انسان انجام داد این است که او را در شرایط اجتماعی تازه‌ای قرار دهیم... بگذاریم که او همه طبقات اجتماعی را پشت سر بگذارد، شخص او را در موقعیتهای اجتماعی هر چه بیشتر و متفاوت‌تری قرار دهیم و حتی برای او و دیگران مناسباتی را به وجود بیاوریم که پیشتر وجود نداشته‌اند.»
Saeid Ghorbani
انسان برای نابود کردن سیستم ارزشهای مستقر فقط آن را به سُخره نمی‌گیرد، بلکه به آن تجاوز می‌کند.
Saeid Ghorbani
این واقعیت که تن برهنه نیز برای نخستین بار تقریباً در همین زمان در نقاشی‌های کراناخ، دورر و سپس نقاشان ایتالیایی و فرانسوی ظاهر می‌شود، آیا به معنی بخشی از همین شورش (ناآگاهانه یا آگاهانه) علیه «گناه نخستین» نیست، یعنی گناهی که تن انسان را محکوم به این کرد که چیزی جز قالبی موقتی برای روح بشر نباشد؟ تصویر کردن بدن برهنه حوا یا دیانا، با همه جزئیات، نوعی اعتراض اروتیک و هدف آن تأکید بر موجودیت خاکی و بشری تن انسان است.
Saeid Ghorbani
شمار بسیاری از انسانها و مقدار عظیمی از ثروت تحت حاکمیت سروری قرار داشتند که با خدا یکی دانسته می‌شد. در هر حال، می‌توان چنین گفت که این گونه جوامع تصویرهایی تهدیدکننده را در مرز خود قرار می‌دادند، انگار که بخواهند به انسانها یادآوری کنند که جهان «آن‌سو» واقعی‌تر از جهانی است که در آن زندگی می‌کنند. اگوست کنت به درستی می‌گفت که این گونه جوامع بیش از آن که برای زندگان ساخته شده باشند برای مردگان ساخته شده‌اند.
Saeid Ghorbani
«جامعه تأمین‌کننده زمینه‌ای است که اندیشه منطقی در آن رشد کرده است».
Saeid Ghorbani
تعهد غایی‌ترین نمود نظریه هنر برای هنر است، عارضه‌ای به همان اندازه محتوم که بهایی که، به گفته توماس مان، باید برای کشف هنر و عشق پرداخت شود.
Saeid Ghorbani
بدترین بلایی که ممکن است بر سر فعالیت هنری بیاید این است که سر در درون خود فرو کند، از خود تغذیه کند و خود را به تباهی بکشد یا بر آنچه مایه نابودی آن است دامن بزند.
Saeid Ghorbani
اگر به این نکته برسیم که اثر هنری دارای ماده اجتماعی است، آنگاه مجبوریم فرمهایی را که نمایشگر این ماده‌اند مورد تحلیل فکری قرار دهیم، حتی اگر فرمهایی تخیلی باشند.
Saeid Ghorbani
هنگامی که آفرینش هنری به سراغ «طبیعت» می‌رود، چیزی را جستجو می‌کند که در ادراکش از حقیقت نه به واقعیت بلکه به خلاف آن نظر دارد، و این امر مستلزم تغییراتی مشابه همان‌هایی است که جامعه بر جهان اعمال می‌کند. این مقایسه به هیچ وجه خودسرانه نیست، چرا که رقابتی به همان اندازه حاد را دربردارد که، به گفته مارسل موس، میان کشیش و جادوگر وجود داشت: کشیشی که «مواهب» جامعه را به کار می‌گرفت تا پیوند جامعه را محکم‌تر کند، و جادوگری که همین مواهب همگانی را برای هدفهای شخصی به کار می‌گرفت. تنها انگیزه هنرمند برای اعمال این تغییرات این است که از راههای تازه‌ای با دیگران رابطه برقرار کند، گفتگویی را برپاسازد و مشارکتی را به وجود آورد که خود جامعه نمی‌تواند ایجاد کند.
Saeid Ghorbani
«عقل کامل از هر افراطی می‌پرهیزد»
Saeid Ghorbani

حجم

۱۵۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

حجم

۱۵۲٫۶ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۷

تعداد صفحه‌ها

۱۸۴ صفحه

قیمت:
۴۸,۰۰۰
تومان