کتاب خانه خودمان
معرفی کتاب خانه خودمان
کتاب خانه خودمان نوشتهٔ سینتیا کادوهاتا و ترجمهٔ شقایق قندهاری و ویراستهٔ مژگان کلهر است و نشر افق آن را منتشر کرده است. خانه خودمان اولین رمان کادوهاتا برای نوجوانان است که در سال ۲۰۰۵ مدال طلای نیوبری را برای او به ارمغان آورد. این کتابْ روایتی است لطیف از رابطهٔ صمیمانهٔ کیتی و لین و عشق میانشان، کتابی دربارهٔ عشق، امید، مهاجرت و بیماری.
درباره کتاب خانه خودمان
کیتی خواهرش لین را بیشتر از هرکس دیگری در دنیا دوست دارد و از او یاد گرفته که در عمق همه چیز دنبال زیبایی و امید برگردد. آنها همیشه در کنار هم هستند. کیتی از اولین کلمهای که گفته تا شیطنتکردن را از او یاد گرفته است. او فکر میکند خواهر بزرگش نابغه است و هرچه او میگوید درست است. کیتی و لین همراه مادر و پدرشان در آیووا زندگی میکنند، اما والدینشان تصمیم میگیرند برای بهترشدن زندگیشان به جورجیا نقل مکان کنند. وقتی آنها به جورجیا میروند، مادر و پدر کیتی مجبور میشوند بیشتر اوقات خود را کار کنند. مدتی بعد، لین مدام خسته و بیحال است و بیشتر اوقاتش را در تختش میگذراند. کیتی نگران خواهرش است. لین که راهنمای همیشگی زندگی او بوده، اکنون از او دور شده و حالش بد است. حالا که پدر و مادرش مدام کار میکنند و لین هم اکثر اوقات در تختش است، کیتی احساس میکند که خانوادهاش دارد از هم میپاشد و آنها روز به روز از هم دورتر میشوند. اما او چگونه میتواند راهی پیدا کند که شعلههای عشق و امید در دل خانواده بیدار شود؟ و چطور میتواند خانواده را دوباره دورهم جمع کند؟
خواندن کتاب خانه خودمان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به همهٔ نوجوانان پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب خانه خودمان
«پیش از اسبابکشی، تمام مدت، پدر و عمویم کامیون را با کارتنها و جعبههایی که مادر بستهبندی کرده بود پر کردند. قرار بود فردا صبح زود راه بیفتیم. من و لین در ایوان جلوی خانه نشستیم و نگاهشان کردیم. عمو کاتسوهیسا نمیخواست ما کمک کنیم، چون میگفت جلوی دست و پا را میگیریم.
من و لین با سربازهای شطرنج بازی کردیم. عمو کاتسوهیسا برای رفع خستگی به ایوان آمد. دستهایش را سه بار به هم زد. یک دستمال برداشت و بینیاش را گرفت. بعد دوباره دست زد و گفت: «در تمام ژاپن، شطرنجبازی بهتر از خودم سراغ ندارم.» با این حرفش میخواست از لین دعوت کند که با او شطرنج بازی کند.
ـــ حوصله داری یکدست بازی کنیم؟
لین مهرهها را روی تخته چید. عمو طوری آستینهایش را بالا زد که انگار شطرنج، بازی بدنی طاقتفرسا و دشواری است. هنوز یک ربع نشده بود که لین عمو را شکست داد. عمو شطرنجباز خوبی نبود و لین را وادار کرد چند بار با او بازی کند بلکه بتواند او را شکست بدهد. با اینکه وقت استراحت تمام شده بود، عمو کاتسوهیسا اصلاً متوجه نشد که پدرم دوباره برگشته و دارد جعبهها را توی کامیون میگذارد. عمو سه بار پشت سر هم شکست خورد! با این حال، باز هم میگفت که در تمام ایالات متحده، هیچ شطرنجباز ژاپنیای به گرد پایش نمیرسد! من اصلاً نمیتوانستم بفهمم که چطور دربارهٔ خودش اینطور فکر میکند. هر بار که لین او را شکست میداد، به روی خودم نمیآوردم، اما در دلم لین را تشویق میکردم.»
حجم
۱۶۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۱۳ صفحه
حجم
۱۶۲٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۴
تعداد صفحهها
۱۱۳ صفحه
نظرات کاربران
رمان خانه ی خودمان، داستان دو خواهر ژاپنی/آمریکایی را روایت می کند که به منظور بهبود بخشیدن به شرایط زندگی والدینشان، از آیوا به مناطق روستایی جرجیا مهاجرت می کنند. کیتی، خواهر کوچک تر و راوی داستان، فکر می کند
خدای من، این کتاب... پارسال تابستون خوندمش و شاید بتونم بگم یکی از غمگین ترین کتاب هایی بود که خوندم.
بنظرم برای رده سنی ۱۰ تا ۱۵ بیشتر جذابه و برای اون سن و اولین تجربه و روبرویی با مرگ و دوره سوگواری کتاب خوبیه.