کتاب مواضع
معرفی کتاب مواضع
کتاب مواضع نوشتهٔ ژاک دریدا و ترجمهٔ پیام یزدانجو است. نشر مرکز این کتاب را روانهٔ بازار کرده است. دریدا در این کتاب به تشریح دیدگاههای خود در عرصههای فلسفه و ادبیات، رشتههایی چون زبانشناسی و نشانهشناسی و رویکردهایی چون ساختارگرایی و پدیدارشناسی پرداخته است.
درباره کتاب مواضع
کتاب مواضع دربرگیرندهٔ نخستین و تنها مصاحبههایی است که ژاک دریدا تا سال ۱۹۷۲ در آنها شرکت کرده و بهخواست خود او و اساساً بهمنظور انتشار در قالب یک مجلد مستقل تدارک دیده شدهاند. این مصاحبهها که توسط اعضای گروه تِلکل انجام شده، نخستینبار و بهترتیب در دسامبر ۱۹۶۷، در ژوئن ۱۹۶۷ و در پاییز و زمستان ۱۹۷۱ منتشر شدهاند. این گفتوشنودها در سال ۱۹۷۲ (با افزودن ملحقاتی مکتوب به مصاحبهٔ سوم) در قالب کتاب حاضر منتشر شدهاند.
«استلزامات»، «نشانهشناسی و گراماتولوژی» و «مواضع» چنانکه از مفاد آنها نیز برمیآید، بهموازات انتشار مهمترین آثار نظاممند دریدا («آوا و پدیدار»، «از گراماتولوژی» و «نوشتار و تفاوت» بهعنوان سهگانهٔ ۱۹۶۷ و «بارآوری» و «حواشی فلسفه» در ۱۹۷۲) پدید آمدهاند. اینها اغلب بهعنوان مروری دقیق و هرچند دشوار بر نخستین نوشتههای دورانساز او موردتوجه بسیار قرار گرفتهاند. پنج کتاب یادشده ترسیمکنندهٔ خطوط اصلی طرحی به شمار میروند که تصویر آشنای ما از «دریدا» را نقش زده است؛ بااینحال این گفتوگوها که البته نه صرفاً گفتاری که بیشتر نوشتاریاند، تنها بهمنظور برشماری مهمترین مضامین آثار دریدا و یادآوری بحثهای موردعلاقهٔ او یا بهدستدادن خلاصهای از مشروح آنها صورت نگرفته. این گفتوگوها جستارگشاییها و نظرورزیهایی بیشتر و کمابیش به پیچیدگی و پرباری آثار پیشین او هستند و این است که مواضع ضلع سوم سهگانهٔ ۱۹۷۲ را تشکیل میدهد.
ژاک دریدا با طرحریزی «شالودهشکنی» و با انتشار آثار یادشده به آنچنان اشتهار و اعتباری دست یافته که آشنایی با آثار او برای هر اندیشهگر و پژوهشگر امروز گریزناپذیر مینماید. در این میان کتاب «مواضع» که در قالب ۳ مصاحبهٔ مشروح سامان یافته، بهعنوان مروری بر نخستین نوشتههای دورانساز دریدا و نیز بهعنوان نخستین کتابی که از او به فارسی منتشر میشود، میتواند راهگشای خوانندگان باشد. دریدا در این کتاب به تشریح دیدگاههای خود در عرصههایی چون فلسفه و ادبیات، در باب رشتههایی چون زبانشناسی و نشانهشناسی و دربارهٔ رویکردهایی چون ساختارگرایی و پدیدارشناسی پرداخته است. او، افزون بر اینها و گذشته از پرداختن به مهمترین مضامین مطرح در متون منتشرشدهاش، پرسشهای تازهای را پیش کشیده و به بحثهای پربار و پیچیدهای در باب این پرسشها پرداخته است.
مواضع کتابی دقیق و دشوار و دربرگیرندهٔ دیدگاههای متفکری است که تأثیری تکاندهنده و سرنوشتساز بر تفکر معاصر گذاشته است.
خواندن کتاب مواضع را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
خواندن این کتاب را به دوستداران حوزههای فلسفه، نقد ادبی، نشانهشناسی و زبانشناسی پیشنهاد میکنیم.
درباره ژاک دریدا
ژاک دریدا در ۱۵ ژوئیه ۱۹۳۰ به دنیا آمد و در ۸ اکتبر ۲۰۰۴ درگذشت. او فیلسوف الجزایریتبار فرانسوی و پدیدآورندهٔ فلسفهٔ واسازی بود. تئوریهای او در فلسفهٔ پستمدرن و نقد ادبی تأثیر فراوانی گذاشت. دریدا با جنبشی که به نام واسازی شناخته شده، نزدیکی و پیوندی تنگاتنگ دارد. هدف اصلی او در واقع خنثیکردن چیزی است که خود آن را عقلمداری [کلاممحوری/ لوگوسمحوری / حاکمیت عقل] (logocentrism) خوانده است. دریدا این باور ساختارگرایان را که معنا در ذاتِ متن است، رد میکند. او نمیپذیرد که واژگان حامل و بارورِ معنا هستند؛ بلکه بر آن است که واژگان تنها به واژگان دیگر اشاره دارند. معنا وابسته به داننده است و نه متن و زمانی بروز مییابد که مفسر با متن به گفتوگو درآید.
دریدا که از عرصهٔ پدیدارشناسی به ساختارگرایی و واسازی نزدیک شد، با دیدگاههایش دربارهٔ زبان، دانش و معنا و بهویژه ماهیت متن موردتوجه ارتباطشناسان قرار گرفت. او شاگرد نهضت ساختارگرایی و اندیشههای پساساختارگرایی «میشل فوکو» بود و با نقدی که بر این اندیشه و بیشتر از جنبهٔ نشانهشناسی وارد کرد، موردتوجه محافل نقد ادبی و جامعهٔ پستمدرن دانشگاهی امریکا قرار گرفت. دریدا در آثارش فاصلهٔ بین فلسفه و ادبیات را کاهش داد و بهعنوان یک منتقد ادبی قدرتمند هم شناخته شد.
مشهورترین اصطلاح دریدا Déconstruction است که آن را در فارسی به واسازی، شالودهشکنی، بنفکنی و ساختگشایی ترجمه کردهاند؛ البته واژهٔ ساختار در این اصطلاح نباید با اصطلاح فلسفی ساختار به معنی Structure در عبارتهای ساختارگرایی و پساساختارگرایی یکسان تصور شود. Déconstruction در زبانهای دیگر معمولاً ترجمه نشده و با همان املای فرانسوی به کار میرود که دریدا آن را به مفهوم از نو بنانهادن (ویرانکردن و درعینحال ساختن) به کار برده است.
«مواضع»، «آوا و پدیدار»، «از گراماتولوژی»، «نوشتار و تفاوت»، «بارآوری» و «حواشی فلسفه» از آثار این نویسنده و اندیشمند هستند.
بخشی از کتاب مواضع
«"مصاحبهٔ ژولیا کریستوا"
کریستوا: امروزه نشانهشناسی براساس الگوی نشانه و همبستههایاش، یعنی ارتباط و ساختار، بنا شده است. حدود «لوگوسمحورانه» و قوممحورانهٔ این الگوها چیست، و چرا این الگوها نمیتوانند بهعنوان بنیان نوعی علامتگذاری که سعی در گریز از متافیزیک دارد عمل کنند؟
دریدا: همهٔ سیماچههایی که در اینجا مطرح میشوند الزاماً دوپهلوی اند. و اگر فرض کنیم که روزی ممکن خواهد بود تا بهسادگی از بند متافیزیک بگریزیم، فرضی که من به آن باور ندارم، مفهوم نشانه، از این لحاظ، در آنِ واحد نشانگر یک مانع و یک پیشرفت خواهد شد. زیرا اگر نشانه، در اساس و در استلزاماتاش، در همهٔ وجوهاش متافیزیکی باشد، اگر همبستگی نظاممندی با خداشناسی رواقی و قرونوسطایی داشته باشد، آنگاه میتوان گفت که اثر و جابهجا گشتی که اثر به آن تن داده ــ و بهگونهیی شگفتآور، ابزار آن اثر نیز بوده ــ تأثیرات محدودکنندهیی داشتهاند. چرا که این اثر و جابهجایی یا از نو طرحریزی نقدِ نحوهٔ تعلق مفهوم نشانه به متافیزیک را ممکن ساختهاند، نقدی که نمایندهٔ نشانگذاری و واگشایی همزمانِ حدود نظامی است که این مفهوم در آن پدید آمده و کارکرد یافته است، و بنابراین همچنین، تا حدی، نمایندهٔ ریشهکن شدن نشانه از خاک خویش نیز هست. این کار باید تا آنجا که امکان دارد به پیش برده شود، اما در نقطهیی خاص بهناچار با «حدود لوگوسمحورانه و قوممحورانهٔ چنین الگویی مواجه خواهیم شد. شاید در این نقطه است که مفهوم نشانه باید کنار گذاشته شود. اما تعیین مختصات این نقطه بسیار دشوار بوده، این نقطهیی است که هیچگاه به طور محض مشخص نمیشود. همهٔ ذخایر اکتشافی و انتقادی مفهوم نشانه باید تخلیه شوند، و این تخلیه باید بهگونهیی برابر در همهٔ قلمروها و زمینهها صورت گیرد. حال، قطعاً نه تنها نابرابریهای پیشرفت (که همیشه وجود خواهند داشت) بلکه ضرورت برخی زمینهها، ذخیرهٔ نشانهرا، بهنحوی از نظر راهبردی محتوم، به الگویی شناختهشده در جایی دیگر بدل میکنند که، حتا در بدیعترین مراحل پژوهش، همچون مانعی عمل خواهد کرد.»
حجم
۵۰۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه
حجم
۵۰۰٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۶
تعداد صفحهها
۱۶۰ صفحه