کتاب ضربه رابطه ای در نوزادی
معرفی کتاب ضربه رابطه ای در نوزادی
کتاب ضربه رابطه ای در نوزادی نوشتهٔ تسا برادون با ترجمهٔ دکتر الهام توکلی در انتشارات ارجمند منتشر شده است.
درباره کتاب ضربه رابطه ای در نوزادی
کتاب ضربه رابطه ای در نوزادی حاوی مقالههای بالینی و پژوهشی خلاقانه و بینرشتهای زیستی، روانشناختی و اجتماعی درمورد پیامدهای ضربه روی تحول نوزاد و شیوههای مختلف مداخله است و همین امر کتاب را برای محققان و متخصصان حوزهٔ تحول ارزشمند کرده است.
این کتاب توسط متخصصان برجستهای در حوزهٔ درمان والد - نوزاد نوشته شده است و سرمایهٔ تجربهٔ بالینی و تخصص را به این عرصهٔ حیاتی مهم آورده است و قطعاً یک کتاب مرجع اطلاعات برای متخصصان و پژوهشگران کار با والد - نوزاد در سالهای آتی خواهد بود.
در این کتاب نوعی ارتباط نوآورانه در حوزهٔ سلامت روان نوزادی ایجاد شده است و پارادایمهای مجزای قبل درمورد ضربهٔ رابطهای از حوزههای روانتحلیلی، دلبستگی و علوم اعصاب گرد هم آمده است. بهطورکلی میتوان گفت که ضربهٔ رابطهای در دوران نوزادی موردعلاقهٔ رواندرمانگران زبدهٔ کودک و بزرگسال، روانشناسان بالینی، روانپزشکان کودک و بزرگسال، روانتحلیلگران، متخصصان بهداشت و درمان و مددکاران اجتماعی خواهد بود.
خواندن کتاب ضربه رابطه ای در نوزادی را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به روانشناسان و روانکاوان حوزهٔ کودک پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب ضربه رابطه ای در نوزادی
«ژنها و محیط به شیوۀ جداییناپذیری درهم تنیدهاند. شبکۀ گستردۀ روابط میان طبیعت و تربیت و جسم و روان جایگزین مفاهیم قدیمی تقسیمبندی دوگانۀ طبیعت یا تربیت و مغز یا بدن شده است. در تلاش برای بررسی مباحث طبیعت- تربیت، دو رویکرد روانشناختی غالب در قرن اخیر وجود داشته است؛ نظریۀ یادگیری و نظریۀ روانتحلیلگری. هردوی این نظریهها بر سر این موضوع توافق دارند که چگونگی تجربۀ فرد با والدین، اساس شکلگیری ویژگیهای وی، ارزشها و اختلال در سازگاری است. از این دو دیدگاه، روانتحلیلگری بر به ارث بردن زیستی صفات و تغییرات محدود تحت تأثیر اجتماعی شدن و محیط تأکید دارد (فروید، ۱۹۲۰). طی دهههای گذشته در قرن بیستم، پژوهشهای کمّی ژنتیک رفتاری۱۰ موجب کمرنگ شدن نظریههای کلاسیک اجتماعی شدهاند که روی نقش فرزندپروری و تجارب اولیۀ خانوادگی تأکید داشتند (اسکار، ۱۹۹۲). نقش محیط در پرتو هیجان پروژۀ ژنوم انسانی قرار گرفت و این نوید داده شد که ژنتیک مولکولی، ژنهای جهشیافتۀ واحدی که موجب رفتارهای خاص و اختلالهای روانپزشکی میشوند را کشف خواهد کرد. در عوض اپیژنتیک نشان داد که محیط میتواند منجر به تغییرات وراثتی در بروز ژنها در یک ارگانیزم شود بنابراین پژوهشها دوباره روی اهمیت نقش محیط اجتماعی در تعیین فنوتیپ نهایی متمرکز شدند. بهعلاوه روشهای ژنتیک مولکولی پرده از بسیاری از میانجیهای کوچک پیچیده و تعدیلکنندههای تعامل ژن- محیط در گذر از ژنوتیپ به فنوتیپ برمیدارند. ادراک ذهنی افراد از حادثه یا ضربه یک عامل بالقوه بااهمیت است که روی مسیر ژن به رفتار اثر میگذارد؛ بنابراین فرایندهای بازنمودی درونروانی تنها پیامد آثار ژنتیک و محیط نیستند اما ممکن است میانجیهای اصلی این تأثیرها باشند.
این فصل مروری بر مجادلۀ طبیعت- تربیت خواهد داشت و پیشرفتهای ژنتیک مولکولی و درک فعلی از تعامل ژن- محیط را نشان میدهد. همچنین ما مدعی نیاز به تلفیق یافتههای ژنتیک با بینش حاصل از نظریۀ روانتحلیلی بهمنظور افزایش درکمان از نقش روان، ژن و محیط در تأثیر بر پیامدهای تجارب آسیبزا هستیم.»
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه
حجم
۱٫۶ مگابایت
سال انتشار
۱۳۹۵
تعداد صفحهها
۳۲۸ صفحه