دانلود و خرید کتاب گرگ در لباس میش آگاتا کریستی ترجمه مجتبی عبدالله نژاد
تصویر جلد کتاب گرگ در لباس میش

کتاب گرگ در لباس میش

معرفی کتاب گرگ در لباس میش

کتاب گرگ در لباس میش نوشتهٔ آگاتا کریستی و ترجمهٔ مجتبی عبدالله نژاد است و انتشارات شرکت کتاب هرمس آن را منتشر کرده است. این کتاب از مجموعه‌داستان‌های هرکول پوآرو است.

درباره کتاب گرگ در لباس میش

داستان پلیسی گرگ در لباس میش یکی دیگر از آثار آگاتاکریستی است که قهرمان داستانش کارآگاهی خصوصی بلژیکی با هوش، کوتاه قد و بذله‌گو به نام هرکول پوارو است ماجرای داستان در مدرسه‌ٔ شبانه‌روزی دخترانه‌ای رخ می‌دهد که تمام محصلان آن از طبقات ممتاز اجتماع‌اند. در این میان، شاهزاده خانمی از کشور امارت به این مدرسه می‌رود؛ اما پس از چندی ناپدید می‌شود و... .

کتاب گرگ در لباس میش با نام گربه‌ای در میان کبوتران نیز شناخته می‌شود (به انگلیسی: Cat Among the Pigeons). 

این کتاب که از مجموعه داستان‌های پوآروست در ۲ نوامبر ۱۹۵۹ در بریتانیا توسط انتشارات کولینز کرایم کلوب به چاپ رسیده‌ است.

خواندن کتاب گرگ در لباس میش را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب را به دوستداران داستان‌های جنایی و معمایی و شخصیت هرکول پوآرو پیشنهاد می‌کنیم.

درباره آگاتا کریستی

آگاتا کریستی، با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا کریستی، در پانزدهم سپتامبر ۱۸۹۰ در شهر تورکی انگلستان به دنیا آمد و در دوازدهم ژانویهٔ ۱۹۷۶ در آکسفوردشایر درگذشت. او که با نام مستعار مری وستماکوت رمان‌های عاشقانه (البته با ته‌مایه‌های معمایی) نیز نوشته، شهرتش را مدیون خلق مجموعه‌های جنایی‌کارآگاهی خانم مارپل و کارآگاه پوآرو است، مجموعه‌هایی که از حیث طراحی پی‌رنگ‌های رازآلود و گره‌افکنی و گره‌گشایی چنان نبوغ‌آمیز و چیره‌دستانه‌اند که لقب «ملکهٔ جنایت» را برای آگاتا کریستی به ارمغان آوردند. او، در کنار شکسپیر، پرفروش‌ترین نویسندهٔ تمام ادوار تاریخ است.

علاقهٔ وافر کریستی به مطالعهٔ آثار چارلز دیکنز و سِر آرتور کانن دویل او را در سنین پایین به ژانر جنایی علاقه‌مند ساخت و درنهایت در اوایل دههٔ سوم زندگی‌اش شروع کرد به نگارش داستان‌های جنایی.

آگاتا کریستی از نویسندگان عصری است موسوم به «عصر طلایی کارآگاهی‌نویسی کلاسیک». این عنوان به رمان‌هایی کارآگاهی با سبک و الگوی مشابه اطلاق می‌شد که در حدفاصل جنگ جهانی اول و دوم خلق شدند. اغلب نویسندگان این عصر بریتانیایی بودند: مارجری الینگهم، آنتونی برکلی، نیکلاس بلیک، رونالد ناکس، آگاتا کریستی و ده‌ها جنایی‌نویس دیگر.

رونالد ناکس در سال ۱۹۲۹ قواعد جنایی‌نویسی کریستی را در قالب ده فرمان به شرح زیر مدون ساخت:

۱. نام قاتل باید در صفحات ابتدایی کتاب ذکر شود، اما نه به گونه‌ای که خواننده در همان ابتدا به او سوءظن پیدا کند.

۲. در مسیر گره‌گشایی از جنایت نباید هیچ کمک مافوق طبیعی و غیرعادی‌ای از راه برسد.

۳. بیش از یک اتاق یا گذرگاه مخفی نباید در داستان وجود داشته باشد.

۴. نویسنده نباید به سم ناشناخته یا ابزاری متوسل شود که در پایان داستان نیاز به توضیحات مفصل علمی داشته باشد.

۵. هیچ شخصیت چینی‌ای نباید در قصه حضور داشته باشد.

۶. هیچ تصادفی نباید به کمک کارآگاه بیاید.

۷. خود کارآگاه نباید مرتکب جنایت شود.

۸. کارآگاه مکلف است تک‌تک سرنخ‌های به‌دست‌آمده را شرح دهد.

۹. دستیار کارآگاه به‌هیچ‌وجه نباید افکار و حدسیاتش را از خواننده مخفی نگه دارد. هوش او باید اندکی پایین‌تر از هوش خوانندهٔ متوسط باشد.

۱۰. دوقلوها یا بدل افراد تنها به شرطی اجازهٔ حضور در داستان را دارند که پیش‌تر خواننده برای حضورشان آمادگی پیدا کرده باشد.

بخشی از کتاب گرگ در لباس میش

«اتاق نشیمن خانم بالسترود به دو طرف پنجره داشت. یکی به طرف راه اتومبیل‌رو و زمین چمن کنارش، و یکی هم به طرف باغچه گلهای صدتومانی پشت ساختمان. اتاق مجللی بود. خانم بالسترود خودش هم خیلی ابهت داشت. قدبلند بود با قیافه اشرافی، موهای جوگندمی آرایش‌کرده، چانه قرص و محکم و چشمان خاکستری پر از شیطنت. موفقیت مدرسه میدوبانک فقط ناشی از شخصیت مدیرش بود (واقعاً هم میدوبانک یکی از بهترین مدارس دخترانه انگلستان بود). شهریه مدرسه بالا بود، ولی کسی اهمیت نمی‌داد. درواقع می‌شود این طور گفت که با اینکه پول زیادی می‌گرفت، ولی ارزش داشت.

دخترها تو این مدرسه مطابق میل والدین و همین طور مطابق میل خانم بالسترود تربیت می‌شدند و تلفیق این دوتا نتیجه خیلی خوبی به دنبال داشت. خانم بالسترود به دلیل شهریه بالایی که می‌گرفت، می‌توانست بهترین معلمها را استخدام کند. از این نوع مدرسه‌ها زیاد نبود، ولی تک بودنش باعث نمی‌شد که نظم نداشته باشد. شعار خانم بالسترود «نظم بدون سختگیری» بود. معتقد بود نظم برای دانش‌آموز خاطرجمعی و امنیت ایجاد می‌کند، ولی سختگیری باعث دلخوری می‌شود. شاگردان مدرسه از قشرهای مختلفی بودند. دختران خارجی از خانواده‌های اشرافی و غالباً سلطنتی، و همین طور دختران انگلیسی از خانواده‌های اصیل یا ثروتمند که مایل بودند دخترانشان آموزشهای فرهنگی و هنری لازم را ببینند و ضمناً از اصول زندگی و مهارتهای اجتماعی هم بی‌اطلاع نباشند، به طوری که بعد از اتمام دوران مدرسه به دختران شایسته و آراسته‌ای تبدیل شوند و بتوانند در هر موضوعی عالمانه گفتگو کنند. بعضی دیگر از خانواده‌هایی بودند که می‌خواستند دخترانشان درس بخوانند و امتحانات ورودی را با موفقیت پشت سر بگذارند و درنهایت مدرک بگیرند. برای رسیدن به این هدف لازم بود آموزشهای مخصوص ببینند و به آنها بیشتر توجه شود. بعضی دیگر دخترانی بودند که نسبت به شیوه رایج تحصیلی در مدارس دیگر واکنشهای تندی نشان می‌دادند. ولی خانم بالسترود برای خودش ضوابطی داشت. کودنها یا بزهکارها را راه نمی‌داد و ترجیح می‌داد دانش‌آموزانی را بپذیرد که از والدین آنها راضی بود یا در جبین خود آنها آینده روشنی می‌دید. سن دانش‌آموزان هم محدوده مشخصی داشت. بعضی در سن وسالی بودند که در گذشته آنها را «بالغ» می‌نامیدند و بعضی هنوز تقریباً بچه بودند. بعضی والدینشان در خارج از کشور زندگی می‌کردند. خانم بالسترود برای تعطیلات این عده برنامه‌های جالبی تدارک می‌دید. خلاصه تنها مرجع لازم برای رسیدگی نهایی به مسئله پذیرش یا عدم پذیرش دانش‌آموزان خود خانم بالسترود بود.»

معرفی نویسنده
عکس آگاتا کریستی
آگاتا کریستی
انگلیسی | تولد ۱۸۹۰ - درگذشت ۱۹۷۶

آگاتا کریستی با نام اصلی آگاتا مری کلاریسا میل، ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در دون شایرِ انگلستان به دنیا آمد. پدر آمریکایی‌اش فردریک میلر نام داشت. مادرش کلارا بومر انگلیسی و از خانواده‌ای اشرافی بود. آگاتا به دلیل آمریکایی بودن پدر می‌توانست تبعه ایالات متحده نیز باشد، ولی هرگز از آن کشور تقاضای تابعیت نکرد. آگاتا یک خواهر و یک برادر داشت که هردوی آن‌ها از او بزرگ‌تر بودند. گر چه خواهر و برادر آگاتا را به مدرسه شبانه‌روزی و خود او را به یک مدرسه تکمیلی در فرانسه فرستاده بودند اما آگاتا در پنج سالگی خودش خواندن را یاد گرفت و بعد با استفاده از کتابخانه پدرش به معلوماتش اضافه کرد و تحصیلات آکادمیک نداشت.

کاربر ۱۴۲۰۶۰۹
۱۴۰۲/۱۲/۱۶

مثل همیشه این کتاب خانم آگاتا کریستی هم عالی وپراز معما بود داستانهای این نویسنده نیاز به توصیه نداره ولی بخونیدش حتما لذت میبرید😊

Mrym.mohamdi
۱۴۰۳/۰۶/۱۸

ب شدت ذهن رو درگیر داستان میکنه، فوق العاده ست😍👌🏻

احسان فتاحی
۱۴۰۲/۱۰/۱۱

حدود 15 تا از کتابهای آگاتا کریستی رو خوندم و این تنها کتابی بود که دوس نداشتم.از او داستانهاییه که حرص آدم در میاره و انتهاشم قابل حدس زدنه پوارو هم تقریبا آخرای داستان اضافه میشه به ماجرا

این روزها مردم هرکاری می‌کنند. جوانها کار می‌کنند، چون برای برنامه‌های خودشان احتیاج به پول دارند، یا به هرحال دوست دارند کار کنند که از لحاظ روحی و بدنی سالم بمانند.
کاربر ۹۰۸۵۳۹۴

حجم

۲۲۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۰ صفحه

حجم

۲۲۹٫۰ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۳۱۰ صفحه

قیمت:
۷۴,۰۰۰
۳۷,۰۰۰
۵۰%
تومان