کتاب گناه مضاعف
معرفی کتاب گناه مضاعف
کتاب گناه مضاعف نوشتۀ آگاتا کریستی و ترجمۀ رویا سعیدی است. این کتاب را انتشارات کتاب هرمس منتشر کرده است.
درباره کتاب گناه مضاعف
کتاب گناه مضاعف نام مجموعه داستانی است که سال ۱۹۶۵ منتشر شد. داستانهای گناه مضاعف، «لانه زنبور»، «سرقت یاقوت سلطنتی»، «حماقت گرینشاو»، «سرنخ اضافی» و «تحصن»، داستانهای این کتاب را تشکیل میدهند.
این کتاب در سال ۱۹۶۱ در آمریکا توسط انتشارات داد، مید اند کمپانی برای دو شخصیت کارآگاهی هرکول پوآرو و خانم مارپل به چاپ رسیده است. این داستانهای هیجانانگیز، با هوشمندی توسط استاد آگاتا کریستی ساخته شده و توسط هرکول پوآرو تکرارنشدنی و خانم جین مارپل حل شده است.
خواندن گناه مضاعف آسان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
علاقهمندان به داستانهای جنایی و پلیسی میتوانند از خواندن این کتاب لذت ببرند.
درباره آگاتا کریستی
آگاتا کریستی در ۱۵ سپتامبر ۱۸۹۰ در شهر تورکی در منطقة لیدز انگلستان متولد شد. اگرچه مادرش قصد داشت برای آموزش خواندن به آگاتا تا ۸ سالگی او صبر کند، بااینحال شوق آگاتا موجب شد خودش خواندن را در سنی بسیار کمتر یاد بگیرد. او در سال ۱۹۱۰ با ازدستدادن پدرش و همچنین به دلیل مشکلات سلامتی مادرش، تصمیم گرفت به قاهره مهاجرت کند تا شاید آبوهوایی گرمتر موجب بهبود سلامت مادرش شود. او علاقهمند به بازدید از بناهای تاریخی قاهره و همچنین شرکت در مراسمهای اجتماعی بود؛ همین علاقهمندی به جهان باستان در شکلگیری تعدادی از آثار او نیز تأثیرگذار بود. نهایتاً خانوادۀ کریستی به دلیل وقایع پیش از جنگ جهانی اول به انگلستان برگشتند.
جنگ جهانی اول یکی از نقاط عطف زندگی آگاتا کریستی بود. با آغاز جنگ جهانی اول، کریستی در انگلستان بهعنوان عضوی از گروه کمکهای داوطلبانه ابتدا بهعنوان پرستار و سپس بهعنوان کمک داروساز کار فعالیت کرد و در این بازه از زندگی خود با مهاجران بسیاری مواجه شد که اکثر آنها بلژیکی بودند؛ تجربیات این مهاجرین الهامبخش او در نخستین نوشتههایش - از جمله رمانهای مشهور پوآرو - بود.
در اوایل دهه ۱۹۷۰، وضعیت سلامت آگاتا کریستی رو به وخامت رفت، بااینحال او به نوشتن ادامه داد. آزمایشها نشان میدهند او در اواخر عمر خود از مشکلات عصبی ناشی از پیری، مانند آلزایمر رنج میبرد. او در ۱۲ ژانویه ۱۹۷۶ درحالیکه ۸۵ سال داشت، در خانۀ خود در وینتربورک انگلستان و به دلایل طبیعی چشم از جهان فروبست.
بخشی از کتاب گناه مضاعف
«نمیدانم بعضیها چطور به خودشان اجازه میدهند که از هرکول پوآرو، این کارآگاه برجسته، بخواهند که در چنین مسائل بیاهمیتی دخالت کند؟! اما گمان نکنید که پوآرو فقط پروندههایی را قبول میکرد که موردعلاقهاش بودند. در وجودِ این دوست کوتاهقامت من آمیزه عجیبی از دو گرایش متفاوت را میشد دید. او از یکسو از عقل معاشِ فلاندریها پیروی میکرد، و از سوی دیگر به ذوق و سلیقه خاص خودش هم اهمیت زیادی میداد. به همین دلیل، پروندههای زیادی را قبول میکرد که به آنها هیچ علاقهای نداشت. تنها دلیل پذیرفتن چنین پروندههایی این بود که میخواست در حوزه کار خودش نفر اول باشد. درعینحال، گاهی هم پروندههایی را قبول میکرد که تقریباً یا تحقیقاً هیچ نفع مادی برایش نداشتند، اما علاقهاش را بر میانگیختند.
نتیجه چنین خُلق و خویی این بود که گاهی کار زیاد او را از پا میانداخت. آن روز هم پوآرو چنین حال و وضعی داشت و برای من چندان سخت نبود که او را ترغیب کنم تا همراه من به تفریحگاه ابرماوث بیاید. قرار شد ما یک هفته در این تفریحگاه مشهور که در سواحل جنوب قرار داشت، اقامت کنیم.
چهار روز از اقامت ما بدون هیچ حادثهای و با خوبی و خوشی گذشته بود که پوآرو پیش من آمد. در دستش نامهای بود که قبلاً باز شده بود. پوآرو از من پرسید:
ــ تو جوزف آرونز را میشناسی؟ از دوستان من است. در زمینه تئاتر فعالیت میکند.
کمی طول کشید تا من دریافتم که منظور پوآرو چه کسی است. دوستان پوآرو بسیار زیاد و متنوع بودند. در میان آنها همه جور آدمی دیده میشد، از دوکهای مشهور گرفته تا کارگران ساده و رفتگرها.»
حجم
۱۴۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
حجم
۱۴۳٫۳ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۸۷
تعداد صفحهها
۱۹۲ صفحه
نظرات کاربران
کتاب خوبیه تعدادی داستان کوتاه از آقای پوآرو و خانم مارپل داخلش هست در کل سرگرم کننه بود
من از نوجوانی عاشق کتابهای خانم کریستی بودم داستان پردازی و معمایی که طرح میشه و حل اون معما به زیباترین شکل ممکن بیان شده همیشه😍
خوب مثل همیشه