تا ۷۰٪ تخفیف رؤیایی در کمپین تابستانی طاقچه! 🧙🏼🌌

کتاب بعضی از ما به دوستمان کلبی هشدار داده بودیم
۳٫۸
(۸)
خواندن نظراتمعرفی کتاب بعضی از ما به دوستمان کلبی هشدار داده بودیم
«بعضی از ما به دوستمان کلبی هشدار داده بودیم» نوشته دونالد بارتلمی(۱۹۸۹-۱۹۳۱)، نویسنده آمریکایی است. این کتاب ۹ داستان کوتاه از این نویسنده را در خود دارد.
در بخشی از داستان «مدرسه» از این کتاب میخوانیم:
«خب، ما همهی بچهها را به کار کاشت درختها گرفتیم، چون هر جور حساب کردیم دیدیم این هم جزوی از آموزش آنهاست، میدانید دیگر، تا ساز و کار ریشهها را ببینند.... و همچنین حس مسئولیت پذیری، مراقبت و مسئولیت فردی را تجربه کنند. میدانید که منظورم چیست. و درختها همگی خشک شدند. پرتقال بودند. نمیدانم چرا خشک شدند، همین جوری خشکیدند. شاید مشکل از خاک بود و یا شاید کودی که از گلخانه گرفته بودیم، جنس اعلی نبود. در این باره شکایت کردیم. خب، سی تا بچه داشتیم که هر یکی درخت کوچک خودش را باید میکاشت و حالا سی تا درخت خشکیده داشتیم. هرکدام از بچهها به یک تکه چوب قهوهای خیره مانده بود، واقعا غم انگیز بود.
اوضاع آن قدرها بد نبود به جز این که دو هفته قبل از ماجرای درختها، همهی مارها مرده بودند. اما من فکر کردم که مارها- خب، دلیلی که مارها سَقَط شدند این بود که... یادتان هست، دیگ بخار چهار روز به خاطر اعتصاب خاموش مانده بود و این قابل توضیح بود. چیزی بود که میشد به خاطر وجود اعتصاب، بچهها را با آن توجیه کنی. خب یعنی، والدین هیچ کدام اجازهی رویارویی با صفوف اعتصابیون را به آنها نمیدادند، ولی به هر حال میدانستند که اعتصابی در جریان است و این به چه معناست. پس وقتی دوباره مشغول کار شدیم و مارها را در آن وضع پیدا کردیم، آنها خیلی ناراحت نشدند.»
گفتو گو با برگمان![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
![]()
رافائل شارگل
تصویرهااینگمار برگمان
آوریل پردهها را پریشان میکندهارولد پینتر
گفتوگو با تروفورونالد برگن
گفتوگو با تارکوفسکیجان جیانویتو
اندیشههایی در باب صلح هنگام حمله هواییویرجینیا وولف
گزارش برودیخورخه لوئیس بورخس
از جناب پو چه خبر؟ادگار آلنپو
کارگاه پیشرفته فیلمسازی با فیلمسازان بزرگلوران تیرار
شکستن امواج؛ سینمای لارس فون تری یهکارولین باینبریج
پرده جهنمرینوسوکه آکوتاگاوا
نام ناپذیرساموئل بکت
کاوشهای یک سگفرانتس کافکا
ایبسن و استریندبرگمصطفی اسلامیه
بازگشت به بابیلوناسکات فیتز جرالد
داستان موشی که کمک میکرداچ.اچ. مونرو(ساکی)
ترجیح میدهم که نه (بارتلبی محرّر و سه جستار فلسفی)هرمان ملویل
عقربه سرنوشت: مجموعه داستان کوتاههاینریش بل
حجم
۵۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
حجم
۵۶٫۴ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۱۱۲ صفحه
قیمت:
۲۵,۰۰۰
تومان
نظرات کاربران
داستانهای طنز معرکه که البته مفاهیم عمیقی هم دارند.یه داستان درباره چند تا دوسته که فکر میکنن تو عالم دوستی حق دارن یکی از رفقا رو اعدام کنن و البته چون با هم دوستن میخوان مراسم اعدام باشکوهی برپا کنند...
چنتاش خیلی خوب بود، چنتاش هم یا نیاز به فکر کردن داره یا خوندن نقد
داستان های واقعا بدیعی داره، و طنز خیلی جالب وعمیق. به نظرم این نویسنده دیوانه است و البته این برای نویسنده یه امتیازه.
من این کتابو خریدم ولی دانلود نمیشه که بخونم چرا واقعا؟