کتاب دگرگونی جهان
معرفی کتاب دگرگونی جهان
کتاب دگرگونی جهان نوشتهٔ بابک احمدی است و نشر مرکز آن را منتشر کرده است. این کتابْ درآمدی به مانیفست حزب کمونیست است.
درباره کتاب دگرگونی جهان
تاکنون دربارهٔ مانیفست حزب کمونیست نوشتهٔ کارل مارکس و فریدریش انگلس که حجمش کمتر از چهل صفحه است هزاران کتاب و رساله نوشته شده، شمار انتشار ترجمههایش به زبانهای مختلف در قیاس با سایر آثار کلاسیک بینظیر بوده و در تفکر و کنش اجتماعی چندین نسل در سراسر جهان تأثیر انکارناپذیری گذاشته است. این بیانیه متنی ساده، روشن و صریح است که نویسندگانش کوشیدهاند تا از بیان ادبی و صنایع مجازی و درافتادن به مباحث پیچیدهٔ نظری اجتناب کنند و هدف اصلیشان این بوده که کارگرانی که در زندان جامعهٔ سرمایهداری از امکانات ابتدایی آموزشی بیبهره ماندهاند این متن را بخوانند و با آگاهی از دلایل وضعیت فرودست و رقتبارشان در جامعهٔ صنعتی مدرن، راه برونرفت از اینهمه مصیبت را کشف کنند. مهمتر از همه، بفهمند که رسالت تاریخی گذر از نظم جامعهٔ طبقاتی به عهدهٔ آنهاست.
نویسندگان مانیفست جوان بودند؛ در زمان انتشار متن مارکس فقط سی سال داشت و انگلس دو سال از او جوانتر بود. لحن تند، جسور و گستاخ اثر را میتوان ناشی از شور جوانی این دو نویسنده دانست. آنها در سال ۱۸۴۷ در محافل رادیکال اروپا بهعنوان نظریهپردازان انقلابی شناختهشده بودند و آثاری در مباحثی چون فلسفه، اقتصاد سیاسی و نظریهٔ اجتماعی در کارنامهشان داشتند. بیانیهای که آنها نوشتند تا امروز برای مردمان در کشورهای مختلف مطرح و برانگیزاننده باقی مانده است، زیرا درونمایههای اصلی آن دربارهٔ وضعیت بشری، زندگی اجتماعی، دشواریهای ناشی از پیشرفت اقتصادی و فنآوری، شکاف طبقاتی در جامعهٔ مدرن، استثمار، ترجیح منافع بازار به منافع عموم مردم، وضعیت کار، شرایط تولید و تجارت، بحرانهای مازاد تولید، سیاست و حکومت، اخلاق، خانواده، وضعیت زنان، تفاوت اقتصادی ملتها، جنگ و صلح و... همچنان مطرح و بحثانگیز است. از سوی دیگر، مانیفست نخستین متن در تاریخ جنبش کارگری است که اعلام میکند مهمترین شرط ضروری در پیکار با سرمایهداری شناخت و تحلیل دقیقِ عملکرد نظام جهانی تولید سرمایهداری است. در زمانی که کشورهای اروپایی تازه در مسیر صنعتیشدن قرار گرفته بودند، این بیانیه از تقدیر جهانیشدن سرمایه، تولید انبوه صنعتی و زندگی در جامعهٔ مصرفی سخن گفته است.
مانیفست مشهورترین و مهمترین سندی است که تاکنون در تاریخ جنبشهای رادیکال منتشر شده است. اهمیت این اثر به جنبش کمونیستی محدود نمانده است، بل در میان انبوه بیانیهها، شبنامهها، خبرنامههای اعلام مواضع و برنامههای احزاب و سازمانهای دیگر، از جمله نیروهای سوسیالیست، آنارشیست، اتحادیهگرا و تعاونگرا که در دو سدهٔ گذشته نوشته و منتشر شدهاند، هنوز زندهترین و مؤثرترین متن است.
از چشماندازی دیگر، مانیفست اثر معتبری است در گنجینهٔ ادبیاتی که ما بهعنوان شاهکارهای فلسفهٔ سیاسی و اندیشهورزی اجتماعی میشناسیم. اثری همارز با سیاست ارسطو، شهریار ماکیاولی، لویاتان هابز، رسالهٔ دوم لاک، قرارداد اجتماعی روسو، اصول فلسفهٔ حق هگل و دربارهٔ آزادی میل.
بابک احمدی در نگارش کتاب دگرگونی جهان کوشیده تا زمینهٔ اجتماعی، سیاسی و فکری نگارش مانیفست را همراه با شرح تاریخ عرضهٔ آن (چاپهای مختلف، ترجمههایش به زبانهای گوناگون و رویکردهای متفاوت به آن در دورههای مختلف) و نیز مفاهیم اصلیای که بسیاری برای نخستین بار در این بیانیه مطرح شده بودند مطرح کند. هدف احمدی از نگارش کتاب این است تا روشن شود قدرت این متن در چیست؟ کدام بخش از مباحث آن هنوز زنده و مفید است و کدام بخش کهنه شده یا تجربهٔ تاریخی نادرستی آن را ثابت کرده است.
در این کتاب از مانیفست حزب کمونیست با عنوان مختصر مانیفست یاد میشود، مگر در مواردی که بحث از عنوان کامل آن مطرح شده باشد. از هفت پیشگفتار مارکس و انگلس بر چاپهای مختلف مانیفست (سه پیشگفتار برای چاپهای آلمانی و چهار پیشگفتار برای ترجمههای آن به زبانهای دیگر که دو تای آنها را با هم نوشتهاند و پنج تا را انگلس نوشته است) بهاختصار یاد میشود.
خواندن کتاب دگرگونی جهان را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران حوزهٔ جامعهشناسی و فلسفه پیشنهاد میکنیم.
درباره بابک احمدی
بابک احمدی متولد ۱۳۲۷ در تهران است. او نویسنده، مؤلف، مترجم، منتقد هنری و پژوهشگر ایرانی است. آثار احمدی از متون پرفروش در بازار کتابهای فلسفی ایران است و بیشتر آنها را نشر مرکز چاپ میکند.
کتابهای او از این قرار هستند:
آفرینش و آزادی، جستارهای هرمنوتیک و زیباییشناسی
از نشانههای تصویری تا متن
امید بازیافته، سینمای آندری تارکوفسکی
باد هر جا بخواهد میوزد، اندیشهها و فیلمهای روبر برسون
تصاویر دنیای خیالی، مقالههایی دربارهٔ سینما
چهار گزارش از تذکرةالاولیاء عطار
حقیقت و زیبایی، درسهای فلسفهٔ هنر
خاطرات ظلمت، دربارهٔ سه اندیشگر مکتب فرانکفورت
رسالهٔ تاریخ
ساختار و تاویل متن
ساختار و هرمنوتیک
سارتر که مینوشت
کتاب تردید
مارکس و سیاست مدرن
مدرنیته و اندیشهٔ انتقادی
معمای مدرنیته
واژهنامهٔ فلسفی مارکس
هایدگر و پرسش بنیادین
هایدگر و تاریخ هستی
کار روشنفکری
ترس و تنهایی: کوارتتهای شاستاکوویچ
موسیقیشناسی
آواز زمین: هشت جستار در تاریخ موسیقی
دگرگونی جهان: درآمدی به مانیفست حزب کمونیست
بخشی از کتاب دگرگونی جهان
«مانیفست حزب کمونیست (Manifest der Kommunistischen Partei) نوشتهٔ کارل مارکس و فریدریش انگلس در ۲۱ فوریهٔ ۱۸۴۸ به زبان آلمانی، در ۲۳ صفحه به قطع بزرگ و بدون ذکر نام نویسندگاناش، در لندن منتشر شد (۴۷۷:۶-۵۱۹). مانیفست را «انجمن آموزشی کارگران آلمانی» که وابسته به سازمان کمونیستها (Bund der Kommunisten) بود بهعنوان بیانیهای در معرفی برنامه و توضیح جهتگیری و مواضع آن گروه سیاسی منتشر کرد (۵۱۲:۲۶). سازمان کمونیستها گروه کوچک و مخفیای بود متشکل از مهاجران آلمانی و شماری مهاجران اروپایی دیگر که در چند شهر اروپا چون پاریس و بروکسل کمیتههایی داشت و بزرگترین آنها در لندن بود. فعالان آن پیشهور، روزنامهنگار و معدودی هم کارگر بودند که به آرمان کمونیسم باور داشتند. عبارت «پرولترهای همهٔ کشورها متحد شوید» روی جلد نخستین چاپ مانیفست آمده بود. شمار نسخههای مانیفست در این نخستین چاپ معلوم نیست، اما به احتمال قوی چندان بیشتر از تعداد اعضای سازمان کمونیستها نبوده است. بنا به امتیاز نشری که به نام «انجمن آموزشی کارگران آلمانی» صادر شده بود، این نهاد میتوانست جزوهها و کتابهایی به زبان آلمانی منتشر کند و تا سال ۱۹۱۴ با نشانی «لندن، خیابان لیورپول، بیشاپگِیت، شمارهٔ ۴۶» در نشر آثار رادیکال و کمونیستی فعال بود، اما در آغاز جنگ جهانی اول امتیاز این نهاد فرهنگی و سیاسی آلمانی لغو شد و از آن پس دیگر اجازهٔ فعالیت نیافت.
انتشار مانیفست همزمان شد با خیزش مردم پاریس در ۲۴ فوریه که سرآغاز رویداد انقلاب در بسیاری از کشورهای اروپایی در سال توفانی ۱۸۴۸ بود. جالب است که مهمترین متنی که آن زمان دربارهٔ انقلاب نوشته شده بود همزمان با نخستین انقلاب قارهای تاریخ منتشر شد.
مارکس و انگلس نخستین بار در سپتامبر ۱۸۴۴ در پاریس با هم ملاقات کردند، اما پیشتر نوشتههای یکدیگر را خوانده بودند. آنان در نوامبر ۱۸۴۴ کتاب مشترکی نوشتند که در سال ۱۸۴۵ در فرانکفورت با عنوان خانوادهٔ مقدس منتشر شد و موضوعاش نقد نظریات هگلیهای جوان در آلمان بود (۵:۴-۲۱۱). از نوامبر ۱۸۴۵ تا اوت ۱۸۴۶ نیز با هم یادداشتهای مفصلی در نقد لودویگ فوئرباخ، ماکس اشتیرنر (نام اصلیاش یوهان کاسپار اشمیت) و هگلیهای جوان نوشتند که امروز به نام ایدئولوژی آلمانی مشهور است (۱۹:۵-۵۳۹). در مقالههای فراوانی که امضای یکی از آنان را دارد تأثیر اندیشههای دیگری را به سادگی میتوان یافت و مانیفست یکی از نتایج کار مشترک آنان و مشهورترین آنهاست.
کارل مارکس (۱۸۱۸-۱۸۸۳) در تریر، شهر کوچکی در راینلند، به دنیا آمد. پدرش وکیل بود و پیش از تولد او برای کسب جواز وکالت از دین یهود دست کشیده و پروتستان شده بود. او مردی فرهیخته و شیفتهٔ آزاداندیشی روشنگران بود. مادر مارکس نیز یهودی و اهل هلند بود و چندان میانهای با پسرش نداشت. مارکس در دانشگاه برلین حقوق و فلسفه خواند و رسالهٔ تفاوت فلسفهٔ طبیعت دمکریتوسی و اپیکوروسی را از بهار ۱۸۴۰ تا مارس ۱۸۴۱ نوشت و براساس آن در آوریل ۱۸۴۱ از دانشگاه ینا درجهٔ دکتری گرفت: (۲۵:۱-۱۰۹). او در سالهای ۱۸۴۲ و ۱۸۴۳ در کلن روزنامهنگار بود. عمدتآ در روزنامهٔ Rheinische Zeitung (روزنامهٔ راین) فعالیت میکرد که در فرصت کوتاهی که حکومت پروس تحمل اندکی آزادی بیان را داشت، از اول ژانویهٔ ۱۸۴۲ تا ۳۱ مارس ۱۸۴۳، منتشر میشد. مارکس از شمارهٔ ۱۵ اکتبر ۱۸۴۲ تا شمارهٔ ۱۷ مارس ۱۸۴۳ سردبیر این نشریه بود. در آغاز کارش جمهوریخواه و دمکرات انقلابی بود و بعد کمونیست شد. چون استبداد عرصه را بر او و همفکراناش، موزِس هِس و آرنولد روگه، تنگ کرد، در اکتبر ۱۸۴۳ همراه با همسرش، جِنی وِستفالِن راهی پاریس شد. در سال ۱۸۴۳ متنی با عنوان «درآمدی بر نقد فلسفهٔ حق هگل» نوشت (۳:۳-۱۳۰) که در آن زمان فقط پیشگفتار آن با عنوان «درآمدی بر نقد فلسفهٔ حق هگل. پیشگفتار» (۱۷۵:۳-۱۸۸) منتشر شد. در سال ۱۸۴۴ در پاریس یادداشتهایی نوشت که دیوید ریازانف آنها را در سال ۱۹۳۸ در مسکو با عنوان دستنوشتهای فلسفی و اقتصادی تدوین و منتشر کرد (۲۲۹:۳-۳۴۶). مارکس، غیر از دو کتابی که با همکاری انگلس نوشته بود و در بالا به آنها اشاره کردم، در سال ۱۸۴۷ نیز کتابی با عنوان فقر فلسفه۱۰ در نقد نظریات پیر ژوزف پرودُن، سوسیالیست فرانسوی که بعدها از نظریهپردازان مشهور آنارشیسم شد، منتشر کرده بود (۱۰۵:۶-۲۱۳).۱۱
فریدریش انگلس (۱۸۲۰-۱۸۹۵) در خانوادهای ثروتمند در برِمِن نزدیک کلن به دنیا آمد. پدرش مالک کارخانهٔ بافندگی بود و در منچستر نیز در مالکیت کارخانهای شریک بود. انگلس جوان از نوامبر ۱۸۴۲ تا اوت ۱۸۴۴ در منچستر (که به پایتخت انقلاب صنعتی مشهور بود) زندگی کرد و مصالح اصلی کتاب وضعیت طبقهٔ کارگر در انگلستان را فراهم آورد که در سال ۱۸۴۵ منتشر شد (۲۹۵:۴-۵۸۳). او در سال ۱۸۴۲ خدمت نظام را در ارتش پروس گذراند و در همان سال، دوستش هِس او را با مبانی کمونیسم آشنا کرد. در منچستر با فعالان جنبش کارگری و رهبران جنبش چارتیست چون جیمز لیچ و جُرج جولین هارنی رفیق شد. مقالهاش «طرحی برای نقد اقتصاد سیاسی» (که از اکتبر تا نوامبر ۱۸۴۳ نوشته بود) مارکس را، که هنوز با او ملاقات نکردهبود، متوجه اهمیت پژوهش در زمینهٔ اقتصاد سیاسی کرد؛ مارکس آن را در نشریهاش Deutsch-Franzich Jahrbcher(سالنامهٔ آلمانی ـفرانسوی) در پاریس چاپ کرد (۴۱۸:۳-۴۴۳). دربارهٔ تفاوت روش کار مارکس و انگلس، یا اختلافنظرهایشان در موارد مختلف، کتابهای زیادی نوشته و بحثهای فراوانی مطرح شده است، اما من در کتاب حاضر کاری به این بحثها نداشتهام، زیرا اطمینان دارم که ارتباطی به مانیفست و زمانهٔ نگارش آن ندارند.»
حجم
۶۵۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه
حجم
۶۵۳٫۵ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۹
تعداد صفحهها
۲۷۲ صفحه