کتاب هزار چهره علم
معرفی کتاب هزار چهره علم
کتاب الکترونیکی «هزار چهره علم» نوشتهٔ هنری بایرلی و لزلی استیونسن با ترجمهٔ میثم محمدامینی در نشر نو چاپ شده است. این کتاب علاوه بر صحبتهای معمول در موضوع فلسفه و تاریخ علم، در خصوص انگیزههای دانشمندان، کنجکاوی، خلاقیت علمی، اعتبار علمی، شهرت عمومی و رقابتهای دانشمندان برای کسب این شهرت و اعتبار بحث میکند.
درباره کتاب هزار چهره علم
کتاب میکوشد با ارائه مثالهایی ملموس از تاریخ علم و با پرهیز از نظریهپردازیهای خشک و انتزاعی خواننده را با برخی مسائل فلسفی و اخلاقی مرتبط با علم آشنا کند. در کنار برخی مسائل اساسی فلسفه علم همچنان که عنوان فرعی کتاب نشان میدهد، دربارهٔ روانشناسی خود دانشمندان، ارزشها و هنجارهای مرتبط با علم و همچنین دربارهٔ وجوه اجتماعی علم بحث میشود. رابطهٔ دانشمند با نهاد علم، نهاد قدرت، نهادهای مالی و همینطور با عموم مردم از جمله مسائل مهم و کمتر بحثشدهای است که در این کتاب به آنها پرداخته میشود. درواقع هزار چهره علم را باید از جمله کتابهایی دانست که میکوشند علم را در بستر تاریخی و اجتماعی آن بررسی کنند.
کتاب هزار چهره علم را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب به علاقهمندان به تاریخ و فلسفهٔ علم و همین طور روانشناسی و جامعهشناسی پیشنهاد میشود.
بخشی از کتاب هزار چهره علم
«۱ ـ ۱ علم چیست؟
هدف علم چیست؟ یکی از پاسخهای کوتاه به این پرسش «صدق» است. اما دانشمندان به دنبال چه نوع صدقهایی هستند، و چرا و چگونه آنها را دنبال میکنند؟ برای اینکه موضوع چیستی علم روشنتر شود، از اینجا شروع میکنیم که علم چه نیست. علم صرفاً تکنولوژی نیست؛ علم فقط شامل اختراع ابزار و وسایل نیست؛ ابزار و وسایلی همانند آنها که قرن بیستم برای ما به ارمغان آورده است: رادیو، تلویزیون، ضبط و پخش ویدیو، رایانه، هواپیما، آنتیبیوتیک، لیزر، توموگرافی رایانهای (سیتی اسکن)، و سلاح اتمی. تکنولوژی (از ریشه تخنه به معنای «فن») در اصل به معنای دانش نظاممند از فنی مانند شیشهگری یا سفالگری بود؛ تکنولوژی، به کار بردن دانش برای مقاصد عملی، برای ساختن چیزها و به دست آوردن نتایج سودمند برای انسان است. تکنولوژی پیشرفته از دانش علمی بهره میبرد و نقش آن در انجام پژوهش علمی اهمیتی روزافزون مییابد. اما تکنولوژی در معنای وسیع، شامل استفاده از آتش و تبرهای سنگی هم میشود و بنابراین چیزی مقدم بر علم است. علاوه بر این، تکنولوژی، بر خلاف علم، در تمام فرهنگهای بشر که تا امروز پا به عرصه نهادهاند به شکلی وجود داشته است، اما تازه از اواخر قرن نوزدهم بود که چنین پیوند نزدیکی با علم یافت. البته حالا دیگر چنان سخت به هم گره خوردهاند که مردم از علم و تکنولوژی (تکنوساینس) یکجا نام میبرند.
دغدغه علم بنا به سنت «دانستنِ اینکه [یا معرفت گزارهای]»، دانش صدقها، در مقابل «دانستنِ چگونه» یعنی دانش فنون بوده است. مسلماً این دو نوع معرفت، بهویژه در دوره اخیر، هرچه بیشتر به هم پیوند خوردهاند. در علم قدیم، نیازهای تکنولوژیک، بهویژه نیاز به سلاحهای جنگی، انگیزه و عامل محرک پژوهش علمی بود. امروز، دانش نظری پایه ضروری بسیاری از تکنولوژیهاست. تکنولوژی نیازمند علم و علم نیازمند تکنولوژی است. دانشمندان پژوهشگر باید برخوردار از مهارتهای آزمایشگری باشند و امروزه اغلب از تکنولوژیهای پیچیده و گرانقیمت برای آزمودن نظریات خود بهره میبرند. با اینحال هنوز هم میتوان هدف علم «محض» را که در پی فهم برخی جنبههای جهان است از هدف علم «کاربردی» که برای تغییر جهان بهشکلی سودمند برای نوع بشر به کار میرود متمایز ساخت. البته مسلم است که برخی دانشمندان (چنان که در ادامه خواهیم دید) ممکن است در زمانهای مختلف در هر دو زمینه مشغول به تحقیق باشند یا حتی در یک پروژه واحد هر دو هدف را در ذهن داشته باشند.»
حجم
۶۴۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۵۳۵ صفحه
حجم
۶۴۰٫۶ کیلوبایت
سال انتشار
۱۳۹۳
تعداد صفحهها
۵۳۵ صفحه