کتاب سیگار و سیاست
معرفی کتاب سیگار و سیاست
کتاب سیگار و سیاست نوشتهٔ سارا میلاو و ترجمهٔ کیانوش امیری است و انتشارات نگاه آن را منتشر کرده است. این کتاب به تاریخچهٔ عملکرد سیاستمداران در آمریکا در خصوص سیگار میپردازد.
درباره کتاب سیگار و سیاست
سارا میلاو در کتاب سیگار و سیاست روایتی جذاب از برجستهشدن نقش صنعت دخانیات در سیاست آمریکا با تمرکز بر حضور فراگیر محصولات دخانی در جامعهٔ آمریکا و نقش محوری این صنعت در شعور سیاسی و اجتماعی مردم به دست میدهد.
پیش از این، برخی پژوهشگران و مورخان حوزهٔ دخانیات مجموعهها و آثاری در باب تأثیر صنعت دخانیات بر حوزههای علوم و سیاست در ایالات متحدهٔ آمریکا نگاشتهاند. اما آنچه این اثر را از آثار پیشین متمایز میکند مهارت نویسنده در پرداختن به جنبههای سیاسی و اجتماعی نفوذ صنعت دخانیات از دریچهٔ واحد است.
نویسنده برخلاف بسیاری آثار مرسوم در حوزهٔ تاریخ سیاسی، این صنعت را از بدو شکلگیری بررسی میکند که این کار مستلزم ابداع راهکاری نو است. نویسنده میکوشد به استناد مدارک موجود نشان دهد صنعت دخانیات آنطور که در اذهان جا افتاده، شکستناپذیر نبوده و حتی بسیار نفوذپذیر و آسیبپذیرتر بوده و از چالش در امان نمانده است.
ماجرا از اوایل قرن بیستم آغاز میشود، زمانی که سیگار هنوز در آمریکا مرسوم نبود و بیشتر علاقهمندان به دخانیات عادت به جویدن توتون داشتند. چند سالی مانده به آغاز جنگ جهانی اول، سیگار کمکم در جامعهٔ آمریکا جا باز کرد، طوری که نویسنده اذعان میکند در سراسر قرن بیستم، سیگار نقش محوری در نهادهای سیاسی آمریکا داشت.
خالق این اثر ارتباط میان توتونکاران، تولیدکنندگان سیگار، سیاستمداران، داعیهداران مبارزه با دخانیات با هدف حفظ سلامت جامعه، اصناف کارگری و بنگاههای آمریکا را بررسی میکند که هریک در سیاستگذاریهای حوزهٔ دخانیات سهمی داشتهاند.
نویسنده در روایت این ماجرای تاریخی از تلاشهای موفق و نافرجام در منع مصرف دخانیات در محیطهای کار، رستورانها و وسایل حملونقل عمومی سخن میگوید و در اقدامی بدیع، غیرسیگاریها را نیرویی سیاسی توصیف میکند که همواره علیه فراگیری سیگار مبارزه میکردند.
محدودهٔ داستان روایتشدهٔ این اثر جامعهٔ آمریکاست و شاید فردی که این جامعه را درک نکرده، حین خوانش اثر، با ابهاماتی روبهرو شود. ازاینرو، به منظور هرچه ملموسترشدن داستان، کیانوش امیری سعی کرده رخدادهای خاص مکانی و زمانی را بهوضوح بیان کند؛ بهطوریکه نه با متن اصلی مغایرت داشته باشد، نه خواننده را سردرگم کند.
خواندن کتاب سیگار و سیاست را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به علاقهمندان به تاریخ معاصر و علوم سیاسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب سیگار و سیاست
«با آغاز قرن بیستم، توتونکاران ضعیف و خشمگین بودند. ثمرهٔ عرق ریختن آنان به جیب کسانی همچون جیمز بی. دوک رفته بود، بیآنکه سهمی از صنعت پرسود دخانیات نصیبشان شود. رابرت پن وارن در رمان خود با نام باند ارعاب شبانه به سردرگمیهای این توتونکاران پرداخته است. نگارنده در این اثر گسترش خشونت را در مناطق توتونخیز تِنِسی و کِنتاکی در دههٔ نخست قرن بیستم به تصویر کشیده است. در واقع، توتونکاران دستبهیکی کردند و تصمیم گرفتند تا وقتی شرکت دخانیات آمریکا با مالکیت دوک بهای توتون را افزایش نداده، آن را نفروشند. تعدادی از اعضای انجمن توتونکاران که میدیدند با توسل به اقناع توفیق چندانی نمییابند، به ایجاد رعب و وحشت شبانه روی آوردند. اینان مزارع توتون کسانی را که از تحریم شرکت دخانیات آمریکا سر باز میزدند تخریب میکردند و شبانه انبارهای پر از توتون را به آتش میکشیدند.
قهرمان داستان وکیلی آرمانگرا به نام پِرسی مان است که در میان نیروهایی گیر افتاده که نمیتواند کنترلشان کند: قدرت اقتصادی شرکتهای دخانیاتی که توتونکاران را در نابسامانی و فقر نگه داشته بود، اعمال خشونتآمیز انجمن توتونکاران که قرار بود نجاتبخش این قشر باشد و پیچیدگی قوانین ناظر بر کیفرستانی خودسرانه. پِرسی مان غرق در خشونت است: به همسر خود تعرض میکند، یکی از موکلان خود را به قتل میرساند، تا مرز قتل یک رقیب سیاسی پیش میرود و هدایت یک فقره هجوم به یک انبار توتون را برعهده میگیرد. پرسی همزمان با این اقدامات احساسی، مشارکت بیشتری در انجمن توتونکاران از خود نشان میدهد؛ نوعی انتزاع که هزاران فرد ناشناس را به هم پیوند میزند که «هریک راه و روش خاص خود را دارند، اما درج نامشان روی تکههای کاغذ آنان را زیر یک چتر میآورد.»
حوالی دههٔ ۱۹۲۰، این دست اقدامات جمعی زارعان با هدف افرایش بهای محصولاتشان اساس سیاست کشاورزی فدرال را شکل میداد. جنگ جهانی اول، به اقتصاددانان، سیاسیون و اصلاحگران این امکان را داد تا سازماندهی گستردهتری را برای همهٔ بخشهای اقتصاد متصور شوند. تصویب قانون کپر_ ولستد در سال ۱۹۲۲ تعاونیهای کشاورزی را از مفاد قانون آنتیتراست شرمن معاف کرد. هدف آن بود که زارعان بتوانند بخشی از اختیارات سازمانی را در دست بگیرند که از دههها پیش در جهت تأمین منافع بنگاههای بزرگ و نیز اصناف کارگری فعالیت کرده بود. از سویی نیز تلویحاً مؤید ضعف نسبی زارعان در مقابل خریداران، کارخانهداران، توزیعکنندگان، شرکتها و مصرفکنندگان بود. در کارولینای شمالی که در دههٔ ۱۹۲۰ بزرگترین تولیدکنندهٔ سیگار بود، خشونت هرگز به میزان رعب و وحشت شبانهای نرسید که وارن در رمان خود توصیف کرده است. بااینحال، حتی باوجود حفاظتهای قانونی و تشویق مطبوعات، زارعان، مقامهای کشاورزی و تاجران محلی در بازاریابی توتون از طریق شرکتهای تعاونی ناکام ماندند و باوجود مشوقهای کوتاهمدت بازار، توتونکاران در کنار زدن تعاونیها و عرضهٔ محصول به شرکتهای دخانیاتی توفیقی نداشتند. زارعان نمیتوانستند مشوقهای کوتاهمدت بازار و به تبع آن تعاونیها را از سر راه برداشته و مستقیماً با شرکتهای دخانیاتی معامله کنند. از سویی هم قادر به رفع عدم تناسب بین انحصار چندتایی و زارعان خرد نبودند که همه ناشی از هزینههای نسبیای بود که این اقدامات در بر میداشت.»
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۶۳ صفحه
حجم
۱٫۳ مگابایت
سال انتشار
۱۴۰۰
تعداد صفحهها
۴۶۳ صفحه