کتاب خاطرات مردم شناسان ایران
معرفی کتاب خاطرات مردم شناسان ایران
کتاب خاطرات مردم شناسان ایران نوشتهٔ ژیلا مشیری است و نشر افکار آن را منتشر کرده است.
درباره کتاب خاطرات مردم شناسان ایران
یکی از کارکردهای اساسی خاطره، ثبت مسائلی است که شاید برای آیندگان مهم باشد. خاطراتی که در هر دوره نوشته میشود بیانگر وضعیت فرهنگی، اجتماعی و... آن دوره به شمار میآیند. علاوه بر این، خاطره خود نوعی آموزش است، آموزش تجربی که خواننده بهراحتی میتواند از آن درس گیرد. این ویژگی علاوه بر آنکه خاطره را به گنجی عظیم و بزرگ تبدیل میکند که گاه ارزش آن همتراز از داستان و شعر است، آن را از کُنج انزوا بیرون میآورد و به آن نقش تعلیمی میدهد. خاطره بهدلیل وجه ارتباطی که با مخاطب پیدا میکند، یعنی عرضهٔ خاطره از ضمیر صاحب آن به مخاطب، امکان تفسیرها و برداشتهای ثانوی را در صورتهایی متفاوت فراهم میآورد. خاطره انتقال ذخایر فکری و تجربهٔ هر فرد به دیگری است و تنها خاطره است که به ما احساس گذشت زمان، فاصلهٔ زمانی یا عمق زمان را نشان میدهد. خاطره معمولاً فردی است، اما اندیشمندانی چون یونگ از خاطرات جمعی نیز سخن گفتهاند. بازگویی خاطراتی که فردی هستند ولی در یک موضوع مشترکاند، آنها را از حالت فردی بیرون آورده و به خاطرهای جمعی تبدیل مینماید. با بازگویی خاطره، اولین حلقهٔ ارتباطی میان خاطرهٔ فردی و جمعی ایجاد خواهد شد. در اینجا اما سعی ما ثبت و ضبط تاریخ شفاهی مردمشناسی ایران از لابهلای خاطرات پژوهشگران این رشته است.
مردمشناسی و سفرهای متعددی که برای ارتباط با مردم و ثبت فرهنگ آنان صورت میگیرد، همواره خاطراتی میآفریند که ثبت و ضبط آن نه تنها خالی از لطف نخواهد بود، بلکه خود نوعی آموزش است برای کسانی که بهتازگی پا در عرصهٔ این علم مینهند. در کتاب خاطرات مردم شناسان ایران خاطرات مردمشناسانی جمعآوری شده که با عشق به فرهنگ ایران به مردمشناسی پرداختهاند.
این کتاب در سه بخش مقالات تئوریک و نظری مربوط به خاطره با عنوان «مردمشناسی خاطره»؛ «خاطرات مردمشناسان ایران»؛ و «یادها و خاطرهها»، با تقدیر از مردمشناسانی که از دیرباز به اعتلای فرهنگ این مرز و بوم همت گماشتند و اکنون در میان ما نیستند، تدوین شده است.
مردمشناسی رشتهای است که با همهٔ تواناییهایش کمتر مورد توجه سیاستگذاران فرهنگی و اجتماعی قرار گرفته است و انجام پژوهشهای مردمشناسی بدون عشق به این رشته امکانپذیر نیست.
خواندن کتاب خاطرات مردم شناسان ایران را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم
این کتاب را به پژوهشگران و دوستداران رشتهٔ مردمشناسی پیشنهاد میکنیم.
بخشی از کتاب خاطرات مردم شناسان ایران
«خوانش یاد و هویت قومی، بهواقع پرسش وحدت نفس در مقیاس اجتماعی است. احساس یگانگی هویتی در مقیاس قوم و گروه متحد مردمی که به کمک یادمان، به خویش وحدت میبخشند.
این خوانش میتواند از منظرهای گوناگون به نوشتار و متن بدل گردد. از منظر بازخوانی یونگی سوژه، یا منظر برگسونی زمان و یاد و یا منظر ریکوری نسبت فراموشی و هویت و یادآوری و تاریخ، پل ریکور به آسیبهای یادآوری زیاد گذشته، از یک سو و فراموشی مطلق گذشته از سوی دیگر بهمثابهٔ دو آسیب در رابطه با هویت یک قوم و گذشتهاش اشاره میکند. ایدهٔ مرکزی در اینجا معکوسسازی عامل هویتساز است. در دو شک افراطی مورد اشارهٔ ریکور، رابطهٔ حافظه و هویت جمعی، دچار دفرماسیون شده و عواقب هولناکی را به بار میآورد. چسبیدن بیش از حد به یادها و حافظهٔ تاریخی، مسلماً گونهای بیماری، آسیب و گذشتهگرایی است که کنشی علیه آینده، تحول خلاق و ترمیم زخمها یا غرقشدن در گذشته است.
هرچند زمان و یاد همچون قهرمان در رُمان چندجلدی در جستوجوی زمان ازدسترفته اثر پروست نقش دوگانهای در بنیانگذاری سبک تازهٔ گفتار درونی و نیز آگاهی دربارهٔ کارکرد ذهن ایفا کرده و از هر دو سو تجربهٔ خلاق ادبی را فرامیبرد، اما در واقعیت غرقشدگی در زمان گذشته، بیش از هر چیز به نشانههای یک بیماری فردی، قومی و مردمی و آسیبهای جدی میتواند بینجامد.
زیانهای چسبندگی به حافظهٔ گذشتهگرا و یادهای سپریشده چیست؟ و از سوی دیگر فقدان حافظه چه زیانهایی به بار میآورد؟
منظر فلسفی یاد، پیش از هر چیز ما را به یاد افلاطون و سپس آگوستین مقدس و اعترافات او و بعد با یک فاصلهٔ طولانی به یاد برکلی و برگسون میاندازد.
بدیهی است در این میان میتوان به غولهای فراموشیناپذیر فلسفه نظیر کانت، هوسرل و شارحانی نظیر استیس، ژیلسون، یا ژنوید لوید رجوع کرد، لیکن تا جایی که از انواع گرایشات فکری عبور کنیم و به زاویهٔ دید این متن برسیم، بهویژه یادآوری مبحث یاد برگسون، ضروری است. چیزی که میتواند دغدغهٔ امروزی ما باشد، آن است که چنین پایهٔ فلسفی چقدر با آگاهیهای علمی امروز از مغز و اعصاب موافق است و یا تا چه حد آگاهیهای تجربی، علیه یافتههای فلسفی قد علم میکند.
این مقاله از آرای برگسون در تحلیل حافظهٔ قومی سود میجوید. برای آسایش خیال کسانی که دچار وسواسهای علمیاند، خوب است به اثبات عدم مباینت یافتههای برگسونی با دادههای جدید قرن بیستویکمی عصبشناسی و آرای متخصصان کنونی مغز و اعصاب، اشاره کنم.»
حجم
۳۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۴۸ صفحه
حجم
۳۸۵٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۱
تعداد صفحهها
۳۴۸ صفحه