
کتاب پزشکی، بهداشت عمومی و حکومت قاجار
معرفی کتاب پزشکی، بهداشت عمومی و حکومت قاجار
کتاب پزشکی، بهداشت عمومی و حکومت قاجار با عنوان اصلی Medicine, Public Health and The Qajar State: Patterns of Medical Modernization in Nineteenth-Century Iran نوشتهٔ هرمز ابراهیم نژاد و ترجمهٔ بهزاد کریمی و مهسا خلیلی توسط نشر افکار منتشر شده است. نویسنده در این اثر از الگوهای نوسازی پزشکی در ایران سدهٔ نوزدهم سخن گفته است. نسخهٔ الکترونیکی این کتاب را میتوانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.
درباره کتاب پزشکی، بهداشت عمومی و حکومت قاجار
کتاب پزشکی، بهداشت عمومی و حکومت قاجار به تحلیل چگونگی مواجهه ایران دورهٔ قاجار با پزشکی مدرن غربی، چالشهای پیش روی نهادینه کردن آن و الگوهای نوسازی پزشکی در آن دوران میپردازد. نویسنده با بررسی اسناد و نسخ خطی، از جمله یک نسخه خطی مورد بررسی در فصل سوم با عنوان «نسخهٔ خطی، نویسنده و بیمارستان» ، به نقش حکومت، ساختارهای اجتماعی و باورهای سنتی در این فرآیند میپردازد. کتاب شامل مباحثی چون بررسی بیمارستانها از دوران پیش از تاریخ تا دوره اسلامی و قاجار، بهداشت عمومی و دگرگونیهای اجتماعی و سیاسی، طب سنتی و تلاش برای بازنهادینه کردن آن در کنار پزشکی نوین، و نگاهی معرفتشناختی به نوسازی پزشکی است.
خلاصه کتاب الپزشکی، بهداشت عمومی و حکومت قاجار
چرا باید کتاب پزشکی، بهداشت عمومی و حکومت قاجار را بخوانیم؟
خواندن این کتاب برای درک ریشههای تاریخی نظام سلامت و پزشکی مدرن در ایران ضروری است. این اثر نشان میدهد که چگونه تعاملات فرهنگی، تصمیمات سیاسی و ساختارهای اجتماعی بر مسیر نوسازی پزشکی تأثیر گذاشتهاند. با مطالعه این کتاب، خواننده به درک عمیقتری از چالشهای تاریخی مواجهه با مدرنیته در حوزهٔ سلامت و تلاشهای صورت گرفته برای بهبود بهداشت عمومی در یکی از دورههای حساس تاریخ ایران دست مییابد. این کتاب صرفاً یک تاریخنگاری پزشکی نیست، بلکه پنجرهای به سوی درک تحولات اجتماعی و فکری ایران در سدهٔ نوزدهم است.
خواندن کتاب پزشکی، بهداشت عمومی و حکومت قاجار را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
خواندن این کتاب به دانشجویان و پژوهشگران تاریخ، بهویژه تاریخ پزشکی و تاریخ دوره قاجار، پزشکان و فعالان حوزهٔ سلامت برای درک بهتر سیر تحول حرفه خود در ایران و چالشهای تاریخی آن، جامعهشناسان و علاقهمندان به مطالعات اجتماعی و عموم علاقهمندان به تاریخ و فرهنگ ایران برای آشنایی با یکی از جنبههای مهم تاریخ اجتماعی ایران پیشنهاد میشودو
درباره هرمز ابراهیم نژاد
فهرست کتاب پزشکی، بهداشت عمومی و حکومت قاجار
فصل اول: بررسی اجمالی بیمارستانها
این فصل به تاریخچه بیمارستانها از دوران پیش از تاریخ و عهد باستان، دوره اسلامی و سپس به سازماندهی و مدیریت آنها میپردازد.
فصل دوم: بهداشت عمومی و دگرگونیهای اجتماعی - سیاسی
در این فصل جنبش نوسازی در سده سیزدهم/نوزدهم و تلاشها به سوی ایجاد بهداشت عمومی مورد بررسی قرار میگیرد.
فصل سوم: نسخه خطی، نویسنده و بیمارستان
این بخش به معرفی یک نسخه خطی خاص (نسخهٔ خطی ۵۰۵) و نویسنده آن، مریضخانه دولتی و روایت این نسخه از آن، و همچنین به بیمارستان و تشکیلات مذهبی، بیمارستانهای خیریه و سیاستهای اسلامی، بیمارستان و بیماران فقیر، و سازمان اداری بیمارستانها میپردازد.
فصل چهارم: طب سنتی و نوسازی
در این فصل به نقش حکومت قاجار در نهادینه کردن پزشکی، القاب و مناصب درباری و سازمان اداری قاجاریه و تلاشها برای بازنهادینه کردن طب سنتی پرداخته میشود.
فصل پنجم: به سوی معرفت شناسی نوسازی پزشکی
این فصل نگاهی گذرا به مطالعه معرفتشناختی نوسازی پزشکی و جنبهٔ نهادی آن دارد.
بخشی از کتاب پزشکی، بهداشت عمومی و حکومت قاجار
«زمانی كه آغامحمدخان، مؤسس سلسلۀ قاجاریه باشكست دادن آخرین مخالفش در سال ۱۲۰۸ ق/۱۷۹۴ م، ایران را به تصرف خویش درآورد، نزدیكترین یارانش شامل این افراد میشدند: صدراعظم، وزیرجنگ یا لشکرنویس، مستوفیالممالك، منجمباشی و حكیمباشی. حضور یك حكیمباشی در دربارِ تازه متولد شدۀ قاجار، پدیدۀ جدیدی نبود. در همۀ سلسلههای پیشین، شاهان، پزشكان مخصوص خود را داشتند. با این حال، اگر بر این نكته تأكید میشود بدان خاطر است كه این مسئله به صورت عام برای تاریخ پزشكی و به صورت خاص برای نوسازی پزشكی در دوران قاجار دارای اهمیت است. دلیل این اهمیت خاص را باید در تعداد پزشكان درباری در طول سدۀ سیزدهم/نوزدهم جستوجو كنیم كه آنچنان با افزایش روبرو شد كه در سدههای پیش از آن سابقه نداشت. پیش از روی كارآمدن قاجاریان، هیچ سلسلهای در ایران از این تعداد پزشكان وابسته به حكومت یا دربار با القاب خاص برخودار نبود. به ویژه در طول دورۀ دوم زمامداری قاجاریه، شاهد مناصب پزشكی درباری با القاب خاص هستیم مانند: ملكالاطباء، صحتالدوله، حكیمالملك، رئیسالاطباء، ناظمالاطباء، معتمدالاطباء، زبدةالاطباء، فخرالاطباء، شریفالحكماء، سلطانالاطباء، اعتمادالاطباء و مانند اینها. این افزایش ناگهانی تعداد پزشكان، به خودی خود پدیدهای تاریخی است كه میبایست در مطالعۀ نهادهای پزشكی ایران در سدۀ سیزدهم/نوزدهم مورد توجه قرار گیرد. با وجود این، اعطای القاب درباری، خاص پزشكان نبود و این موضوع در سدههای پیش از آن دارای سابقه بود. اعطای لقب در ایران پیش از اسلام مرسوم بود، اما در دورۀ اسلامی رو به گسترش گذاشت. در دوران حكومت مغولان و تیموریان، استفاده از القاب درباری به طور قابل ملاحظهای كاهش یافت، اما در دورۀ زمامداری صفویان اندكی رو به افزایش گذاشت. به هنگام قدرتمداری قاجاریان، به ویژه از زمان سلطنت ناصرالدینشاه به بعد، فروش القاب درباری گسترش یافت. این واقعیت كه تولید و افزایش القاب درباری منحصر به حرفۀ پزشكی نبود بلكه همۀ اصناف مانند مورخان، شاعران و حتی پیشهوران مثل گرمابهداران، بازرگانان، خدمتكاران، باغبانان و غیره را شامل میشد، نشانگر آن است كه توسعۀ مشاغل پزشكیِ وابسته به دربار پدیدهای خاص و منفرد نبود و خود در پیوند با الگوی ساختاری بزرگتری قرار داشت.»
حجم
۵۶۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه
حجم
۵۶۹٫۰ کیلوبایت
سال انتشار
۱۴۰۳
تعداد صفحهها
۲۳۲ صفحه