دانلود و خرید کتاب ریز اقدام ها امین آذری‌پور اصفهانی
تصویر جلد کتاب ریز اقدام ها

کتاب ریز اقدام ها

معرفی کتاب ریز اقدام ها

کتاب ریز اقدام‌ها نوشته امین آذری‌پور اصفهانی کتابی است که به شما کمک می‌کند تغییرات پایدار در زندگی خود ایجاد کنید.

درباره کتاب ریز اقدام‌ها

در این کتاب با عملکرد مغز آشنا می‌شوید. انگیزه و اراده را می‌شناسید. با عادت‌ها و انواع آنها آشنا می‌شوید. چرخه عادات را می‌شناسید و بعد به سراغ ریزاقدام‌ها می‌روید. شما با خواندن این کتاب می‌آموزید که موفقیت حاصل اقدامات کوچک است و به گفته دارن هاردی، همین اقدامات و تصمیمات کوچک به مرور اثر خود را خواهند گذاشت. موفقیت هیچ رمز دیگری ندارد. این راهکارها به این معنی است که خودتان را وادار می‌کنید روزانه چند اقدام بسیار کوچک که می‌توانیم به آنها ریزاقدام بگوییم، انجام دهید. این ریزاقدام‌ها به قدری کوچک هستند که شکست نمی‌خورند و در موقعیت‌های خاص هم حذف نمی‌شوند. این اقدامک‌ها دو مزیت دارند: دلیل اول، شما را به کار بیشتر سوق می‌دهند و دلیل دوم، به عادت تبدیل می‌شوند.

ریزاقدام‌هابه سعی و تلاش بسیار کمی نیاز دارند؛ چون شما قرار است فقط یک صفحه کتاب بخوانید، بنویسید یا یک قدم پیاده‌روی کنید. دستاورد و پیشرفتی که از تلاش اضافی حاصل می‌شود، متغیر است؛ یعنی بعضی روزها بهتر از روزهای دیگر خواهید بود و بعضی روزهای دیگر پیشرفت کمتری به دست می‌آورید؛ بنابراین نباید توقع داشته باشید که خیلی سریع می‌توانید رشد کنید. این یک ساختار طبیعی است که تا حد بسیار زیادی احتمال شکست خوردن فرد را کاهش می‌دهد. برای مثال، شما قصد دارید یک مقاله ۵۰۰ یا هزار کلمه‌ای درباره شغل خود بنویسید و برنامه‌ریزی می‌کنید ظرف ۱۰ روز آن را آماده کنید یعنی ۵۰ یا صد کلمه در روز بنویسید. وقتی شروع به نوشتن روزانه می‌کنید، متوجه خواهید شد که بیشتر از آنچه انتظار داشته‌اید، نوشته‌اید.

سیستم ریزاقدام‌ها در ابتدا سخت به نظر می‌رسد؛ زیرا شما را وادار به شروع می‌کنند اما بعد از آن انعطاف‌پذیر می‌شوند و به شما اجازه می‌دهند که هر میزان خواهان انجام فعالیت‌هایتان باشید، تصمیم بگیرید. در اوایل کار نیاز زیادی به اراده پیدا نخواهید کرد.

شما در این کتاب با کارکرد ریزاقدام‌ها و نقش آنها در موفقیت فردی و اجتماعی آشنا می‌شوید و روش برنامه‌ریزی جامع برای زندگی را با توجه به سیستم ریزاقدام‌ها فرا می‌گیرید. قوانین آنها را می‌شناسید و در انتها عادات سازمان‌های موفق را می‌خوانید.

خواندن کتاب ریزاقدام‌ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

علاقه‌مندان به کتاب‌های انگیزشی و موفقیت مخاطبان این کتاب‌اند.

بخشی از کتاب ریزاقدام‌ها

در عمل جراحی، هر موشی چیزی داشت که شبیه به یک فرمان اتومبیل بود و تعداد زیادی سیم ریز و باریک که در جمجمه‌اش قرار داده شده بود. سپس حیوان درون یک مسیر مارپیچ قرار داده شد که در یک انتهای آن یک شکلات قرار داشت. این مارپیچ طوری طراحی شده بود که هر موش پشت یک دیواره قرار می‌گرفت که وقتی صدای کلیک بلندی می‌آمد باز می‌شد. در ابتدا وقتی موش صدای کلیک را می‌شنید و می‌دید که دیواره ناپدید شده است معمولاً راه را به سمت بالا و پایین می‌گشت و گوشه‌ها رو بو می‌کشید و به دیواره‌ها ناخن می‌کشید. به نظر می‌رسید بوی شکلات را می‌فهمد، ولی نمی‌تواند بفهمد چگونه باید جای آن را پیدا کند. هنگامی که موش به بالای مارپیچ تی‌شکل می‌رسید، اغلب به سمت راست، دور از شکلات می‌رفت و سپس به سمت چپ می‌رفت و گاهی بدون دلیل خاصی توقف می‌کرد. اکثر آنها بالاخره شکلات را پیدا می‌کردند، اما هیچ الگوی قابل تشخیصی در مسیرهای پر پیچ‌وخمی که آنها طی می‌کردند وجود نداشت. به نظر می‌رسید موش‌ها برای تفریح و بازی راه می‌روند.

با این حال، تحقیق‌های انجام‌شده روی سر موش‌ها چیز دیگری می‌گفتند. هنگامی‌که موشی در مارپیچی را می‌رفت، بخش گانگلیای مغزش به‌شدت کار می‌کرد. هر بار که یک موش هوا را بو می‌کرد یا به دیوار ناخن می‌کشید، در مغزش فعالیت زیادی انجام می‌شد، گویی هر بوی جدید، نور و صدا را تجزیه و تحلیل می‌کرد. موش هر بار که مسیر پیچیده را طی می‌کرد اطلاعاتی را پردازش می‌کرد.

دانشمندان آزمایش را چندین بار تکرار کردند و هر بار دقت می‌کردند که چگونه فعالیت مغزی هر موش هنگامی که از یک مسیر صدا عبور می‌کند عوض می‌شود. مجموعه‌ای از تغییرات به آهستگی ظاهر شدند. موش‌ها در گوشه‌ای می‌ایستادند و بو می‌کشیدند و در جهت اشتباه به مسیر ادامه می‌دادند. در عوض، در طول مسیر مارپیچ سریع‌تر و سریع‌تر حرکت می‌کردند و در مغزشان اتفاق غیرمنتظره رخ می‌داد: هنگامی‌که موشی یاد می‌گرفت چگونه در مارپیچ حرکت کند، فعالیت مغزش کاهش می‌یافت. هنگامی‌که مسیر برای موش‌ها مشخص‌تر می‌شد آنها کمتر و کمتر فکر می‌کردند.

گویی دفعات اول که موش مسیر را کشف می‌کرد، مغزش مجبور بود با قدرت تمام کار کند تا تمام اطلاعات جدید را بفهمد، ولی بعد از چند روز دویدن در یک مسیر، نیازی به ناخن کشیدن به دیوار یا بو کشیدن هوا نمی‌دید و بنابراین فعالیت مغزی کاهش می‌یافت. دیگر نیازی نداشت که انتخاب کند به کدام جهت بپیچد و در نتیجه مراکز تصمیم‌گیری مغز از فعالیت بازمی‌ایستاد. تنها کاری که می‌بایست انجام داد این بود که کوتاه‌ترین مسیر رسیدن به شکلات را پیدا کند. در عرض یک هفته حتی ساختارهای مغزی مرتبط با حافظه از کار ایستادند. اینکه چگونه از داخل مسیر بدود، به اندازه‌ای برای موش نهادینه شده بود که به ندرت لازم بود فکر کند.

ولی همان‌طور که آزمایش‌ها نشان می‌دادند این نهادینه‌شدن مسیر متکی بر بخش بازال گانگلیا مغز بودند. به نظر می‌رسید این ساختار ریز قدیمی عصب‌شناختی، هنگامی‌که موش سریع‌تر و سریع‌تر می‌دود و مغزش کمتر و کمتر کار می‌کند، همه چیز را تنظیم می‌کند. بخش بازال گانگلیا مغز برای یادآوری الگوها و عمل‌کردن بر طبق آنها مهم بودند؛ به عبارت دیگر، حتی هنگامی که بقیه مغز به خواب می‌رفت، بخش بازال گانگلیا مغز عادت‌ها را ذخیره می‌کرد. این فرایند که در آن مغز ترتیبی از فعالیت‌ها را با یک روال خودکار انجام می‌دهد، به نام «تکه‌تکه‌کردن» شناخته می‌شود و زیربنای شکل‌گیری عادت‌هاست. تعداد زیادی از این تکه‌های رفتاری وجود دارند که ما هر روز به آن نیاز داریم. بعضی از آنها ساده‌اند مانند گذاشتن خمیردندان روی مسواک و بعضی‌ها هم پیچیده‌ترند مثل بیرون‌آوردن ماشین از پارکینگ.

وقتی برای اولین بار یاد گرفتید رانندگی کنید، خارج‌کردن اتومبیل از پارکینگ مستلزم مقدار زیادی تمرکز بود و دلیل خوبی برای این امر وجود دارد؛ این کار شامل این موارد می‌شود، بازکردن در پارکینگ، تنظیم‌کردن صندلی، استارت‌زدن ماشین، تعویض دنده و بیرون‌آوردن ماشین. با این حال، هم‌اکنون هر بار که شما ماشین‌تان را به سمت خیابان می‌برید، تمام این کارها را انجام می‌دهید، درحالی‌که به‌ندرت در موردشان فکر می‌کنید. این کار به صورت روتین و عادی و از روی عادت انجام می‌شود.

دانشمندان می‌گویند عادت‌ها به این دلیل به وجود می‌آیند که مغز مرتب به دنبال راه‌هایی است تا سعی و تلاش را کم و در انرژی مصرفی صرفه‌جویی کند. اگر تمام کارها به مغز واگذار شوند، مغز سعی می‌کند تقریباً هر کار روتین و معمولی را به شکل یک عادت درآورد؛ چون عادت‌ها به ذهن ما اجازه می‌دهند اغلب اوقات تجزیه و تحلیل‌ها را کاهش دهد. این غریزه صرفه‌جویی یک مزیت بزرگ است. این روتین می‌تواند فیزیکی، احساسی یا ذهنی باشد. در نهایت، پاداشی قرار دارد که به مغزتان کمک می‌کند تا بفهمد آیا چرخه خاصی ارزش آن را دارد که برای آینده به خاطر سپرده شود یا خیر.

میم‌ بانو
۱۴۰۳/۰۵/۰۵

زندگی کمدی است برای کسانی که فکر میکنند و تراژدی است برای کسانی که احساس میکنند

هدف از خلق عادت این است که مغزتان را با تکرار و تمرین تغییر دهید؛ اما مغز ما در برابر تغییر از خود مقاومت نشان می‌دهد، مگر اینکه به آن پاداش دهید؛ بنابراین در تغییر عادت دو اصل اساسی وجود دارد: تکرار و پاداش.
محمدعلی

حجم

۲۱۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۲۴ صفحه

حجم

۲۱۱٫۲ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۱۲۴ صفحه

قیمت:
۲۸,۰۰۰
تومان