دانلود و خرید کتاب عشق غریبه ها نایل گرین ترجمه امیرمهدی حقیقت
تصویر جلد کتاب عشق غریبه ها

کتاب عشق غریبه ها

نویسنده:نایل گرین
انتشارات:نشر چشمه
امتیاز:
۲.۶از ۱۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب عشق غریبه ها

کتاب الکترونیکی «عشق غریبه ها» نوشتهٔ نایل گرین با ترجمهٔ امیرمهدی حقیقت در نشر چشمه چاپ شده است. این کتاب شامل سرگذشت شش محصل ایرانی در انگلستان جین آستین است.

درباره کتاب عشق غریبه ها

آن‌چه خوانندگان در فصل‌های پیشِ رو نگاهی گذرا به آن خواهند کرد، لندن است، و به شکلی کلی‌تر انگلستان، از چشم چند مسلمان‌. انگلستانی در سپیده‌دم انقلاب صنعتی، در آغاز توسعهٔ امپراتوری، و در بحبوحهٔ تجربهٔ اجتماعیِ بزرگِ کثرت‌گرایی دینی. اغلب می‌گویند گذشته سرزمینی بیگانه است. ولی این حرف همیشه درست نیست، چون همین امروز هم می‌توان انگلستانی را دید و شناخت که میرزا صالح و دیگر محصلان همراهش دیدند. بیش‌تر جاهایی که آن‌ها دیدند و توصیف کردند، هنوز سرجای خود باقی است ــ سالن‌های تئاتر، کالج‌ها، کافه‌ها و حتی خانه‌هایی که محصلان در آن‌ها زندگی کردند. لندن آن‌ها لندنی است که من هم زمانی در آن زندگی کردم؛ شهری است به‌جامانده از دوران جورج، که هر سال میلیون‌ها نفر از سراسر دنیا به دیدارش می‌روند. هم‌زمان، در آن‌سوی نماهای کلاسیک دورهٔ نیابت سلطنت، انگلستانی که محصلان دیدند، کشوری بود در فرایندِ تبدیل شدن به کشوری که ما امروز می‌شناسیم، چون آن سرزمین، در آستانهٔ تجربه کردن تحولاتی بود که عاملش را باید مهاجرت از بیرون اروپا دانست. در سپتامبر ۱۸۱۵، دو قرن پیش از ماهِ انتشار این کتاب، ورود آن شش مسلمان محصل به لندن تولد ملتی را اعلام می‌کرد که امروزه، هم چندفرهنگی است و هم تا حدودی مسلمان.

کتاب عشق غریبه ها را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به مطالعه دربارهٔ تاریخ و فرهنگ و جامعه‌شناسی پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب عشق غریبه ها

میرزا صالح سودای آموختن زبان انگلیسی را داشت تا به دانشی دست یابد که مخزنش به قول او در «مدرسه‌های آکسفورد» بود. او با مأموریتی پا به انگلستان گذاشته بود و هیچ‌چیز جز آن برایش معنی نداشت؛ شاهزادهٔ نایب‌السلطنه او و همراهانش را فرستاده بود تا برای حفظ ایران از گزند امپراتوری روسیه، که دو سال پیش‌تر استان‌های شمال‌غربی ایران را اشغال کرده بود، به کسب جدیدترین آموزه‌های علمی بپردازند. اهمیت این مأموریت برای میرزا صالح، که خود پسر یکی از مقامات دربار بود، به‌هیچ‌وجه پوشیده نبود. ایران با روسیه‌ای به‌ظاهر توقف‌ناپذیر شاخ‌به‌شاخ شده بود که، پیش از آن، امپراتوری عثمانیِ بسیار قدرتمندتر از ایران را شکست داده بود. ایران نه‌تنها فناوری لازم برای دفاع از خود را نداشت، بلکه عاجز بود از این‌که ائتلاف‌های سیاسی و سبْک و منش اروپاییان برای گفت‌وگو با همسایگانِ گاه متخاصم خود را بشناسد یا حتی درک‌شان کند. بریتانیا، هراسان از توسعهٔ قلمروِ روسیه در آسیا و مشکوک به جاه‌طلبی‌های ناپلئون، با پیشنهاد کمک به ایران در حوالی ۱۸۱۰، شماری از افسران خود را به این کشور فرستاده بود تا ارتش ایران را آموزش دهند. برخی از این افسران در مراحل پایانی جنگِ ناکامِ ایران با روسیه از ۱۸۰۴ تا ۱۸۱۳ در کنار سربازان ایرانی جنگیده بودند. قصه‌ای آشنا به نظر می‌رسد، اما در تصادفی عجیب از هم‌پوشانیِ تاریخ و ادبیات، در میان این افسران مردی دیده می‌شد که انگار از لابه‌لای ورق‌های رمان غرور و تعصب بیرون آمده بود: یک آقای دارسیِ واقعی (و نه دارسی رمان جین آستین). او کلنل جوزف دارسی (۱۸۴۸ ـ ۱۷۸۰) از رستهٔ توپ‌خانهٔ سلطنتی بود که در ۱۸۱۵ در گریت یارموت همراه با محصلان پا به ساحل گذاشت و آن‌ها را به جامعه‌ای معرفی کرد که خانم آستین درباره‌اش رمان می‌نوشت. هنگامی که آقای دارسی آموزش سربازان وظیفه را در کوه‌های شمال‌غربی ایران به پایان رساند و درصدد ترک ایران و آغاز سفری طولانی به سرزمین خود بود، عباس‌میرزای نایب‌السلطنه خِفتش کرد و، به‌رغم میل قلبی آقای دارسی، مجابش کرد که محصلان را تا انگلستان همراهی کند. آقای دارسی این موضوع را در نامه‌ای از دربار شاهزادهٔ نایب‌السلطنه در تبریز، خطاب به وزارت خارجه در لندن به‌ظرافت بیان کرده است: «شاه عالی‌جاه به من فرمان داده است که ملازم پنج تن از افراد ملت ایشان باشم و برنامهٔ تعلیمات‌شان در انگلستان را تدارک ببینم تا پس از آن بتوانند به دولت خود خدمت کنند.»

کاربر ۴۷۳۰۱۱۶
۱۴۰۱/۰۵/۱۵

من نسخه چاپی این کتاب رو دارم کتاب اطالاعات خیلی خوبی در مورد تاریخ دوران قاجار میده و از نظرم به این دلیل اهمیت داره که تصورات عامیانه ای که در مورد این دوره در جامعه وجود داره رو از

- بیشتر
کاربر 4689664
۱۴۰۳/۰۵/۲۱

یک ستاره هم مجبور بودم بدم تا نظرم را درج کنم. بسیار کسالت بار و هیچ ربطی به عنوان کتاب نداشت.مطالعه ش وقت تلف کردنه. از نشر چشمه انتظار بیشتری داشتم. با تشکر

عباس‌میرزا، نایب‌السلطنهٔ فتحعلی‌شاه، که در خلال جنگ با روسیه به برتری نظامی اروپا پی برده بود، تلاش‌های زیادی برای اصلاح و به‌روز کردن ارتش و فنون گوناگون کرد. زمانی به فرستادهٔ ناپلئون بناپارت گفته بود: ای غریبه! به من بگو که در دنیا چه اتفاقی افتاده و چرا همیشه ما شکست می‌خوریم؟ نمی‌دانم این قدرتی که شما (اروپایی‌ها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ مگر جمعیت و حاصل‌خیزی و ثروت مشرق‌زمین از اروپا کم‌تر است، یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد آثار مفیدش در سرِ ما کم‌تر از شماست؟ یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است، خواستهٔ شما را بر ما برتری می‌دهد؟ گمان نمی‌کنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم؟
shahram naseri
در جهان هفت‌میلیاردی امروز، فارسی‌زبانان به صد وپنجاه‌میلیون نفر هم نمی‌رسند؛ دویست سال پیش اما زبان رسمی سرتاسر هندوستان و مناطق پیرامون اقیانوس هند، فارسی بود. کمی عقب‌تر که بایستیم می‌بینیم در فاصلهٔ سال‌های ۸۰۰ تا ۱۹۰۰ میلادی، فارسی در سرزمین‌های زیادی جان و جلال و جایگاه بسیاری داشت. از بالکان گرفته تا چین، تا جنوب هند، فارسی زبانی بود برای انتقال علم، ادب یا ادارهٔ حکومت. باور کردنش هر چند سخت باشد، اما دو قرن پیش، زبان فارسی در انگلستان نیز جایگاهی ویژه داشت.
Saba_Radmehr
عباس‌میرزا، نایب‌السلطنهٔ فتحعلی‌شاه، که در خلال جنگ با روسیه به برتری نظامی اروپا پی برده بود، تلاش‌های زیادی برای اصلاح و به‌روز کردن ارتش و فنون گوناگون کرد. زمانی به فرستادهٔ ناپلئون بناپارت گفته بود: ای غریبه! به من بگو که در دنیا چه اتفاقی افتاده و چرا همیشه ما شکست می‌خوریم؟ نمی‌دانم این قدرتی که شما (اروپایی‌ها) را بر ما مسلط کرده چیست و موجب ضعف ما و ترقی شما چه؟ مگر جمعیت و حاصل‌خیزی و ثروت مشرق‌زمین از اروپا کم‌تر است، یا آفتاب که قبل از رسیدن به شما به ما می‌تابد آثار مفیدش در سرِ ما کم‌تر از شماست؟ یا خدایی که مراحمش بر جمیع ذرات عالم یکسان است، خواستهٔ شما را بر ما برتری می‌دهد؟ گمان نمی‌کنم. اجنبی حرف بزن! بگو من چه باید بکنم که ایرانیان را هشیار نمایم؟
Saba_Radmehr
نگاهی به منابع این کتاب و فهرست مؤسسه‌ها، کارشناسان و صاحب‌نظرانی که نایل گرین از آن‌ها یاری جُسته، گویای گسترهٔ پژوهش و ــ به‌راستی ــ دلیلی موجه برای نُه سال نگارش این کتاب است.
Saba_Radmehr
«میرزا صالح باپتیست‌ها و یونیتاری‌ها را دیدار کرد و من زرتشتی‌ها و درویش‌ها را، و زائران قم و مشهد را.» «ما هر دو دوستان فراوانی پیدا کردیم و به‌راستی مفتخرم که کتابم برای مخاطبان ایرانی به فارسی ترجمه می‌شود. از ایران بسیار آموخته‌ام و خوشحالم که دست‌کم کمی از آن را پس می‌دهم ــ حکایتی از تاریخ مشترک‌مان را.»
Saba_Radmehr
تجربهٔ رویارویی با فرهنگ‌های ناشناخته و بسیار دور از فرهنگ سرزمین مادری در این خاطرات به‌خوبی بازتاب یافته است. تلاش میرزا صالح، برای بقای خود و همراهانش، پذیرش واقعیت و یافتن راه‌حل‌های جایگزین، و تیزبینی‌اش برای دیدن تفاوت‌های سرزمین خود با انگلستان، از نکته‌های جالب این سفرنامه است.
Saba_Radmehr
او و دوستانش در انگلستان در معرض اختراعات، صنایع و فنون تازه اعم از پُست و راه‌سازی و راه‌آهن و کشتی بخار و تلسکوپ، پدیدهٔ نوظهور روزنامه، نهادهای مدرن قانون‌گذاری و حکومت‌داری، باورهای دگراندیشانهٔ دینی و مظاهر معماری و هنر قرن نوزدهم نیز قرار گرفتند، که حکایت همهٔ این‌ها را در سفرنامهٔ او می‌توان یافت. برخلاف بیش‌ترِ سفرنامه‌های پیش و پس از او، میرزا صالح در سفرنامه‌اش نه خود را باخته، نه دست‌پایین گرفته و نه به تحقیر و تمسخر سرزمین و فرهنگ بیگانه پرداخته است. او را باید صاحب جایگاهی ناصرخسروگونه دانست که گنجینهٔ گران‌بهایی در فرهنگ سفرنامه‌نویسی به فارسی از خود به جا گذاشته است.
Saba_Radmehr

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۹۰ صفحه

حجم

۱٫۴ مگابایت

سال انتشار

۱۳۹۹

تعداد صفحه‌ها

۴۹۰ صفحه

قیمت:
۱۱۰,۰۰۰
۵۵,۰۰۰
۵۰%
تومان