کتاب نگذار ببرندم، شارو زارا امیدی + دانلود نمونه رایگان
با کد تخفیف OFF30 اولین کتاب الکترونیکی یا صوتی‌ات را با ۳۰٪ تخفیف از طاقچه دریافت کن.
تصویر جلد کتاب نگذار ببرندم، شارو

کتاب نگذار ببرندم، شارو

نویسنده:زارا امیدی
انتشارات:نشر چشمه
امتیازبدون نظر

معرفی کتاب نگذار ببرندم، شارو

کتاب نگذار ببرندم، شارو نوشته‌ی زارا امیدی روایتی است از خاطرات، رنج‌ها و سرگذشت‌های تلخ و شیرین مردمانی که در دل جنگ و آوارگی، کودکی و جوانی‌شان را از دست داده‌اند. این اثر توسط نشر چشمه منتشر شده است و در قالب داستانی بلند، با نگاهی انسانی و جزئی‌نگر، به زندگی شخصیت‌هایی می‌پردازد که در بستر روستاهای کردستان عراق و ایران، با سایه‌ی جنگ، مهاجرت و فقدان دست‌وپنجه نرم می‌کنند. روایت کتاب از زبان شارو، با بازگشت‌های مکرر به گذشته و مرور خاطرات کودکی، خانواده، دوستان و عشق‌های از دست‌رفته، تصویری ملموس از تأثیر جنگ بر زندگی فردی و جمعی ارائه می‌دهد. نسخه‌ی الکترونیکی این اثر را می‌توانید از طاقچه خرید و دانلود کنید.

درباره کتاب نگذار ببرندم، شارو

کتاب نگذار ببرندم، شارو با قلم زارا امیدی، داستانی چندلایه و پرجزئیات از زندگی شارو و اطرافیانش را در بستر روستاهای کردستان روایت می‌کند. این کتاب با ساختاری مبتنی بر خاطره‌نویسی و روایت اول‌شخص، خواننده را به دل سال‌هایی می‌برد که جنگ، بمباران، آوارگی و مرگ، بخشی جدایی‌ناپذیر از زندگی روزمره مردم شده است. شارو، راوی داستان، با مرور خاطرات کودکی و نوجوانی‌اش، از روابط خانوادگی، دوستی‌ها، عشق‌های خاموش و زخم‌های عمیق روحی سخن می‌گوید. روایت کتاب میان گذشته و حال در نوسان است؛ گاه در دل روستاهای ویران‌شده و گاه در شهرهای دوردست و مهاجرت، شخصیت‌ها را دنبال می‌کند. شخصیت‌هایی مانند هنار، دیار، باوان، میکاییل و کارزان هرکدام با سرگذشتی خاص، بخشی از پازل رنج و امید را کامل می‌کنند. کتاب با زبانی صمیمی و جزئی‌نگر، به تأثیر جنگ و خشونت بر کودکان، خانواده‌ها و هویت فردی می‌پردازد و در عین حال، لحظات کوتاه شادی، بازی و رؤیا را نیز به تصویر می‌کشد.

خلاصه داستان نگذار ببرندم، شارو

هشدار: این پاراگراف بخش‌هایی از داستان را فاش می‌کند! داستان نگذار ببرندم، شارو با روایت شارو آغاز می‌شود؛ کودکی که در بیابانی تاریک و در ماشینی بی‌روزن، به سوی مرگ رانده می‌شود. او در خاطراتش به گذشته بازمی‌گردد؛ به روزهایی که با هنار و دیگر کودکان روستا، در میان باغ‌ها و خانه‌های گلی، بازی می‌کردند و رؤیا می‌بافتند. اما سایه‌ی جنگ و حضور سربازان بعثی، آرامش روستا را برهم می‌زند. بمباران، مرگ مادر شارو و کودک در شکمش، ویرانی خانه‌ها و آوارگی خانواده‌ها، بخش‌هایی از این روایت تلخ است. شارو با دیار، برادر کوچکش، و دیگر بازماندگان، به روستایی دیگر پناه می‌برد و در میان سوگواری و تلاش برای بازسازی زندگی، با فقدان و دلتنگی دست‌وپنجه نرم می‌کند. خاطرات بازی با توله‌سگی به نام بِنی، دوستی با هنار، و لحظات کوتاه شادی در میان رنج، بارها در ذهن شارو مرور می‌شود. در بخش‌هایی از کتاب، شارو در بزرگسالی، در غربت و مهاجرت، به نقاشی و مرور خاطرات پناه می‌برد و با شخصیت‌هایی مانند آسکی و سلین، درباره گذشته و هویت خود گفت‌وگو می‌کند. روایت کتاب، سرشار از جزئیات زندگی روزمره، روابط خانوادگی، و تأثیر عمیق جنگ بر روح و روان شخصیت‌هاست؛ از مرگ عزیزان تا تلاش برای حفظ خاطرات و هویت در دل مهاجرت و فراموشی.

چرا باید کتاب نگذار ببرندم، شارو را بخوانیم؟

نگذار ببرندم، شارو با روایتی صادقانه و جزئی‌نگر، تجربه‌ی زیسته‌ی نسلی را به تصویر می‌کشد که کودکی و جوانی‌اش را در سایه‌ی جنگ و آوارگی از دست داده است. این کتاب نه‌تنها تصویری ملموس از تأثیر جنگ بر زندگی فردی و جمعی ارائه می‌دهد، بلکه با پرداختن به روابط انسانی، دوستی‌ها، عشق‌های خاموش و تلاش برای حفظ خاطرات، به دغدغه‌هایی چون هویت، فقدان و امید می‌پردازد. روایت کتاب، با بازگشت‌های مکرر به گذشته و مرور خاطرات، خواننده را به دل تجربه‌های تلخ و شیرین شخصیت‌ها می‌برد و امکان همدلی عمیق با آن‌ها را فراهم می‌کند. همچنین، حضور عناصر بومی، زبان و فرهنگ کردی، و جزئیات زندگی روستایی، به غنای روایت افزوده است. این کتاب برای کسانی که به روایت‌های انسانی و چندلایه از جنگ، مهاجرت و هویت علاقه‌مندند، تجربه‌ای متفاوت و تأثیرگذار رقم می‌زند.

خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم؟

خواندن نگذار ببرندم، شارو به کسانی پیشنهاد می‌شود که دغدغه‌ی شناخت تأثیرات جنگ و آوارگی بر زندگی فردی و جمعی دارند، به روایت‌های انسانی و جزئی‌نگر علاقه‌مندند یا به دنبال تجربه‌ی ادبیاتی هستند که به هویت، خاطره و فرهنگ بومی می‌پردازد. همچنین، این کتاب برای علاقه‌مندان به داستان‌های اجتماعی، مهاجرت و روابط خانوادگی مناسب است.

بخشی از کتاب نگذار ببرندم، شارو

«این منم؛ در بیابانی تاریک و ماشینی بی‌روزن می‌روم که بمیرم. آن وقت‌ها که با تفنگ خیالی‌ام دنبالت می‌دویدم تا دخلت را بیاورم فکر نمی‌کردم روزی محبوس در ماشینی سیاه به سوی مرگ بروم. تو کودکی‌ات را در قامت دخترانه‌ات حفظ کرده بودی، من اما چنان قامت مردانه‌ای به هم‌ زده بودم که گویی هرگز کودک نبوده‌ام. گفتی در روستا‌های ویران‌شده کسی منتظرمان نیست و گریستی. تنها مانده بودیم، در برهوتی بی‌انتها که امیدی به صبح نبود. از ترس سینه‌خیز می‌رفتیم و، صورت‌ بر زمین، گذر ماشین‌های نظامی را نگاه می‌کردیم. سگ‌ها آن‌قدر نزدیک بودند که فکر می‌کردی چیزی نمانده گوشتت را از هم بدرند. تا آن شب به سگی غیر از بِنی نزدیک نشده بودی. مادر بِنی دستت را دریده بود. یادت هست؟ شاید وقتی چشمت به تیغ افتاد، به آن روز فکر کردی و به این‌که دندان‌های سگی عصبانی ترسناک‌تر است یا تیغی که قرار است تنت را بشکافد. به چشم‌ها نگاه نکردی؛ تو عادت نداشتی به چشم‌های کسی نگاه کنی، هَنار. می‌دانم؛ در دندان‌های سگی که توله‌اش را گم کرده امید بیش‌تری هست تا در تیغی که قرار است در حضور گله‌ای گرگ سینه‌ات را از هم بدرد. خون بود که از تاریکیِ آن ماشینِ بی‌روزن می‌کشاندم سمت آن روز، هَنار. هربار که این تابلوها را نگاه می‌کنم، از خودم می‌پرسم چرا دنیا نخواست آن لحظه کنارت باشم؟»

نظری برای کتاب ثبت نشده است

حجم

۲۵۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۲۹۱ صفحه

حجم

۲۵۸٫۹ کیلوبایت

سال انتشار

۱۴۰۴

تعداد صفحه‌ها

۲۹۱ صفحه

قیمت:
۲۳۱,۰۰۰
۱۷۳,۲۵۰
۲۵%
تومان