دانلود و خرید کتاب دست‌های آلوده ژان پل سارتر ترجمه جلال آل احمد
تصویر جلد کتاب دست‌های آلوده

کتاب دست‌های آلوده

معرفی کتاب دست‌های آلوده

نمایشنامه پر است از دیالوگ‎های عمیق و تکان‎دهنده . "هوگو: کشتن، مردن، هر دو یک چیزند: انسان در یک حد تنهاست." دست‎های آلوده. داستان در باره‌ی مردی است که به تصمیم حزب باید یکی از رهبران را که خط مشی‎اش مبتنی با اتحاد با بورژوازی است بکشد. هوگو در گیرودار این ماموریت دلبسته همسر هودرر که باید کشته شود می‎شود.ماموریت انجام می‎شود و هوگوو به زندان می‎افتد. در این زمان خط مشی حزب تغییر می‎کند و حالا هودرر قهرمان ملی است. هوگو آزاد می شود اما دیگر همه چیز تغییر کرده است. هوگو در جایی می‎گوید: نمیدانم هودرر را برای چه کشته ام ولی میدانم برای چه می‎بایست او را بکشم: "برای اینکه سیاست بدی به کار میبرد، برای اینکه به رفقایش دروغ میگفت و خطر فاسد کردن حزب را پیش می آورد. اگر شهامت داشتم که وقتی با او در دفتر تنها هستم به سویش شلیک کنم، او به این دلیل میمرد و من میتوانستم بدون شرم به خودم فکر کنم. از خودم به این دلیل شرم دارم که او را بعدش کشته‎ام."سارتر به شخصیت‎هایش اجازه می‎دهد راحت حرف بزنند و زندگی کنند. شاید به خاطر این است که هنوز نمایشنامه دست های آلوده فارغ از تمام زیر متن‎های آن همچنان بسیار پویا و زیباست. ترجمه خوب جلال ال احمد هم به این مهم بسیار کمک کرده است.
معرفی نویسنده
عکس ژان پل سارتر
ژان پل سارتر
فرانسوی | تولد ۱۹۰۵ - درگذشت ۱۹۸۰

در ۲۱ ژوئن سال ۱۹۰۵ در پاریس به دنیا آمد. حاصل ازدواج و رابطه یک افسر نیروی دریایی فرانسه با زنی از طبقه ممتاز؛ اما ژان پل سارتر فرصت چندانی برای درک حضور پدر نداشت. سوغات پدر در یکی از سفرهایش به هند و چین، تب بود. تبی عجیب که دست آخر باعث مرگ او شد تا پسرک عزیزدردانه پانزده‌ماهه بماند و مادری که بعد از این اتفاق تصمیم به ترک پاریس گرفت.

pedram
۱۳۹۸/۱۲/۲۲

این کتاب در مورد دو رویی و دو رنگی سیاست است. سیاست ایجاب می کند دروغ گفت، با دشمن ساخت و پاخت کرد، با دشمن صلح کرد. هم چنین با رقبای خود در احزاب دیگر. سیاست به درد آدم های

- بیشتر
mehregan
۱۳۹۶/۱۲/۰۴

همه دعواها الکی است و به خاطر قدرت است و هر وقت برای رسیدن به قدرت نیاز به مصالحه باشد همه تفکرات سیاسی با هم قهوه می خورند و به راحتی حرف می زنند .ژان پل سارتر

پرویز
۱۳۹۸/۰۲/۲۹

نفسگیر و زیبا. شخصیت پردازی فوق العاده. هرکدوم از شخصیت های اصلی این نمایشنامه میتونن نماینده ی تام تیپ های مختلف سیاسی تو زمان های مختلف باشن. سارتر به خوبی تونسته به مخاطب نشون بده که هوده رر و هوگو

- بیشتر
آنا جمشیدی
۱۳۹۷/۱۰/۰۲

«هوگو در این گیر و دار دلبسته‌ی همسر هوده‌رر می‌شود» خلاصه‌ی غلط! خود نمایشنامه هم زیاد باب طبع من نبود. البته ایده جالبی بود، اما بخشی از دیالوگ‌ها رو دوست نداشتم، و همینطور ترجمه یکدست و روان نبود، با دوگانگی زبانی.

Project Motor
۱۳۹۷/۰۵/۲۴

بنظر من چنتا نکته رو میشه از این کتاب برداشت کرد ونویسنده بهش اشاره کرده: ۱.نویسنده در تلاشه تا اهداف احزاب رو نشون بده که مدام در حال تغییرن و خیلی ازونها به هدف اولیشون پایبند نیستن. ۲.کشتن برای قدرت خیلی توی

- بیشتر
اکبرآقا
۱۳۹۷/۰۲/۱۸

20 به کتاب ،20 به نویسنده و 20 هم به طرح روی جلد ،جلال هم که جای خود داره ،مخلص کلام شیر مادرت حلالت با کتابی ک نوشتی

Djavad Hosseini
۱۳۹۸/۰۶/۲۸

کتاب خیلی خوبی بود دقیقا همینطوره باید توی گروهها و حزبهای سیاسی بود تا گند و کثافتشون رو ببینی باید بینشان بود تا ببینی اعمال و رفتار رهبران چقدر با گفتارشون فرق میکنه برای کسب قدرت تن به هر رذالتی میدهند

Majid
۱۳۹۷/۰۴/۲۱

این نمایشنامه مثل یک چاقوی دو لبه برای افرادی است که می خواهند مبارزه با حکومت یا سیستم ناکارآمدی را آغاز کنند از یک طرف ( منفی) افراد حقیقت جو با تطبیق رویدادهای نمایشنامه با وضعیت سیاسی اجتماعی روزگار خود

- بیشتر
بهنام
۱۳۹۷/۰۳/۰۳

بسیار نمایشنامه ی گیرا و جذابی بود ، من هم مانند هوگو از رفتار و منش و البته عقائد نه چندان جالب هوده رر خوشم آمده و از افرادی مانند لویی که نماد انسانهایی خشکه مقدس که فقط نظر خود

- بیشتر
Golshan
۱۳۹۷/۰۹/۲۱

نمایش نامه بسیار جالبی است که در مورد سیاست و احزاب سیاسیت، کتاب راجع به فردی ست که به یک حزب سیاسی بسیار معتقد است و برای آن بسیار تلاش میکند و به زندان میرود و.... ولی بعدا متوجه میشود

- بیشتر
آدمکش‌ها آدم‌هايی هستند که قوه‌ی تخيل ندارند؛ زياد برايشان فرق نمی‌کند که کسی را از زندگی محروم کنند. چون هيچ تصوری، هيچ تخيلی درباره‌ی زندگی ندارند. من آدم‌هايی را که از مرگ ديگران می‌ترسند ترجيح می‌دهم؛ چون همين دليل آن است که اين جور آدم‌ها بلدند زندگی کنند.
پرویز
منزه بودن عقيده‌ای است که به کار درويش‌ها و کشيش‌ها می‌خورد. و شما روشنفکرها و بورژواهای آنارشيست برای اينکه کاری انجام ندهيد، دست به دامان منزه‌طلبی شده‌ايد. هيچ کاری نکردن، ساکن و ساکت ماندن، دست زير چانه زدن و دستکش به دست کردن! اما من دست‌هايم آلوده است. تا آرنج.
Aryan Babakan
اما من آدم‌ها را همانطور که هستند دوست دارم. با تمام کثافت‌ها و با تمام حقه بازی‌ها و بدی‌هاشان. من صدای آن‌ها را، دست‌های گرمشان را و پوست بدنشان را دوست دارم. لخت‌ترين پوست‌ها را دوست دارم. نگاه‌های مضطربشان را و مبارزه‌ی نوميدانه‌ای را که هر کدامشان در مقابل مرگ و رنج می‌کنند دوست دارم. از نظر من اينکه در تمام دنيا يک آدم کمتر باشد يا زيادتر حساب است. قيمتی است.
رها
بهترين کار آن نيست که بيش از هر کاری آدم را به زحمت بيندازد؛
رها
من اصلاً نفهميدم جوانی يعنی چه؟ من يک راست از بچگی به سن کهولت رسيدم.
هلن🌿
بهترين کار آن نيست که بيش از هر کاری آدم را به زحمت بيندازد؛ آن است که بيش از هر کاری آدم در آن موفق بشود.
mhdbagha
چقدر به پاکی و منزه بودن علاقمندی پسرجان! چقدر وحشت داری از اينکه دست‌هايت آلوده بشود. بسيار خوب پاک و منزه بمان! ولی اين منزه‌طلبی به درد چه کسی می‌خورد و اصلاً چرا تو ميان ما آمده‌ای؟ منزه بودن عقيده‌ای است که به کار درويش‌ها و کشيش‌ها می‌خورد. و شما روشنفکرها و بورژواهای آنارشيست برای اينکه کاری انجام ندهيد، دست به دامان منزه‌طلبی شده‌ايد. هيچ کاری نکردن، ساکن و ساکت ماندن، دست زير چانه زدن و دستکش به دست کردن! اما من دست‌هايم آلوده است. تا آرنج.
پرویز
تنها مزيت من نسبت به مرده‌ها اين بود که هنوز می‌توانستم فکر کنم که شما در باب من فکر می‌کنيد.
A_
اگر آدم بخواهد قيمت جانش را بداند بايد گاهگاهی به خطر بيندازدش.
❤ محمد حسین ❤
ژسيکا: تو ترسو نيستی عزيزم. هوگو: من ترسو نيستم اما دل و جرأت هم ندارم. عصبم خيلی زيادی است. دلم خواست بخوابم و خواب ببينم که مثل سليک شده‌ام. نگاه کن! صد کيلو گوشت و به اندازه‌ی يک گردو مغز توی جمجمه‌اش. درست مثل يک نهنگ. مغز تو اين هيکل گم می‌شود. برای همين است که اينجور اتفاقات قلقلکش می‌دهد. همين و بس.
sogol
بهترين کار آن نيست که بيش از هر کاری آدم را به زحمت بيندازد؛ آن است که بيش از هر کاری آدم در آن موفق بشود.
Diako87
افکار و عقايد را ساخته و پرداخته قبول می‌کنند و بعد مثل خدا بهش ايمان پيدا می‌کنند. اما برای ما مردها جور ديگری است. برای ما تير انداختن به يک آدم روی اصول عقايد زياد آسان نيست. چون ما خودمان اينجور عقايد را می‌سازيم و از دست پخت خودمان خوب سر در می‌آوريم. ما مردها هيچ‌وقت اطمينان نداريم که حتما حق با ما باشد
رها
هوده‌رر: من اصلاً نفهميدم جوانی يعنی چه؟ من يک راست از بچگی به سن کهولت رسيدم
Andrey
آدم همانطور که دچار امراض می‌شود دچار عقايد هم می‌شود.
rayehe
همين پسرهای آرام خانواده‌ها هستند جانم که وحشتناک‌ترين انقلابی‌ها از آب در می‌آيند!
Andrey
اولگا: گرسنه‌ای؟ هوگو: دلت می‌خواهد گرسنه باشم. هان؟ اولگا: برای چه؟ هوگو: چون غذا دادن کار آسانی است. فاصله‌ی آدم را حفظ می‌کند. و تازه آدمی که غذا می‌خورد قيافه‌ی آرام و صلح‌جو دارد. (پس از لحظه‌ای) متشکرم. نه گرسنه‌ام نه تشنه.
نون صات
من اصلاً نفهميدم جوانی يعنی چه؟ من يک راست از بچگی به سن کهولت رسيدم.
❤ محمد حسین ❤
من به وظايف و مسؤوليت‌ها احترام می‌گذارم اما به خودم هم احترام می‌گذارم. و دستورهای احمقانه‌ای را که فقط برای مسخره کردن من داده شده گردن نمی‌گذارم.
❤ محمد حسین ❤
آدمی که ميل به زندگی ندارد اگر ديگران بتوانند به کار بکشندش ممکن است به دردی بخورد.
❤ محمد حسین ❤
قبل از اين که خوابم ببرد می‌گفتم: شايد همين امشب حرف مرا می‌زده‌اند. تنها مزيت من نسبت به مرده‌ها اين بود که هنوز می‌توانستم فکر کنم که شما در باب من فکر می‌کنيد.
❤ محمد حسین ❤

حجم

۱۱۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۱۸۲ صفحه

حجم

۱۱۷٫۷ کیلوبایت

سال انتشار

۱۳۸۴

تعداد صفحه‌ها

۱۸۲ صفحه

قیمت:
۳۹,۰۰۰
۲۷,۳۰۰
۳۰%
تومان