دانلود و خرید کتاب دختر قبلی جی. پی. دلانی ترجمه فرانک سالاری
تصویر جلد کتاب دختر قبلی

کتاب دختر قبلی

نویسنده:جی. پی. دلانی
انتشارات:نشر البرز
دسته‌بندی:
امتیاز:
۳.۵از ۵۱ رأیخواندن نظرات

معرفی کتاب دختر قبلی

کتاب الکترونیکی دختر قبلی نوشتهٔ جی. پی. دلانی با ترجمهٔ فرانک سالاری در نشر البرز به چاپ رسیده است. کتاب دختر قبلی، رمانی نوشتهٔ جی پی دلانی است که اولین‌بار در سال ۲۰۱۷ به انتشار رسید.  جی. پی. دلانی در این کتاب داستان هیجان‌انگیز و معمایی قتل دختری را در خانه‌ای مرموز روایت می‌کند. مستأجر بعدی سرنخ‌های این حادثه هولناک را در چیزهایی می‌یابد که میان او و مقتول مشترک بوده! آیا مستأجر بعدی نیز به قتل خواهد رسید؟! این اثر پرفروش نیویورک‌تایمز در سال ۲۰۱۷ نامزد جایزه گودریدز در بخش داستان معمایی شده است. می‌توان این داستان را نمونۀ برتری از داستان‌های معمایی با رگه‌های روان‌شناسانه تلقی کرد.

درباره کتاب دختر قبلی

جین احساس می‌کند که بهترین خانهٔ ممکن برای اجاره کردن را یافته است؛ خانه‌ای زیبا که توسط معماری اسرارآمیز و کاریزماتیک طراحی شده است. اما جین در صورتی امکان زندگی در این خانه را خواهد داشت که از فهرست بلندبالای قوانین وضع شده، اطاعت کند. او پس از آمدن به این خانه، درمی‌یابد که یکی از مستأجرهای قبلی، دختری به نام اما مرگی مرموز در اینجا داشته است و ردپای این قتل را در انتخاب‌ها و سبک زندگی آن دختر کشف می‌کند؛ سبک زندگی بسیار شبیه به جین! جین به‌تدریج به این فکر می‌کند که آیا ممکن است سرنوشت خودش نیز مانند داستان اِما شود؟ در داستان جذاب و نفس‌گیر رمان دختر قبلی، گذشتهٔ اِما و اکنونِ جین به شکلی عجیب در هم می‌آمیزند و تصویری به‌یادماندنی از پیچیدگی‌های روان‌شناسانهٔ ذهن را خلق می‌کنند.

دو شخصیت اصلی داستان دختر قبلی، اِما و جین هستند که از وجود هم خبر ندارند، اما سرنوشتی یکسان و معین در انتظار هر دوی آن‌هاست!

جین: دختر جوانی که طوفانی از حوادث را پشت سر گذاشته و اکنون درصدد آغاز یک زندگی جدید و آرام است. جین تصمیم می‌گیرد محل زندگی‌اش را تغییر دهد و در جستجوی خانه‌ای نو راهی محله فولگیت می‌شود. کارشناسان املاک خانه‌ای مرموز با قوانین عجیب به او پیشنهاد می‌دهند؛ او نیز که گزینۀ دیگری نداشت به سکونت در این خانۀ خوفناک و همسایگی با صاحب‌خانه‌ای عجیب تن داد.

اِما: دختری است که پس از گذراندن یک چالش سخت و نفس‌گیر در زندگی همراه دوستش به دنبال خانه‌ای برای سکونت در محله جدید بودند. آن‌ها رفته‌رفته با ورود به خانه جدید متوجه نکاتی غیرعادی و تا حدی مخوف می‌شوند.

درباره جی. پی. دلانی

آنتونی کاپلا، داستان‌نویس پرفروش و موفق ژانر معمایی است که با نام هنری جی. پی. دلانی فعالیت می‌کند. او در سال ۱۹۶۲ در اوگاندا چشم به جهان گشود. آنتونی تحصیلاتش را در دانشگاه آکسفورد به پایان برد و از همان دوران جوانی، داستان‌نویسی با اسم‌های مستعار را آغاز نمود؛ نخستین رمان آنتونی کاپلا که به طور رسمی در سال ۱۹۹۷ منتشر شد، «درخت سم» نام داشت. وی رفته‌رفته به یکی از چهره‌های سرشناس داستان‌نویسی در این ژانر تبدیل شد. عناصر روان‌شناسانه در خلق داستان‌های وی نقش پررنگی دارند. از جمله آثار مشهور و ماندگار جی. پی. دلانی می‌توان به رمان‌های «مشاور ازدواج»، «باورم کن» و «به من دروغ بگو» اشاره کرد.

کتاب دختر قبلی را به چه کسانی پیشنهاد می‌کنیم

این کتاب به علاقه‌مندان به رمان‌های دلهره‌آور پیشنهاد می‌شود.

بخشی از کتاب دختر قبلی

کارمند مسکن گفت: «قفل بود؛ یک کلید دیجیتالی روی تلفن همراهم نصب شده؛ یک اپلیکیشن که همه چیز را کنترل می‌کنه. تنها کاری که باید بکنم این است که دکمه باز شدن را روی گوشی ام بزنم. بعد از آن؛ همه چیز بطور خودکار عمل می‌کند. سنسور در کد را قبول کرده و به من اجازه ورود می‌دهد. اگردستبند دیجیتالی دستم ببندم؛ حتی به تلفن همراه هم نیاز ندارم.»

سایمون وحشت زده به در نگاه می‌کرد؛ گفت: «شوخی می‌کنید.»

با واکنش سایمون با صدای بلند خندیدم. برای سایمون که عاشق ابزار اش بود؛ دیدن خانه‌ای که با تلفن همراه باز و بسته بشود؛ مانند بهترین کادو تولدی بود که به او داده بودند. وارد یک راهرو باریک شدم. یک کم بزرگ‌تر از یک کمد. خیلی کوچک بود و دو نفر به راحتی کنار هم نمی‌توانستند بایستند. کارمند مسکن به دنبالم داخل آمد؛ من هم بدون اینکه بپرسم به راهم ادامه دادم.

این‌بار نوبت من بود که از شگفتی دهانم باز بماند. واقعاً عالی بود؛ پنجره‌های بزرگ؛ رو به یک باغ کوچک و دیوار سنگی بلند؛ نور خوبی به داخل خانه می‌تابید. بزرگ نیست. اما به نظر جادار می‌آید. دیوار و کف خانه از همان سنگ کم رنگ ساخته شده است. فرورفتگی داخل دیوار؛ نشان می‌داد که خوب ساخته شده اند. کاملاً خالی است؛ هیچ اسباب و وسایلی در آن نبود. یک میز سنگی داخل آشپزخانه دیدم که صندلی‌های جالبی دور آن بود. یک کاناپه بلند و کم جا هم با پارچه کرم رنگ دیده می‌شد. اما دیگر هیچ وسیله‌ای نبود. چیزی که چشمگیر باشد؛ نبود. نه دری؛ نه کمدی؛ نه تصویری؛ نه پریز برق؛ نه چراغی؛ هیچی.

مبهوت به اطراف نگاهی انداختم. حتی کلید برق هم نداشت. با وجود اینکه به نظر می‌آمد؛ مدت‌هاست رها شده و کسی در آن زندگی نکرده؛ اما همه چیز مرتب و سرجایش بود.

Farnaz
۱۴۰۰/۱۱/۱۱

داستان جذابی بود. ترجمه به نظرم در حد قابل قبولی بود ولی غلط های دیکته ای در ویراستاری وجود داشت که گاهی آزارنده میشد.. در کل ارزش یکبار خوندن رو داشت.

zohreh
۱۴۰۲/۰۵/۲۰

۱۱۵. بشدت تکراری بود. ترکیبی از gone girl و fifty shades که به هیچ وجه جذاب از آب درنیومده بود. کتاب از زاویه دید "اِما" و "جین" راویت میشه درحالیکه هردو در یک آپارتمان هوشمند با یک سری قوانین مخصوص زندگی میکنن

- بیشتر
رضوان خسروی
۱۴۰۱/۱۰/۰۴

داستان از کشش و جذابیت خوبی برخورداره. اولش شاید یه کم روابط داستان یا روندش پیچیده به نظر بیاد، ولی کمی که پیش میری، فضای داستان روشن میشه. پایان داستان هم غیرقابل پیش‌بینی بود. یا این حال سوتی هایی هم داشت. مثلا

- بیشتر
Fatemeh
۱۴۰۰/۰۸/۲۶

جالب بود، تقریبا شبیه دختری در قطار هست.

Dark Lady
۱۴۰۲/۰۹/۲۷

خیلیییی افتضاح ترجمه بسییییار بد اصلا ویراستاری نشده، پر از غلط نگارشی کم کم دارم فکر می کنم هر کتابی که بی نهایت میشه فقط ازسر رفع تکلیف ترجمه شده و پول بدم کتابای بهتری می خونم ترجمه انقدر به کتاب لطمه زده که

- بیشتر
esmat
۱۴۰۲/۰۴/۲۳

داستانی معمایی و جنایی .داستان کشش خواندن بالایی داره با ترجمه متوسط و البته غلط املایی که در کل میشه متوجه جریان شد

دختر عاشق عطر چایی
۱۴۰۱/۱۰/۰۶

بنظرم پایان بندی گنگ و بی معنی بود و مسخره تموم شد.

Galadriel
۱۴۰۳/۰۸/۲۹

داستان پرکشش با تم جنایی و روانشناسی با پایان کاملا دور از انتظار، از خوندنش خسته نمیشین گرچه میتونست چند فصل آخر رو حذف کنه تا در اوج خود خواننده ماجرا رو در ذهن ادامه بده...

صبا
۱۴۰۳/۰۳/۰۴

ویراستاری افتضاح بود کاش به مخاطب احترام می گذاشتند حیف وقت حیف نت حیف

Z@hr@
۱۴۰۳/۰۲/۱۵

راستش این کتاب را نخوندم. با نویسنده از کتاب "باورم کن" آشنا شدم و متوجه شدم یک سریال 4قسمتی از کتاب "دختر قبلی" ساخته شده بنابراین رفتم سراغ اون. کامنت‌هایی که درباره نسخه کتاب می‌دهند متأسفانه جالب نیس، بنابراین خوشحالم

- بیشتر
بیشتر مردم تمام انرژی‌شان را صرف تغییر دیگران می‌کنند؛ در حالی که تنها کسی که واقعاً می‌تونیم تغییرش بدهیم؛ خودمان هستیم؛
کاربر ۱۱۸۰۸۱۰
نمی‌توانی همان داستان را تکرار کنی؛ و انتظار یک پایان متفاوت را داشته باشی.
Elaheh Dalirian
همان چیزی بود که با زندگی در خانه وان فولگیت به آن رسیدم. می‌توانی دوروبر خودت را خوشگل و خالی کنی؛ اما اگر درونت سرشار از بهم ریختگی و آلودگی باشد؛ دیگر این چیزها اهمیتی ندارد. و این همان چیزی است که همه واقعاً به دنبالش هستند؛ نه؟ کسی که مراقب آشفتگی درون ذهنمان باشد.
Elaheh Dalirian
«هیچ وقت بابت کسی که دوستش داری؛ از دیگران معذرت خواهی نکن. وگرنه مردم فکر می‌کنند آدم بیخودی هستی.»
کاربر ۵۷۰۷۳۸۸
بروکرواسی بیمارستان سعی داشت مهربان با من رفتار کند؛ اما امکانش نبود. حتی برای کسی که بچه‌اش مرده بود؛ قانون استثناء قائل نمی‌شد. زنی با شرایط من باید خودش مراجعه می‌کرد تا مرگ را ثبت کند. الان هم که به آن فکر می‌کنم؛ شدیدا عصبانی می‌شوم. مراحل قانونی خودش یک مراسم خاکسپاری مجدد بود. به هرحال یکبار برایم کفایت می‌کرد. دوبار مراسم برای زندگی که شکل نگرفت؛ زیاد بود.
zohreh
به من مشاوره پیشنهاد دادند؛ من هم پذیرفتم؛ اگرچه ته دلم می‌دانستم که کمکی به من نخواهد کرد. بایستی از کوه غم بالا می‌رفتم. هیچ حرف و سخنی هم کمکم نمی‌کرد.
zohreh
کسی که درگیر غم از دست دادن بچه بود؛ کارمند خوبی نمی‌شد.
zohreh
طبقه بالا با پله‌هایی ساده؛ از طبقه اول جدا می‌شد. شبیه چیزی شکسته به شکل عمودی تیز. پله‌های معلق باز؛ سنگ‌هایی پرداخت نشده؛ که هیچ نرده‌ای نداشت تا محافظ و نگه‌دارنده باشد.
zohreh
بطور طبیعی ادم دقیق ومحتاطی هستم. معمولاً به ندرت تصمیم بدون فکر می‌گیرم. تمام موقعیت‌ها را بررسی می‌کنم. نتایج را ارزیابی می‌کنم. نقاط مثبت و منفی قضیه را سبک و سنگین می‌کنم. اما این بار فارغ از همه‌این احتیاط‌ها؛ گفتم: «بله؛ حتماً.»
zohreh
فکر کردم؛ آیا می‌توانم از تمام وسایل قدیمی‌ام؛ دل بکنم و مانند پوست قدیمی‌از آن جدا شده و پوست اندازی کنم. شاید نکته واقعی قوانین همین باشد. مسئله فقط کنترل ترسناک مهندس نیست؛ که نگران خرابی خانه زیبایش باشد؛ بلکه‌این به نوعی تجربه است. تجربه زندگی کردن.
zohreh

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

حجم

۰

سال انتشار

۱۳۹۶

تعداد صفحه‌ها

۴۹۶ صفحه

قیمت:
۶۱,۰۰۰
تومان